

بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 38 ـ سوره بقره آیات 234 تا 237 ـ جزء دوم
آیه 234
وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما فَعَلْنَ في أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ
و از شما كسانیكه میمیرند و همسرانی باقی میگذارند، باید همسران مدت چهار ماه و ده روز به انتظار بنشینند [و از شوهر كردن خودداری ورزند] ؛ چون به پایان مدتشان رسیدند، در آنچه دربارة خود بهطور شایسته [نسبت به ازدواج یا ترك آن] انجام دهند بر شما [حاكمان و وارثان متوفّی و اقوام زنان] گناهی نیست؛ و خدا از آنچه انجام میدهید آگاه است.
واژه: یذَرُونَ: باقى مىگذارند. (وَذَر: به جا گذاردن)
1ـ عدّة وفات
یكى از مسائل و مشكلات اساسى زنان، ازدواج، بعد از مرگ شوهرانشان است. از آنجا كه ازدواج فورى زن با همسر دیگر بعد از مرگ شوهر، با محبّت و دوستى همسر پیشین سازگار نیست و به علاوه، موجب جریحهدار ساختن عواطف بستگان متوفى میشود و نیز به جهت اطمینان از خالی بودن رَحِم زن از نطفة شوهر سابق، اسلام، حکم به عدّة وفات میکند؛ به این معنا که زن پس از مرگ شوهر، باید چهار ماه و ده روز صبر کند و پس از آن، تصمیم برای ازدواج مجدد با خود اوست و اگر خواست ازدواج کند، خویشاوندان شوهرش نباید بر اساس عادات و رسومی که ریشه در جهالت، بخل و حسد دارد، او را از انتخاب شوهر بازدارند؛ زیرا اسلام این حقّ را برای وی به رسمیت شناخته و کسی نمیتواند او را از این حقّ بازدارد. در گذشته، ستمهای بزرگی در این باره جاری بوده است. برخی، پس از مرگ شوهر، زن را آتش میزدند و یا او را با شوهرش زنده به گور میکردند. برخی نیز بر او واجب میکردند تا یک سال یا بیشتر صبر کند. این عقیده در میان جوامع امروزی نیز کم و بیش وجود دارد و موجب تقبیح ازدواج زنان بیوه گشته است. این آیه، تمام این عقاید خرافی را باطل اعلام کرده و با قانون متعادل عدّة وفات، هم احترام شوهر سابق را حفظ نموده و هم زن را در مورد ازدواج مجدّد از محدودیت خارج کرده است.
پیام: مرگ، نابودى نیست؛ بلكه بازپسگرفتن كامل روح از جسم است. «یتَوَفَّونَ مِنكُم» (كلمة «توفى» به معناى گرفتن كامل است.)
آیه 235
وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ في أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما في أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَليمٌ
بر شما در سخنانی كه هنگام خواستگاری زنها [یی كه در عدّه وفاتاند] بدون صراحت و وضوح گویید [مانند اینكه من «خوش معاشرتم» و «زن دوستم» و به زنی كه دارای چنین صفاتی باشد علاقهمندم] یا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان دارید گناهی نیست. خدا میداند كه شما به زودی آنان را [بر اساس میل فطری و خواستة طبیعی] یاد خواهید كرد؛ ولی با آنان در پنهان و خلوت قرار ازدواج نگذارید، جز آن كه گفتاری پسندیده [و بدون صراحت و وضوح] بگویید. و هرگز تصمیم بستن عقد ازدواج نگیرید تا عدّة وفات به پایان رسد، و بدانید كه خدا آنچه در دل دارید میداند؛ بنابراین از [مخالفت با] او بپرهیزید، و بدانید كه خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
واژه: عُقدَةَ: گره زده شده. (اسم مصدر از مادة عقد: گره زدن) (به ازدواج، «عقده» گفته شده است؛ زیرا نوعى گره زدن و ایجاد علقه بین زنان و شوهران است.)
2ـ حکم فقهی ازدواج با زنان بیوه در حال عدّه
طبق فتواى فقها یكى از مواردى كه زن بر مرد حرام ابدی مىشود، ازدواج در ایام عدّه است؛ به این معنا که علاوه بر اینکه ازدواج با زن در حال عدّه حرام است و عقد هم باطل است، آن زن براى همیشه بر آن مرد حرام مىشود؛ یعنى حتى پس از پایان مدت عدّه نیز نمىتواند با آن زن ازدواج كند.
3ـ حکم خواستگاری از زنان بیوه
در این آیه، خواستگارى از زنان بیوه در حال عدّه جایز دانسته شده است؛ مشروط بر اینكه بهطور صریح نباشد و با كنایه و اشاره باشد؛ زیرا آنها در ماتم از دست دادن شوهر سابق خویش هستند. همچنین اگر كسانى در دل خود تصمیم به ازدواج با این زنها بگیرند، اشكالى ندارد؛ هر چند كه آنها در عدّه هستند. علت این حكم نیز این است كه خداوند از نیات درونی انسانها آگاه است و مىدانست كه برخی بالأخره خواستة خود را با آنها در میان خواهند گذاشت. به همین دلیل، این اجازه را به مردان داد كه در حال عدّه، تصمیم به ازدواج با آنها را در دل بگیرند و یا حتى بهطور اشاره و تعریض، از آنان خواستگاری نمایند، ولى حق ندارند كه با آنها قرار ازدواج مخفیانه بگذارند.
