س: اگر مردی دارای عیبی باشد، شرعا باید هنگام ازدواج وعقد، آن را به زن اعلام دارد یا نه؟
ج: اعلام لازم نیست.
س: شخصی سفیه (که گاه گاهی هم حالت جنون پیدا می کند) با زنی ازدواج کرده و زن در خانه آن مرد زندگی کرده و دو فرزند از او پیدا کرده است، اکنون دوازده سال است که آن زن از خانه او بیرون رفته و به هیچ عنوان راضی نمی شود به خانه او برگردد و زندگی کند و مدعی طلاق است. آیا اجازه می فرمایید زن را طلاق دهند؟ و تکلیف مهریه زن از چه قرار است؟ لازم به تذکر است که مرد نامبرده قبل از ازدواج هم همین حالت را داشته است.
ج: اگر زن عیب مرد را می دانسته و با این حال اقدام به ازدواج کرده تا مرد به اختیار، او را طلاق ندهد زوجیت باقی است و در هر حال مهریه خود را حق دارد.
س: حقیر چند سال پیش دختری را به همسری خود اختیارنمودم. بعدا دیدم شکمش جراحی شده است. از او سؤال نمودم چه شده؟ گفت کلیه ام را جراحی کرده ام، بعدا فهمیدم سر من کلاه گذاشته؛ زیرا او را جراحی رحم کرده بودند و عقیم بود، اکنون مدت نه ماه است که خانه مرا ترک کرده و هیچ اعتنایی به من نمی کند، و من مهریه او را به اقساط می دهم، حال از امام امت می خواهم آیا این زن، تمام مهریه را حق دارد یا خیر؟ و نفقه او در شرع مقدس اسلام چه حکمی دارد؟ و اگر او را طلاق دهم حق نفقه او در حال عدّه چگونه است؟
ج: باید مهریه او را بپردازید، و اگر از شما تمکین ندارد، نفقه واجب نیست و اختیار طلاق با شما است.
س: مردی با دختری ازدواج کرده است. این مرد شصت درصد نابینا بوده و آن را توسط عینک پنهان کرده است؛ حالا که دختر فهمیده آیا می تواند عقد را به هم بزند؟ و اگر می تواند به هم بزند نصف مهر را می تواند بگیرد یا نمی تواند؟
ج: در مورد سؤال نمی تواند عقد را فسخ کند.
س: دختری را به پسری طوری نشان می دهند که صورت دخترخوب دیده نشود، سپس پسر از واسطه می پرسد که آیا دختر عیب و نقصی دارد یا نه؟ واسطه می گوید که نه تنها عیب و نقص ندارد بلکه خیلی هم زیباست! (و سر به زیری دختر از خجالت است) ولی بعد از عقد، پسر متوجه می شود که چشم های دختر چپ است! ضمنا پسر از اول به واسطه گفته بوده که: «من دختر متدین و باحجاب می خواهم» ولی بعدا معلوم شده که دختر فاقد این شرایط است؛ آیا عقد صحیح است؟ و در صورت طلاق، آیا به دختر چیزی تعلق می گیرد؟ به فرض اینکه در موقع دیدن، پسر و دختر صیغه محرمیّت خوانده باشند چه حکمی دارد؟
ج: عقد ازدواج صحیح است، ولی اگر وصف کمال یا عدم نقص در ضمن عقد شرط شده، یا عقد مبنی بر آن واقع شده، در صورت تخلف، شوهر حق فسخ دارد، و در غیر این صورت حق فسخ ثابت نیست، و در فسخ قبل از دخول مهر ساقط است و بعد از دخول تمام مهر ثابت است. و در طلاق قبل از دخول نصف مهر و بعد از دخول تمام مهر ثابت است.
س: اگر مرد جوانی با دختری ازدواج نماید و در عقد شرط نکندکه دختر باکره باشد (ولی معمول بر این است که دختر باکره باشد، و دیگر لازم نمی دانند که شرط کنند، و این مرد به این قصد بوده که دختر باکره است) ولی بعد از ازدواج معلوم شد که دختر باکره نیست، و مدت دو الی سه سال به همین صورت با هم زندگی کنند ولی شوهر از این ازدواج ناراضی باشد، آیا حق طلاق دارد؟ و اگر داشته باشد زن حق مهریه هم دارد یا خیر؟
ج: در فرض سؤال زن حق دارد تمام مهریه را مطالبه کند، و اختیار طلاق با شوهر است، ولی مراعات مقررات دولت اسلامی هم لازم است.
س: اگر دو نفر قبل از ازدواج در مورد یک مسئله (مثلاً فعالیت زن در اجتماع با شرایط صحیح)، به توافق برسند ولی بعد از ازدواج یکی از طرفین (مثلاً مرد) مسئله به توافق رسیده را زیر پا بگذارد و خلاف آن عمل کند، در اینجا تکلیف طرف مقابل (زن) چیست؟
ج: اگر در ضمن عقد شرط نشده و عقد مبنی بر آن نبوده وفاء واجب نیست.
س: آیا چیدن سفره عقد حرام است یا مکروه؟ و آیا استفاده ازوسایل دکوری و تزئینی ـ در صورت موجود بودن آنها در منزل ـ حرام است یا مکروه؟
ج:حرام نیست، ولی در این ظروف(1) از تزئینات زاید و مخارج غیر متعارف خودداری شود.
س: در روستای ما رسم است که در عروسی ها مردم مقداری پول به صاحب عروسی می دهند که از سنگینی هزینه عروسی کاسته شود و او هم تدریجا در عروسی دیگران جبران می کند، لطفا نظر خود را در این زمینه بیان فرمایید.
ج: مانع ندارد، و به هر نحو متعارف است عمل نمایند.
س: نامه ای از روستا می آورند که به امضای زن و مرد و ولیّ زن رسیده است و به عاقد وکالت می دهند عقد را بخواند. آیا این نوع وکالت معتبر است؟
ج: وکالت با نامه و امضا اثبات نمی شود مگر آنکه موجب اطمینان شود.
|