٢٧٧٠ اگر زنى بميرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او و بقيه را ورثه ديگر مىبرند، و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگر اولاد داشته باشد، چهار يك همه مال را شوهر و بقيه را ورثه ديگر مىبرند.
٢٧٧١ اگر مردى بميرد و اولاد نداشته باشد چهار يك مال او را زن و بقيه را ورثه ديگر مىبرند. و اگر از آن زن يا از زن ديگر اولاد زن از همه اموال منقول ارث مىبرد، ولى از زمين و قيمت آن ارث نمىبرد، و نيز از خود هوايى ارث نمىبرد مثل بنا و درخت و فقط از قيمت هوايى ارث مىبرد.
٢٧٧٢ اگر زن بخواهد در چيزى كه از آن ارث نمىبرد تصرف كند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد. و نيز ورثه تا سهم زن را ندادهاند بنابر احتياط واجب نبايد در بنا و چيزهايى كه زن از قيمت آنها ارث مىبرد، بدون اجازه او تصرف كنند و چنانچه پيش از دادن سهم زن اينها را بفروشند، در صورتى كه زن معامله را اجازه دهد صحيح و گرنه نسبت به سهم او باطل است.
٢٧٧٣ اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت نمايند، بايد حساب كنند كه اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند، و سهم زن را از آن قيمت بدهند.
٢٧٧٤ مجراى آب قنات و مانند آن حكم زمين را دارد، و آجر و چيزهايى كه در آن بكار رفته، در حكم ساختمان است.
٢٧٧٥ اگر ميت بيش از يك زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار يك مال، و اگر اولاد داشته باشد، هشتيك مال، به شرحى كه گفته شد، بطور مساوى بين زنهاى عقدى او قسمت مىشود، اگر چه شوهر با هيچ يك از آنان، يا بعض آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه به آن مرض از دنيا رفته، زنى را عقد كرده، و با او نزديكى نكرده است، آن زن از او ارث نمىبرد، و حق مهر هم ندارد.
٢٧٧٦ اگر زن در حال مرض شوهر كند، و به همان مرض بميرد شوهرش اگر چه با او نزديكى نكرده باشد، از او ارث مىبرد.
٢٧٧٧ اگر زن را به ترتيبى كه در احكام طلاق گفته شد، طلاق رجعى بدهند، و در بين عده بميرد، شوهر از او ارث مىبرد. و نيز اگر شوهر در بين عده زن بميرد، زن از او ارث مىبرد. ولى اگر بعد از گذشتن عده رجعى يا در عده طلاق بائن يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمىبرد.
٢٧٧٨ اگر شوهر در حال مرض، عيالش را طلاق دهد، و پيش از گذشتن دوازده ماه هلالى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مىبرد: اول: آنكه در اين مدت شوهر ديگر نكرده باشد. دوم: به واسطه بى ميلى به شوهر، مالى به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضى شود. بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردنش اشكال دارد. سوم: شوهر در مرضى كه در آن مرض زن را طلاق داده، به واسطه آن مرض يا به جهت ديگرى بميرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمىبرد.
٢٧٧٩ لباسى كه مرد براى پوشيدن زن خود گرفته اگر چه زن آن را پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر، جزو مال شوهر است.
مسائل متفرقه ارث
٢٧٨٠ قرآن و انگشتر و شمشير ميت و لباسى را كه پوشيده يا براى پوشيدن گرفته و دوخته است اگر چه نپوشيده باشد مال پسر بزرگتر است و اگر ميت از اين چهار چيز بيشتر از يكى دارد، مثلا دو قرآن يا دو انگشتر دارد چنانچه مورد استعمال استيا براى استعمال مهيا شده، مال پسر بزرگتر است.
٢٧٨١ اگر پسر بزرگ ميت، بيش از يكى باشد، مثلا از دو زن او در يك وقت دو پسر به دنيا آمده باشد، بايد لباس و قرآن و انگشتر و شمشير ميت را به طور مساوى بين خودشان قسمت كنند.
٢٧٨٢ اگر ميت قرض داشته باشد، چنانچه قرضش به اندازه مال او يا زيادتر باشد، بايد چهار چيزى هم كه مال پسر بزرگتر است و در مساله پيش گفته شد، به قرض او بدهند. و اگر قرضش كمتر از مال او باشد، بنابر احتياط واجب بايد ازآن چهار چيزى هم كه به پسر بزرگتر مىرسد به نسبت به قرض او، بدهند. مثلا اگر همه دارايى او شصت تومان است و به مقدار بيست تومان آن از چيزهايى است كه مال پسر بزرگتر است و سى تومان هم قرض دارد، بنابر احتياط واجب پسر بزرگ بايد بهمقدار ده تومان از آن چهار چيز را بابت قرض ميت بدهد.
٢٧٨٣ مسلمان از كافر ارث مىبرد، ولى كافر اگر چه پدر يا پسر ميت باشد، ازاو ارث نمىبرد.
٢٧٨٤ اگر كسى يكى از خويشان خود را عمدا و بناحق بكشد، از او ارث نمىبرد.ولى اگر از روى خطا باشد، مثل آنكه سنگ به هوا بيندازد و اتفاقا به يكى از خويشان او بخورد و او را بكشد، از او ارث مىبرد، ولى از ديه قتل ارث نمىبرد.
٢٧٨٥ هرگاه بخواهند ارث را تقسيم كنند، در صورتى كه ميت بچهاى داشته باشد كه در شكم مادر است، و در طبقه او وارث ديگرى هم مانند اولاد و پدر و مادر باشد، براى بچهاى كه در شكم است، كه اگر زنده به دنيا بيايد ارث مىبرد، سهم دو پسر را كنار مىگذارند. ولى اگر احتمال بدهند بيشتر است، مثلا احتمال بدهند كه زن سه بچه حامله باشد، سهم سه پسر را كنار مىگذارند. و چنانچه مثلا يك پسر يا يك دختر به دنيا آمد، زيادى را ورثه بين خودشان تقسيم مىكنند.
منبع :رساله توضیح المسائل امام خمینی (ره) سایت :www.leader.ir
|