

بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 34 ـ سوره بقره آیات 216 تا 219 ـ جزء دوم
آیه 216
كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسىَ أَن تَكْرَهُواْ شَیا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَ عَسىَ أَن تُحِبُّوا شَیا وَ هُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر شده، و حال آن كه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما زیان دارد؛ وخدا [مصلحت شما را در همة امور] میداند و شما نمیدانید.
واژه: كُرهٌ: وادار شدن بر کار یا چیزی، اجبار.
1ـ یک قانون کلی
خداوند میفرماید كه بشر نبايد تشخيص خودش را در مسائل مربوط به سرنوشتش حاكم سازد چرا كه علم او از هر نظر محدود و ناچيز است و معلوماتش در برابر مجهولات همچون قطرهاى در برابر درياست، همانگونه كه در قوانين تكوينى خداوند، از اسرار آفرينش همة اشياء با خبر نيستند و گاه چيزى را بىخاصيت مىشمرند در حالى كه پيشرفت علوم فوايد مهم آن را آشكار مىسازد، همچنين در قوانين تشريعى، بسيارى از مصالح و مفاسد را نمىدانند، به همین دلیل ممكن است چيزى را ناخوشايند دارند در حالى كه سعادت آنها در آن است يا از چيزى خشنود باشند در حالى كه بدبختى آنها در آن است.
پیام: یکی از مهم ترین شعارهای قرآنی، این است که به آن چه خداوند برای ما مقدر ساخته است، راضی باشیم؛ زیرا خیر و صلاح ما در آن است. « كُتِبَ عَلَیكُمُ ... وَ هُوَ خَیرٌ لَكُم»
آیه 217
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ
از تو دربارة جنگ در ماه حرام میپرسند. بگو: هر جنگی در آن ماه [گناهی] بزرگ است، ولی هر نوع بازداشتن [مردم] از راه خدا و كفرورزی به او و [بازداشتن مردم از] مسجدالحرام و بیرون راندن اهلش از آن، نزد خدا بزرگتر [از جنگ در ماه حرام] است؛ و فتنه [یعنی شرك و بتپرستی گناهش] از كشتار بزرگتر است. و مشركان همواره با شما میجنگند تا شما را اگر بتوانند از دینتان برگردانند. و از شما كسانی كه از دینشان برگردند و در حال كفر بمیرند، همة اعمال خوبشان در دنیا و آخرت تباه و بیاثر میشود، و آنان اهل آتشاند و در آن جاودانهاند.
واژه: اِستَطاعوا: توانایى آن را داشتند، آن كار را توانستند، انجام دهد. (از ریشة «طَوع: رغبت و خواستن» می باشد.)
2ـ گناه مشرکان بزرگتر است
پیش از جنگ بدر، تنی چند از یاران پیامبر که به دستور حضرت برای ارائة گزارش از مشرکان، به نزدیکی مکه رفته بودند، با گروهی از قریش برخورد کردند که یکی از بزرگان قریش به نام «عَمرو بن حَضرمی» نیز در میان آنان بود. آنها از این فرصت بهره جسته و وی را در روز آخر ماه رجب ـ که از ماههای حرام است ـ کشتند. این موضوع دستاویزى براى مشركان قریش شد و همهجا تبلیغ كردند كه مسلمانان در ماه حرام، جنگ مىكنند. در این آیه ـ ضمن این كه بر حرمت جنگ در ماه هاى حرام تاكید مىكند و آن را گناهى بزرگ مىشمارد ـ در پاسخ به تبلیغات سوء مشركان اظهار مىدارد كه درست است كه جنگ در ماه حرام گناه بزرگى است (و جمعى از مسلمانان به اشتباه مرتكب آن شدهاند)؛ ولى كارهایى كه مشركان مىكنند مانند سدّ كردن راه خدا و كفر به او و سدّ كردن راه مسجد الحرام و اخراج مردم آنجا از آن دیار، گناهى بس بزرگتر است و از این گذشته، فتنهانگیزى كه مانع رسیدن پیام اسلام به گوش مردم مىشود، از قتل بدتر است. پس از نزول این آیه، کسانی که در ماه حرام در جهاد شرکت کرده بودند، نزد پیامبر آمده و ضمن عذرخواهی، اظهار كردند كه آیا اجر مجاهدان را دارند یا نه؟ آیة بعد نازل شد و از آنان دلجویی نمود.
