

بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر مبارک ـ درس 40 ـ سوره بقره آیات 246 تا 248 ـ جزء دوم
آیه 246
لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَني إِسْرائيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلاَّ تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلاَّ نُقاتِلَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِيارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالظَّالِمينَ
آیا [در داستان] آن گروه از سران و اشراف بنیاسرائیل كه پس از موسی بودند اندیشه نكردی؟ كه به پیامبرشان گفتند: «برای ما زمامدار و فرمانروایی برانگیز تا در راه خدا جنگ كنیم؟» گفت: «آیا احتمال نمیدهید، اگر جنگ بر شما مقرّر شود، جنگ نكنید [و سر به نافرمانی بزنید؟]» گفتند: «ما را چه شده كه در راه خدا جنگ نكنیم، در حالی كه از میان خانهها و فرزندانمان بیرون رانده شدهایم؟!» پس چون جنگ بر آنان مقرّر شد، همه جز اندكی از آنان روی گرداندند؛ و خدا به ستمكاران داناست.
واژه: المَلَاَ: جماعت، گروه اشراف از مردم كه بر یک نظریه اتفاق كردهاند. . (اصل آن از «مَلاء: انبوهى» است و اگر چنین جمعیتى را «مَلَأ» نامیدند، براى این است كه عظمت و انبوهشان، چشم بیننده را پر مىكند.)
1ـ تقاضای جهاد
بنیاِسرائیل پـس از درگذشت حضرت مـوسی و هـارون با فراز و نشیبهای فراوانی روبرو شدند. دشمنان به سرکردگی «جالوت» بر آنها غالب شدند و علاوه بر بیرون کردن ایشان از خانه و کاشانهشان، فرزندانشان را به اسیری بردند و بدین ترتیب به ذلّت و آوارگی افتادند. در این هنگام، خداوند پیامبری به نام «سَموئیل»، «شَمعون» و یا «یوشَع» را بر آنان مبعوث کرد. آنان از وی تقاضای تعیین فرمانروایی کردند تا بتوانند تحت فرماندهی او با دشمنان جهاد کنند، ولی پیامبرشان كه از سستى و ضعف نفس این گروه آگاه بود، گفت: «آیا شما به راستى این آمادگى را دارید؟ ممکن است شما در این کار سستی کنید.» آنان كه از شكست خود رنج مىبردند، به پیامبر خود قول دادند كه شجاعانه بجنگند و گفتند: «چگونه تن به جنگ ندهیم در حالى به ما ظلم شده و از خانه و كاشانة خود رانده شدهایم؟»، ولى در هنگام عمل، بسیارى از آنها ـ همچون عادت دیرینة یهودیان ـ با بهانههاى واهى از جنگ سرباز زدند.
پیام: رهبر باید آیندهنگر باشد و احتمال پیمان شكنى و فرار از مسئولیت را از سوى مردم بدهد. «هَل عَسَیتُم»
آیه 247
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ
و پیامبرشان به آنان گفت: «بیتردید خدا طالوت را برای شما به زمامداری برانگیخت.» گفتند: «[شگفتا!] چگونه او را بر ما حكومت باشد در صورتی كه ما به فرمانروایی از او سزاوارتریم، و به او وسعت و فراخی مالی داده نشده [پس ما كجا و زمامداری انسانی تهیدست كجا!؟]» پیامبرشان] گفت: «خدا او را بر شما برگزیده و وی را در دانش و نیروی جسمی فزونی داده؛ و خدا زمامداریاش را به هر كس كه بخواهد عطا میكند؛ و خدا بسیار عطا كننده و داناست.»
واژه: واسع: یكى از اسامى خداى تعالى به معنای بینیاز است. (مادة «وسعت» به معنای دارا بودن ظرفیت و گنجایش است و بهطور استعاره در غنا و بینیازی نیز استعمال مىشود. معنای این جمله که خدا واسع است، این است که او بینیاز است؛ بهگونهای که گنجایش هر مقدار از بذل و بخشش را دارد.
2ـ فرماندهی طالوت
هنگامی که قوم بنیاِسرائیل از پیامبرشان درخواست کردند تا فرماندهی را برایشان برگزیند، وی چوپان فقیرى به نام «طالوت» را كه از هیچ شهرت و معروفیتى برخوردار نبود، براى فرماندهى آنها انتخاب نمود. آنان از این کار شگفتزده شده و گفتند: «طالوت قدرت مالى ندارد و ما از او براى فرماندهى شایستهتر هستیم.» پیامبرشان در جواب ایشان، گفت: «خدا او را بر این كار برگزیده است و او را از لحاظ جسمانى و علم و دانش فزونى داده است و یک نشانه براى شایستگى او این است كه به زودى "تابوت عهد" را به شما بازپس مىگرداند.» این تابوت را دشمنان بنىاسرائیل از آنها گرفته بودند. همانگونه كه پیامبرشان گفته بود، طالوت صندوق عهد را به آنها برگردانید و آنها فرماندهى او را قبول كردند.
