س: مردی با زنی ازدواج می کند و می داند که کارمند است، و درقباله نکاح هم که معمولاً شغل زوجین نوشته می شود نوشته که زوجه کارمند است، آیا همین توجه زوج به کارمندبودن زوجه و ذکر شدن در قباله نکاحیه در تحقق شرط ضمن العقد کفایت می کند یا اینکه کفایت نمی کند و این شرط و اشتراط نیست؟
ج: کفایت نمی کند.
س: آیا دختر می تواند حین عقد ازدواج شرط نماید که اولاًشوهرش حق ازدواج با غیر را نداشته باشد. و ثانیا زن حق طلاق داشته باشد؟ مستدعی است بفرمایید این شرط ها شرعی است یا نه؟
ج: شرط نمودن اینکه شوهر حق ازدواج با غیر را نداشته باشد یا ازدواج با غیر نکند و همچنین شرط اینکه زن حق طلاق داشته باشد، باطل است.
بلی اگر به این نحو شرط کنند که زن وکیل شوهر باشد که چنانچه شوهر ازدواج با دیگری کند خود را طلاق دهد صحیح است.
س: هنگام عروسی با دختری آیا می شود شرط کنیم که مثلاً «توباید تا آخر عمر به مادرم خدمت کنی، یا مدت زیادی با آنان به طور مشترک زندگی نمایی. یا باید لباس و غذای مرا تهیه نمایی!» با اینکه در رساله آمده است که نمی توان زن را مجبور به کار منزل نمود؟
ج: در عقد می توانند شرط کنند، ولی شرط وقت عروسی اثر ندارد.
س: چنانچه در عقد شرط شده باشد که «اگر مرد زن دیگری بگیرد اجازه طلاق به دست زن باشد»، آیا مرد می تواند زن دیگری بگیرد ولی به زن خودش اطلاع ندهد؟
ج: مانع ندارد.
س: زن و شوهری مصلحت خود را در جدایی از یکدیگر دیدند.در باره طفلی که از آنها به وجود آمده بود، پدر طفل مصلحت دید او را نزد مادر بگذارد، مادر هم قبول کرد به شرط آنکه پدر شرعا ملتزم شود که تا حدّ بلوغ نزد او باشد و بدون رضایتش، از او گرفته نشود، پدر هم قبول کرد. و برای تنجیز این امر، شرط مذکور را به عنوان شرط ضمن عقد در یک عقد شرعی لازمی که بین زوج و وکیل زوجه اجرا و منعقد گردید تضمین نمودند. سپس صیغه طلاق شرعی زوجه اجرا گردید. اکنون پس از گذشت عده طلاق، پدر پشیمان شده و می خواهد طفلش را از مادر بگیرد. آیا بدون رضایت مادر این کار جایز است یا نه؟
ج: اگر در ضمن عقد لازمی شرط کرده اند که تا زمان بلوغ طفل از مادر گرفته نشود شرط نافذ است و نباید بگیرند.
س: در قباله ازدواج، ماده 8 قانون حمایت خانواده چهارده موردذکر شده و در موقع اجرای عقد یا در ضمن عقد لازم دیگر زوجین شرط می کنند که اگر یکی از این چهارده مورد محرز شود، زوجه از طرف زوج وکیل و وکیل در توکیل غیر است که خود را مطلّقه نماید. نوعا این موارد به زوجین تفهیم می شود، ولی بعضا زوجین بدون تفهّم پای ورقه را که این موارد نوشته شده امضا می کنند. در صورت دوم، اگر یکی از این موارد ثابت شود آیا زوجه می تواند خود را مطلّقه نماید؟ یا باید موارد چهارده گانه به زوجین تفهیم شده باشد؟
ج: مجرّد امضا و تفهیم موارد کافی نیست و باید در ضمن عقد شرط شود و یا عقد مبنیّا علیه واقع گردد.