3ـ احباط و تکفیر
«اِحباط» در اصطلاح علم عقائد، به این معناست كه ثواب اعمال پیشین بر اثر گناهان از بین برود و در مقابل، «تَكفیر» به این معناست که كیفر و آثار گناهان پیشین به خاطر اعمال نیك آینده زایل شود. آیات متعددی از قرآن به مسألة «احباط و تکفیر» پرداخته است: توبه، آیه 6/ زمر، آیه 65/ محمد، آیه 33/ هود، آیه 16/ فرقان، آیه 23 و... . اصل این مطلب که برخی گناهان چون شرک، موجب از بین رفتن اثر اعمال نیک می گردد، امری مسلم و انکارناپذیر است، هرچند دربارة کیفیت تفسیر این امر میان متکلمان اختلاف وجود دارد. از منظر برخی، احباط و تکفیر به معنای مذکور، به دلایل متعدد عقلی و نقلی نادرست بوده و قرآن تنها بر این امر تأکید می کند که ثواب عمل، مشروط به آن است که انسان با ایمان از دنیا برود و عقاب و مجازات هم به شرطی است که آن فرد توبه نکند. (مفاد این آیه نیز مؤید این معناست.) به عقیدة برخی دیگر، احباط و تكفیر امرى ممكن است که هیچ منافاتی با عقل و نقل ندارد؛ چنان که ممکن است زحمات سالیانة فردی به واسطة یک اشتباه کوچک، از دست رفته و نابود شود. در حقیقت، احباط و تکفیر، خود نوعی پاداش یا عقاب برای عمل است. برای توضیح بیشتر این مطلب، به کتب کلامی یا تفاسیر مراجعه نمایید.
پیام: لازم است آرزوها، هدفها و تلاشهاى دشمن خود را بشناسیم. «وَ لا یزالُونَ یقاتِلُونَكُم حَتَّى یرُدُّوكُم عَن دِینِكُم»
آیه 218
إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئكَ یرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
به یقین كسانی كه ایمان آورده، و آنان كه هجرت كرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا امید دارند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
واژه: یرجونَ: امید دارند. (گفته اند «رَجاء» حالتی میان «آرزو» و «طمع» است و همیشه با حالت ترس و خوف همراه است؛ زیرا فرد احتمال می دهد که به آن خیری که امید دارد نرسد.)
4ـ خوف و رجا
مؤمنان، مهاجران و مجاهدانِ در راه خدا به رحمت خاص الهي رجاي واثق دارند. مؤمن همواره در خوف و رجاست؛ نه خوفِ تنها دارد كه موجب يأس از رحمت الهي است و نه رجاي صرف كه مايه اَمن از مكر الهي است. يأس از رحمت و امن از مكر الهي، با اعتقاد به رحمت گسترده و قدرت بينهايت خداوند سازگار نيست.
با وجود وعده مكرر و حتمي و قطعي خداوند درباره رحمت و بهشت براي اهل ايمان و جهاد، سرّ تعبير به «يَرجونَ رَحمَتَ الله» در اين آيه، خطرهاي احتمالي است كه همواره مؤمنان، مهاجران و مجاهدان را تهديد ميكند؛ خطرهايي مانند شك در تحقق تقوا و خلوص كه شرط پذيرش اعمال است و خطر ارتكاب گناهاني در آينده كه اعمال را حبط ميكنند.
پیام: خداوند نسبــت به گمان نیــک بنــدة خود، پاسخ مثبـت میدهد. «یرجُونَ رَحمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (در حدیث قدسی آمده است: «من نزد گمان نیک بندة مؤمن خود هستم.»)