3ـ طالوت که بود؟
طالوت مردی تنومند، خوش اندام و از لحاظ روحی و تدبیر و دانش، قوی بود و با پدرش به دامداری و کشاورزی اشتغال داشت. او از فرزندان بنیامین، برادر حضرت یوسف و از معاصرین حضرت داوود بود. روزی به اتفاق یکی از دوستانش در حالی که در صحرا در جستجوی چهارپایان گمشده خود بود، به نزدیکی شهر «صوف» رسید. دوست او گفت: «ما اکنون در حومة شهری هستیم که پیامبر خدا در آن است. خوب است خدمتش برسیم و در ضمن مشکل خود را هم مطرح کنیم!» پس از تشرّف خدمت آن حضرت، «سَموئیل» دریافت که او همان کسی است که خداوند او را به فرماندهی قومش انتخاب کرده است.
پیام: رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را درتصمیمی که گرفته است، توجیه کند. «زادَهُ بَسطَةً فِی العِلمِ وَ الجِسمِ»
آیه 248
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فيهِ سَكينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ في ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ
و پیامبرشان به آنان گفت: «به یقین نشانة فرمانروایی او این است كه آن صندوق [كه موسی را در آن گذاشتند و به دریا انداختند] نزد شما خواهد آمد، در آن آرامشی از سوی پروردگارتان است، و باقیماندهای از آنچه خاندان موسی و هارون بهجا گذاشتهاند [چون الواح تورات، عصای موسی و عمامة هارون] و فرشتگان آنرا حمل میكنند، البته در آن معجزه و نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید.»
واژه: سَكِینَة : آرامش قلب و اطمینان خاطر.
4ـ صندوق عهد
صندوق عهد، از یادگارهای مهمّ انبیای بنیاِسرائیل و همان صندوقی است که مادر موسی او را در آن نهاد و به رود نیل سپرد و پس از گرفتن موسی از آب، در دستگاه حکومتی فرعون نگهداری میشد، سپس به دست بنیاِسرائیل افتاد. آنها این صندوق را مقدّس شمرده و به آن تبرّک میجستند. موسی در اواخر عمر خود، به همراه زره، عصا و لباس خود، الواح مقدّسی را که احکام خداوند بر آن نوشته شده بود، در آن قرار داد و به وصی خود «یوشع بن نون» سپرد. بنیاِسرائیل همواره این صندوق را در جنگها با خود میبردند و از اثر معنوی آن قدرت روحی میگرفتند، و تا زمانی که این صندوق در میان آنها بود، با سربلندی زندگی میکردند، ولی به دلیل فاصلة آنان از دین، دشمن بر آنان چیره شد و صندوق را به یغما برد.
5ـ چگونه فرشتگان صندوق عهد را آوردند؟
در تواریخ آمده است هنگامى كه صندوق عهد به دست بتپرستان فلسطین افتاد و آن را به بتخانه خود بردند، بتهای آنان شکست و گرفتار ناراحتیهاى فراوان شدند، بعضى گفتند: «اینها همه از آثار این صندوق است.» برای همین تصمیم گرفتند آنرا از شهر و دیار خود بیرون بفرستند، و چون كسى حاضر به بیرون بردن آن نبود، ناچار آنرا به دو گاو بسته و آنها را در بیابان رها ساختند. فرشتگان خدا این دو حیوان را بهسوى بنیاِسرائیل راندند تا با مشاهدة آن، به وعدة پیامبر خویش ایمان آورده و آنرا بهعنوان آیت و نشانهاى از طرف خداوند بر فرماندهی «طالوت» تلقى کنند. بنابراین، گرچه در ظاهر آن دو گاو آن را به شهر آوردند، ولی در واقع، به وسیلة فرشتگان الهى این كار انجام شد، به همین جهت، حمل صندوق به فرشتگان نسبت داده شده است.
پیام: از استعدادهاى نهفته در افراد گمنام و فقیر، غافل نباشید. «قَد بَعَثَ لَكُم طالوتَ».
سؤالات پژوهشی
1ـ چه تفاوتی میان «نَبی» و «رَسول» وجود دارد؟ (البرهان)
2ـ وجه پایان یافتن آیة 247 با دو وصف «واسِع» و «عَلیم» چیست؟ (المیزان، نمونه)
3ـ معنای دقیق «سَکینة» را بررسی و آن را تحلیل نمایید. (المیزان)
بخشی از دعای امام سجاد علیهالسلام به هنگام ختم قرآن
دعای 42 صحیفه سجادیه
بار خدایا، همچنان كه دلهاى ما را حاملان قرآن ساختى و به رحمت خود شرف و فضیلت آن را به ما شناساندى، بر محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) كه خطیب قرآن است و خاندان او كه خازنان علم قرآنند، درود بفرست و ما را در زمره كسانى قرار ده كه از سر صدق معترفند كه قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شك و تردید، با یقین ما معارضه نكند و چون قدم به راه راست قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند.
اللهم صل علی محمد آل محمد و عجل فرجهم
پایان درسهای ذکر مبارک در سال 1398

نکته: برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین از powerpoint 2013 به بالا استفاده کنید.
|