س: اگر در حین عقد نکاح، شرط کنند که اختیار محل سکونت به دست زن باشد، آیا چنین شرطی صحیح و واجب الوفاء است؟
ج: صحیح و لازم الوفاء است.
س: اگر کسی که در سپاه پاسداران خدمت می کند بخواهدازدواج کند و در ضمن عقد شرط شود که شب ها باید در خانه باشد، وظیفه او در برابر این شرط و انجام وظیفه اش در سپاه چیست؟
ج: اگر شرط شده که در منزل بماند باید به شرط وفا کند، بلی با رضایت همسر می تواند خارج شود.
س: اگر زن در متن عقد ازدواج شرط کند که علاوه بر مهر، مبلغی را به پدر یا مادر او بدهند، آیا این شرط صحیح و لازم الوفاء می باشد؟
ج: واجب الوفاء است.
س: چنانچه در عقدنامه رسمی (که به امضای زوج باسواد و زوجه باسواد رسیده است)، شرط شده باشد که زوجه وکیل است که چنانچه زوج بدون اجازه وی همسر دیگری اختیار نماید خود را طلاق بدهد. در صورتی که در موقع اجرای صیغه نکاح تلفظ به شرط مذکور نشده باشد، و زوج هم نسبت به آن شرط تخلف کند، و بدون اجازه زوجه خود همسر دیگری اختیار نماید، آیا برای زوجه اول وکالت در طلاق ثابت است؟
ج: اگر عقد مبنیّ بر شرط وکالت مذکور باشد زوجه وکالت دارد.
س: در صورتی که ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر، زوج زوجه خود را وکیل در طلاق کند این وکالت قابل عزل می باشد یا خیر؟
ج: اگر به نحو شرط نتیجه(1) شرط شده که زن وکیل باشد این وکالت قابل عزل نیست.
س: شخصی در ضمن عقد نکاح شرطی می کند، بعد طلاق می دهد و مجددا رجوع می کند؛ آیا شرطِ در ضمن عقد بعد از رجوع به زوجیت به حال خود باقی است؟ و این شرط در صورتی که در ضمن عقد خارج لازم قید شده باشد آیا همین حکم را دارد؟
ج: در فرض مسئله عمل به شرط در هر دو صورت لازم است.
س: شخصی به عنوان اینکه فرد سالمی است، دختری را از خانواده ای به عقد خود در آورد و بعد از عقد معلوم شده که هروئینی و معتاد است. این عقد چه صورت دارد؟ و تکلیف دختر بیچاره با این انسان گرگ صفت چه می باشد؟
ج: اگر عدم اعتیاد در ضمن عقد شرط [شده] یا عقد مبنیّ بر آن واقع شده باشد زن حق فسخ دارد.
س: مرسوم است که در مذاکرات مقدماتی بین خانواده زوجین در باره مهریه و سایر شروط توافق هایی می شود، لیکن در موقع اجرای صیغه عقد نکاح و ثبت قباله ازدواج احیانا در آن شروط ـ از جمله در نوع و مقدار مهریه ـ تغییراتی داده می شود، آیا یکی از طرفین می تواند با عدول از مندرجات عقد و شروط ضمن عقد، (به استناد مذاکرات قبلی ـ که ممکن است در نوشته ای عادی منعکس شده باشد ـ) ادعای جدیدی بنماید؟
ج: آنچه در ضمن عقد با رضایت طرفین قرارداد شده نافذ است. و نیز اگر عقد مبنی بر شرط واقع شده باشد شرط بنائی مذکور هم نافذ است. و غیر آن نفوذ ندارد.
س: زن و مردی با هم ازدواج نموده اند. بعد از ازدواج، زن متوجه شده که شوهرش معتاد است. آیا زن می تواند [به خاطر اعتیاد شوهرش] عقد ازدواج را فسخ کند؟
ج: اگر در ضمن عقد شرط نشده یا عقد مبنی بر آن واقع نشده، حق فسخ دارد.
|