آیه 219
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
دربارة شراب و قمار از تو میپرسند، بگو: در آن دو مطلب هم، گناهی بزرگ و هم سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است. و از تو میپرسند: چه چیز انفاق كنند؟ بگو: از آنچه افزون بر نیاز است. خدا اینگونه آیاتش را برای شما بیان میكند تا بیندیشید.
واژه: المَیسِرِ: قمار. (یسر: آسانی) (قمار را از آن جهت «مَیسِر» گویند كه قمارباز می خواهد مال دیگران را به آسانی به دست آورد.)
5ـ آثار شوم شراب خواری
شراب خواری از گناهان کبیره و بنا بر روایات، مورد نهی شدید تمام ادیان بوده است. ضررهای بیشماری که ناشی از شرب خمر می باشد، به حدی است که به گفتة یكى از دانشمندان، ترک آن، موجب تعطیلی بیش از نیمى از بیمارستانها و تیمارستانها در سراسر جهان خواهد شد. نمونهای از ضررهای بیشمار این گناه از این قرار است:
1ـ آثار سوء جسمانی چون اختلالات گوارشی و عصبی، بسته شدن رگهای قلب، ضعف بینایی و چشایی، کوتاهی عمر، قطع نسل و ...؛
2ـ آثار سوء اجتماعی چون افزایش میزان قتل، تجاوز به اموال و ناموس دیگران، ایجاد ناامنی و ...؛
3ـ آثار سوء روانی چون کاهش میزان اراده و همت، زوال عقل، افزایش افسردگی و خودکشی و ...؛
4ـ از همه مهم تر، آثار سوء اخلاقی چون جلوگیری از یاد خدا، ناسزاگویی و هتک حرمت دیگران، ناامیدی از رحمت پروردگار و زمینه سازی برای ارتکاب گناهان دیگر.
در این میان، منافع اندکی چون سود اقتصادی یا کاهش مقطعی غم و غصه، هیچ گاه نمی تواند مجوّزی برای مصرف آن باشد.
6ـ آثار شوم قماربازی
قمار نیز مانند شراب، در نگاه تمام ادیان، عملی زشت و نکوهیده است. ضررهای بیشمار قمار نیز محدود به مسائل اقتصادی هم چون کاهش نشاط و از بین رفتن فضای کسب و کار و نیز تباهی سرمایههای عظیم مادی و انسانی نمیگردد؛ بلکه به موضوعات جسمی و روحی چون افزایش سکتههای قلبی ناشی از هیجان کاذب و افزایش افسردگی نیز سرایت نموده و حتی سبب بروز بسیاری از جرایم مالی و قتل نیز می گردد.
7ـ انفاق، در حد متوسط
وقتی خداوند برای پیشرفت آیین اسلام دستور انفاق داد، عدّهای سؤال کردند: «ما نمیدانیم چه مقدار از اموال خود را انفاق کنیم!» از این رو، این آیه نازل شد و فرمود: «عَفو» را انفاق کنید. منظور از «عَفو» در این آیه، میزان متوسط و حد وسط تفسیر شده است؛ به این معنا که نباید در انفاق چندان ولخرجی نمود که موجب فقر و نداری انفاق کننده گردد و نباید چنان دست بسته و با خسّت رفتار نمود که سبب دوری از برکات این عمل نیک گردد.
پیام: اسلام، دین عقل و اندیشه است و با هرچه موجب زوال عقل و اندیشه شود، مخالف است. «فِیهِما اِثمٌ كَبِیرٌ»
سؤالات پژوهشی
1ـ وجه مجهول بودن فعل «کُتِبَ»، تکرار کلمة «عَسیٰ» و دیگر وجوه بلاغی آیة شریفه 216 چیست؟ (المیزان)
2ـ راز بزرگ بودن گناهِ شراب و قمار چیست؟ (تسنیم)
3ـ روند تدریجی تحریم شراب و علت آن را بیان کنید. (المیزان، نمونه)

نکته: برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین از powerpoint 2013 به بالا استفاده کنید.
|