س: کسی سواد عربی ندارد ولی از روی رساله فارسی می تواند صیغه متعه را بخواند، آیا صحیح است یا باید به عربی صحیح خوانده شود؟
ج: در صورت امکان به عربی صحیح خوانده شود.
س: در ازدواج دختر و پسری، دختر با اجازه پدرش به پسر برای جاری نمودن عقد دائم بین خودشان وکالت داده است، و پسر بنا به وکالتی که دختر به وی داده است خودش عقد دائم را بین خود و موکّله اش از روی رساله و به قصد انشاء جاری نموده است، و برای اطمینان بیشتر ـ با اینکه قواعد دستور زبان عربی را نمی داند ولی معنای هر یک از کلمات صیغه عقد دائم را می داند ـ یک بار هم عقد را در دو صیغه «أنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی ... لِنَفْسی دَوَامَا عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُوم» و «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی ... لِنَفْسی دَوَامَا عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» به ترتیب با جواب های «قَبِلْتُ النِّکاحَ عَلیَ الصَّداقِ الْمَعْلُوم» و «قَبِلْتُ التَّزویْجَ عَلیَ الصَّداقِ الْمَعْلُوم» اجرا کرده است. با توجه به اینکه پسر دستور زبان عربی را نمی داند (ولی با دانستن معنای هر یک از کلمات، با قرائت صحیح، به قصد انشاء، عقد دائم را در دو صیغه فوق، هم به زبان عربی و هم برای تأکید به زبان فارسی بین خود و موکّله اش جاری نموده است) آیا عقد صحیح است یا خیر؟
ج: عقد مذکور صحیح است.
س: با توجه به مسئله 2370 رساله امام، اگر دختر و پسری راضی به ازدواج با یکدیگر باشند (و پدر و مادر طرفین هم اجازه این ازدواج را داده باشند)، آیا می توانند خودشان صیغه ازدواج خود را به فارسی بخوانند؟ و عقد آنان صحیح است یا نه؟
ج: در فرض سؤال اگر قادر بر اجرای صیغه عربی نبوده اند عقد صحیح است.
س: اگر مجریان عقد در موقع اجرای عقد، نام اشخاص را مرخّم کنند (مثلاً مسیح اللّه را مسیح بگویند) آیا عقد اشکالی پیدا می کند؟
ج: اسم بردن میزان نیست، همین قدر که عقد برای شخصِ معینی خوانده شود و به نحوی آن شخص را معلوم نماید، کفایت می کند.
س: اگر زوج یا زوجه برای ازدواج به کسی وکالت دهند، و آن وکیل هم به کس دیگر تا به عاقد برسد؛ آیا عاقد باید وسائط را در میان عقد ذکر کند یا نه؟ و اگر نکرد، تکلیف چیست؟ در فرض فوق، عقد به این صورت خوانده شده است: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فُلانَةَ مُوَکّلی فُلانا عَلَی الْمَهرِ الْمَعْلُومِ. قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی فُلانٍ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ.» (عاقد هم یکی بوده است.)
ج: مانع ندارد، و عقد صحیح است، مگر آنکه زوجین اجازه توکیل به وکیل نداده باشند.
س: در بعضی از مناطق دورافتاده که دسترسی به عالم و روحانی نبوده هنگام ازدواج، صیغه عقد را نمی خوانده اند، بلکه پس از صحبت دو فامیل پیرامون ازدواج و رضایت طرفین دختر و پسر، زندگی مشترک را آغاز می کرده اند، و بعد از مدتی که دسترسی به روحانی حاصل می شده صیغه عقد را جاری می نموده اند (و البته نسبت به این مسئله جهل داشته اند و اطلاعی هم نداشته اند که این کار اشکال دارد) آیا بچه هایی که حاصل ازدواج قبل از خواندن عقد هستند حلال زاده به حساب می آیند؟
ج: بچه ها حکم ولد حلال را دارند.
س: عقد پسر و دختری به صورت عادی خوانده شده است، و چون سنّ پسر از لحاظ شناسنامه به حدّ قانونی نرسیده محضر عقد رسمی جاری نمی کند؛ استدعا دارد بیان فرمایید باید حتما عقد رسمی جاری شود؟ یا اینکه اگر عروس به خانه شوهر برود و هر موقع سنّ آنان به حدّ قانونی رسید، عقد محضر رسمی جاری شود کفایت می کند؟
ج: اگر عقد خوانده شده، زن و شوهر هستند، و با مطالبه شوهر، زن باید به خانه شوهر برود.
س: اینجانب چند سال قبل دختری را به همسری برگزیدم.مهریه معیّن شد و خطبه عقد آن دختر با اجازه پدرش به وسیله یکی از روحانیون خوانده شد. ولی حالا که می خواهم عیالم را به منزل خود ببرم پدرش امتناع می ورزد، و می گوید من عقد آن آخوند را قبول ندارم! تقاضا دارم اگر این خانم همسر قانونی و شرعی حقیر است و پدرش حق ندارد بیان فرمایید؟
ج: در فرض مذکور دختر شرعا زن شما است، و حق دارید او را به خانه خود ببرید، ولی در مقابل، دختر حق دارد مهریه خود را از شما مطالبه کند و یا برای محکم کاری، مطالبه محضری شدن عقد و مهریه خودش را بنماید.
س: آیا شخص می تواند خواهر خود را به ازدواج دیگری درآورده و در عوض خواهر او را نیز به ازدواج خویش در آورد؟
ج: اگر با دو عقد مستقل ازدواج واقع شود، بدون انشاءِ مبادله، اشکال ندارد.
س: زنی هستم که حدود بیست سال به طور طاغوتی زندگی کرده ام و دارای چهار دختر هستم. بعد از انقلاب از شوهرم طلاق گرفتم و به دیگری شوهر کردم، و پس از مدتی در اثر فشار بچه ها، از شوهر دوم طلاق گرفته و پیش بچه ها و در خانه شوهر اول سکنی گزیدم. (تا شاید او را به اسلام و ترک مشروب الکلی وادار نمایم) و پس از گذشت چند ماه، همه گونه وسایل راحتی او را فراهم کردم تا در مقابل، شاید ترک مشروب نماید. به شرط آنکه من هم به عقد او در آیم، ولی موفق نشدم. حتی یک شب در حالت مستی در موقعیت حساسی قرار گرفتم که به ناچار توسط بچه ام و خودم، صیغه عقد را به مدت یک ماه خواندم، ولی بعد از اتمام مدت صیغه، اقدام به ترک مشروب ننمود. لطفا بفرمایید که:
1ـ ازدواج مجدد من با شرایط فوق از نظر شرعی چگونه است؟
2ـ حالت سرپرستی او بر من، بدون ازدواج که نامحرم است چه صورتی دارد؟
3ـ در حالت سرپرستی، صیغه چه صورتی پیدا می کند؟
ج: اگر بعد از گذشت عدّه طلاق دومی، صیغه اولی شده اید می توانید بعد از تمام شدن مدت صیغه با او ازدواج نمایید، و بدون ازدواج دائم یا منقطع نامحرم و بر او حرام هستید.
|