زندگی نامه شهید آیت الله غفاری
آیت الله شیخ حسین غفاری در سال 1335 در روستای آذر شهر تبریز دیده به جهان گشود . از همان کودکی به علت از دست دادن پدر برای امرار معاش خانواده کار می کرد. او که علاقه زیادی به فراگیری دانش داشت در روستای خود مقدمات را فراگرفت و برای ادامه تحصیل نزد علمای بزرگ تبریز مشغول به تحصیل شد و پس از چندی به قم رفت . ایشان در محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد حجت کوه کمره ای ، آیت الله مرعشی نجفی ، امام خمینی، علامه طباطبایی ، آیت الله فیض قمی و آیت الله سید محمد تقی خوانساری به کسب علم پرداخت. آیت الله غفاری پس از یازده سال راهی تهران شد و از سال 1340 فعالانه به افشاگری مظالم رژیم شاه پرداخته ودرافشای نیرنگ خائنانه انجمن های ایالتی و ولایتی گامی موثر برداشت . پس از سخنرانی تاریخی امام خمینی (ره) درعصر عاشورای سیزدهم خرداد 1342ش. حکومت در واکنش به این سخنرانی ، حضرت امام را در شب چهاردهم خرداد دستگیر نمود که انتشار خبر آن باعث شکل گیری قیام تاریخی پانزدهم خرداد گردید . در این حادثه ، همزمان با دستگیری امام ،ساواک حدود هشتاد روحانی و از جمله آیت الله غفاری رانیز دستگیر و زندانی کرد که تا چند روز پس از دستگیری هیچ کس از وضعیت او خبری نداشت . وی پس از چهل رو زتحمل زندان به همراه سایر وعاظ و روحانوین سرانجام آزاد شد، اما این واقعه نه تنها دراداره او برای تداوم مبارزه خللی ایجاد نکرد، بلکه پس از آزادی ، ایشان نیز به علمای مهاجر درشهر ری پیوست که از سراسر ایان به آنجا آمده ودر حمایت از آزادی اما خمینی (ره) تجمع کرده بودند. در چهاردهم بهمن سال 1343به اتهام اقدام بر ضد امنیت کشور دستگیر شد و این بار تا پانزدهم فروردین 1344 را در زندان سپری کرد. پس از آزادی از زندان و تداوم فعالیت های ضد رژیم در تیر ماه سال 1353 ساواک او را دستگیر ودرضمن بازرسی از منزل وی به تعداد زیادی اعلامیه دست یافت. آیت الله غفاری در زندان ساواک تحت شدیدترین شکنجه های وحشتناک از قبیل شکستن دندانها و دست ها، سوزاندن پاها در روغن داغ و .... قرار گرفت . آیت الله غفاری باروحیه قوی در بازجویی های انجام شده عملاً مأموران رادر نیل به اهدافشان ناکام می گذارد برای مثال در یکی از سوال های بازجویی ایشان آمده است : « س : آیا شما اقدامات آیت الله خمینی را در مورد پخش اعلامیه و همچنین مخالفت با اصلاحات دولت مورد تأیید قرار میدهید یا خیر؟ آیت الله غفاری با زیرکی و فراست شایان توجهی می نویسد: « امام حسن عسگری (ع) ضمن گفتارش به امام زمان عجل الله تعالی فرجه ضمن تعیین نائب عام تمام مراجع را واجب الاطاعه و رد قول آنان را رد قول خود قرار داده هم حجتی علیکم وانا حجه الله الراد علیهم کالراد علینا» که بدین ترتیب با پاسخی حکیمانه و زیرکانه حرکت انقلابی حضرت امام امت را مورد تایید قرار می دهد. یادر یکی دیگر از برگه های بازجویی وی در ساواک سوال و جواب زیر ثبت شده است که بیانگر عزم راسخ و روح سرشار از امید به خدای متعال در راهی است که در آن قدم نهاده بود .
س ـ چرا به زندان آورده شده اید؟
ج ـ نمی دانم
س ـ آیا قبلاً به زندان آمده اید؟
ج ـ نیامده ام ، آورده اند
س ـ نظر شما راجع به شاهنشاه آریا مهر چیست؟
ج ـ ایشان با کودتای پدرشان به سرکار آمدند و غاصب اند.
س ـ نظر شما راجع به حزب رستاخیز چیست ؟
ج ـ این حزب را شاه ساخته است ، به مردم هیچ ربطی ندارد.
س ـ نظر شما نسبت به آقای خمینی چیست ؟
ج ـ من فکر می کنم کسی که می تواند ایران را نجات دهد ، آیت الله خمینی است .
آیت الله غفاری سرانجام در زندان بر اثر شکنجه و فشارهای وارده در تاریخ ششم دی ماه 1353 به شهادت رسید.
بخش از سخنان امام به مناسب شهادت وی در 13/8/57
« زجر ما این است که ما را حبس کردند یا زندان بردند یا زجر این است که پای بعضی از علماء را اره کردند (اشاره به آیت الله غفاری)آقا! توی روغن سوزاندند زجر ما این است که 10 سال ، 15 سال ، 8 سال ، 7 سال ، علمای ما در حبس هستند.»
قطعه شعری از شهید غفاری
عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند
احرام زکسوت صبرو رضا کند
در پیش ، راه بادیه گیرد غریب وار
ترک عشیره و بلد و اقربا کند
نگریزد از شداید و رنج مسافرت
در طی ره تحمل خار جفا کند.
منبع:نشریه فرزانگان شاهد ویژه نامه شهدای روحانیت ،نمایندگی ولی فقیه در سپاه .فروردین 1390 |