تفکر در عبادت
اسلام در انجام امور عبادی از بندگان، کیفیت خواسته است نه کمیت. یعنی عبادتی ارزشمند است که دارای عمق باشد و زیادی عبادت بدون این عمق و فهم، دارای ارزش نیست.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ـ تا شما را بيازمايد كه كدامتان بهتر عمل میکنید. (ملک/2 ـ هود/7)
امام صادق علیهالسلام درباره این آیه فرمود:
« خداوند كثرت عمل را نمىخواهد بلكه درستى عمل را مىخواهد.»
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هم فرمودهاند: « آگاه باشید در عبادتى كه تفكر نباشد خيرى نیست.»
پيامبر اکرم صلیاللهوعلیهوآله نیز فرموده است: « دو ركعت نماز با توجّه، از شب زندهدارى غافلانه بهتر است.»
امام صادق عليهالسلام نیز مىفرمايد: « هر كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مىگويد و چه مىگويد، گناهانش بخشيده مىشود.»
حضرت امام خامنه ای با توجه به همین دستورات دربارهی قرائت قرآن فرمودهاند:
« اشكال عمده در كار قرآن خوانيهاى بىتأمل، اين است كه اصلا روى جملات درنگ نمىكنند. خوب؛ شما وقتى سخن حكيمى، يا سخن حكمتآميزى را مىشنويد، بايد به آن دل بدهيد؛ بدون دل دادن كه اصلاً انسان مراد را نمىفهمد. هر كتاب عادى ـ به خصوص اگر كتاب پرمغزى باشد، به خصوص اگر حكيم فرزانهى بزرگى آن را نوشته باشد ـ همين حالت را دارد. اگر سرسرى بخوانيد و رد شويد، از آن چيزى نمىفهميد. قرآن مىگويد: "مرا سرسرى نخوانيد" قرآن از عالىترين مقام است؛ از قلهى معرفت عالم وجود است. اين است كه انسان بايد تأمل كند و چون عمق اين آيات و اين مفاهيم، خيلى زياد است، هركسى تأمل كند، از آن استفاده خواهد كرد.»
ختم قرآن یا فهم قرآن
بسیار مرسوم شده است که در طول سال بهویژه در ماه مبارک رمضان جلساتی برای ختم قرآن برگزار و ساعاتی به قرائت به صورت ترتیل و سریع اختصاص داده میشود. اما از آنجا در این جلسات هدف ختم قرآن است، در آیات الهی تدبّر صورت نمیگیرد. در حالی که خداوند در همین قرآن دستور به تدبّر داده است.
كِتابٌ اَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ ـ اين كتابى است پر بركت كه بر تو نازل كردهايم تا در آيات آن تدبّر كنند. (ص/29)
اَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلى قُلُوبٍ اَقْفالُها ـ چرا در قرآن تدبر نمىكنند، آيا بر دلهايشان قفل زده شده است؟ ( محمد/24)
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودهاند:
« آگاه باشید در (قرآن) خواندنى كه تدبر نباشد خيرى نیست.»
و آن حضرت درباره آیه « وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا » (مزمل/4) فرمودهاند:
« يعنى او را خوب بيان كن و همانند شعر آن را با شتاب مخوان، و مانند ريگ آن را پراكنده مساز، ولى دلهاى سخت خود را بهوسيله آن به بيم و هراس افكنيد، و همت شما اين نباشد كه سوره را به آخر رسانید.»
امام صادق علیهالسلام نیز فرمودهاند:
« قرآن نباید با سرعت و شتاب خوانده شود، و بايد شمرده و با آهنگ خوش خوانده شود.»
حضرت امام خامنهای هم در این خصوص فرموده است:
« تلاوت قرآن را حتماً داشته باشيد؛ هر چه ممكن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مىبخشد. تلاوت عجلهاى كه همينطور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد يا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نيست؛ نه اينكه بىفايده باشد ـ بالاخره انسان همينكه توجه دارد اين كلام خداست، نفس اين يك تعلق و يك رشتهى ارتباطى است و خود همين هم مغتنم است و نبايد كسى را از اينطور قرآن خواندن منع كرد ـ ليكن تلاوت قرآنى كه مطلوب و مرغوب و مأموربه است، نيست. تلاوت قرآنى مطلوب است كه انسان با تدبر بخواند و كلمات الهى را بفهمد.»
تأمل در دعا
خیلی وقتها فکر میکنیم که اگر دعایی را آغاز نمودیم باید حتماً آنرا تمام کنیم تا به نتیجه و استجابت برسد. در حالی که بزرگان دین خلاف این دستور را دادهاند.
حضرت امام خمینی رحمتالله علیه فرمودهاند:
« تو كه ادعيه و مناجات وارده از ائمه معصومين، سلاماللّهعليهم، را صحيح مىدانى، تو كه مناجات مولاى متقيان، اميرالمؤمنين، سلاماللّهعليه، را ديدى، تو كه مناجات سيدالساجدين، عليهالسلام، را در دعاى أبوحمزه ديدى، قدرى تأمل كن در مضمون آنها، قدرى تفكر نما در فقرات آنها. لازم نيست يك دعاى طولانى را يك دفعه با عجله و شتاب بخوانى و تفكر در معانيش نكنى، بنده و شما حال سيد سجّاد، عليهالسلام، را نداريم كه آن دعاى مفصل را با حال بخوانيم، شبى يك ربع آن را، يك ثلث آن را، با حال بخوان و تفكر كن در فقراتش شايد صاحب حال شوى.»
عارف کامل حضرت آیتالله حاج جواد ملکی تبریزی نیز فرموده است:
« البته نباید از یاد برد که این دعاها را باید با هشیاری و بیداری و آگاهی و زندهدلی خواند، و خوشا و هزار خوشا به حال آنکه خواندن زندهدلانهی این دعاها در جان و روح او اثر گذارد و آنچه بر زبان او میگذرد در دل و جان او نیز راه یابد... و آنکه خواندن این دعاها بر جان و دلش اثر نمیگذارد، دستکم با هشیاری آنها را بخواند، در معانی آنها نأمل کند و بکوشد تا بفهمد که چه میخواند و چه میگوید و چه میخواهد، نه اینکه از روی غفلت و شتابزدگی و با لقلقهی زبان چونان جادوگرانی که اجّی مجّی میکنند و الفاظی بی معنی را نشخوار میکنند تنها از سر زبان چیزهایی بخواند، بیآنکه بداند چه میخواند و چه میگوید و چه میخواهد. و آنکه نه خواندن این دعاها بر روح و جانش اثر میگذارد و نه در خواندن آنها تأمل و هشیاری دارد و نه در فهم معانی آنها کوششی میکند، چه بهتر که به جای خواندن این دعاها بر حال بد خویش گریه کند و بر این مصیبت سنگین، مصیبت بیتوفیقی در دعاها، فهم دعا و اثرپذیری از دعا اشک بریزد و عبارت « انا للله و انا الیه راجعون » را که هنگام مصیبت و بلا خوانده میشود، بارها تکرار کند و بگوید، پناه بر خدا، از این مصیبت که مصیبتی سخت سنگین است و کیفری کمرشکن از پی دارد.»
|