پیام: توجّه به زمان وشرائط در کیفیت طرح پیشنهـــادات، یک اصل است. « عَرَّضتُم ... قُولُوا قَولًا مَعرُوفاً »
آیه 236
لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَريضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنينَ
اگر زنان را پیش از آمیزش جنسی یا تعیین مهریه طلاق دادید [در این طلاق] بر شما گناهی نیست؛ و [در چنین موقعیتی بر شما واجب است] آنان را [از مال خود] بهرهای شایسته دهید؛ توانگر به اندازة خویش، و تنگدست به اندازة خویش كه این حقّی لازم بر عهدة نیكوكاران است.
واژه: ما لَم تَمَسّوهُنَّ: تا زمانی که هنوز با آنان آمیزش نکردهاید. (مَسّ: تماس گرفتن دو چیز با یكدیگر، در اینجا كنایه از عمل زناشویى است.)
4ـ حکم طلاق پیش از تعیین مهریه
طبق حکم این آیه، مرد مىتواند پس از انجام مراسم عقد حتى پیش از آمیزش جنسى با زن و یا پیش از آنکه مهریهاى براى او تعیین كند، زن را طلاق بدهد. در چنین صورتى، اگر از پیش، مهریهای برای زن تعیین نشده بود، مرد مكلف است كه مبلغى را بهعنوان مهریه به زن بدهد و میزان آن بستگى به وسع و توان مالی مرد دارد؛ به گونهای که اگر ثروتمند باشد، بیشتر بدهد و اگر فقیر باشد، كمتر بدهد.
5ـ وجوب احسان به نامزد سابق
عبارت «حقاً علی المُحسِنِین» اشاره به علّت این حکم دارد که چون در غالب این موارد، دیگر زن با اقبال مردان مواجه نمیشود؛ بنابراین، احسان و نیکوکاری ایجاب میکند که مرد، نامزد سابق خویش را رها نسازد و در حدّ توان خود، وی را از متاع دنیا بهرهمند سازد. برخی نوع تعبیر موجود در آیه را دلیل بر استحبابی بودن حکم دانستهاند، ولی بر اساس روایات، نوع حكم در آیه وجوبی میباشد.
پیام: عفّت كلام، یك ارزش است، به جاى تصریح به مسایل زناشویى، خداوند مىفرماید: «ما لَم تَمَسُّوهُنَّ».
آیه 237
وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَريضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ
و اگر آنان را پیش از آمیزش جنسی طلاق دهید، در حالی كه برای آنان مهری تعیین كردهاید، پس [بر شما واجب است] نصف آنچه تعیین كردهاید [به آنان بپردازید] ، مگر آن كه خود آنان یا كسی كه پیوند ازدواج به دست اوست [مانند ولی یا وكیل] آن را ببخشند. و گذشت شما [كه تمام مهریه را به زن بپردازید،] به پرهیزكاری نزدیكتر است. و فزونبخشی و نیكوكاری را در میان خودتان فراموش نكنید كه خدا به آنچه انجام میدهید بیناست.
واژه: فَرَضتُم: فرض کردید، قرار گذاشتید.
6ـ حکم طلاق پس از تعیین مهریه
در صورتى كه مرد زنى را که با مهریة معین عقد كرده، اما هنوز با او همبستر نشده است، طلاق دهد، نصف مهریه بر عهدة مرد است و باید به زن بپردازد؛ مگر اینكه زن گذشت كند و از آن درگذرد كه دیگر مرد چیزى را پرداخت نمىكند و یا اینكه مرد از نصف دیگر درگذرد و تمام مهریه را بپردازد؛ اگرچه صورت دوم به تقوا و بزرگواری نزدیکتر است؛ زیرا در هر صورت، مرد در این ماجرا بر شخصیت اجتماعی و عاطفی زن لطمه وارد کرده است و با این احسان میتواند به جبران این ناراحتی بپردازد.
7ـ ضرورت گذشت و فداکاری در زندگی زناشویی
مجموعة مطالب این آیه، بر دو اصل اساسی رعایت عُرف و احسان در مسائل زناشویی (اعمّ از ازدواج، طلاق و ...) تأکید نموده و تذکر میدهد که حتّی طلاق و جدایی نباید آمیخته با نزاع و کشمکش و تحریک روح انتقامجویی باشد؛ بلکه باید بر اساس بزرگواری، احسان، عفو و گذشت باشد؛ زیرا اگر مرد و زنی نتوانند با هم زندگی کنند و به دلایلی از هم جدا شوند، دلیلی ندارد که میان آنها عداوت و دشمنی حاکم گردد.
پیام: بناى زندگی باید بر این باشد كه در زندگى به همدیگر نیكى كنید و زندگىتان بر اساس عفو و گذشت و نیكى و احسان باشد. «وَ لا تَنسَوُا الفَضلَ بَینَكُم».
سؤالات پژوهشی
1. معنای دقیق «مُقتَر» را با توجه به ریشة آن بررسی کنید. (التحقیق)
2. دلیل استفاده از اسم «خَبیر» در انتهای آیة 234 چیست؟ (المیزان)
3. مراد از «قولاً معروفاً» در آیة 235 چیست؟ (نور، نور الثقلین)

نکته: برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین از powerpoint 2013 به بالا استفاده کنید.
|