زندگینامه از زبان خود ایشان:
بنده محمد صدوقی در سال 1327هجری قمری 75 سال پیش. درخانواده ای روحانی در یزد متولد شدم پدرم مرحوم اقا میرزا ابوطالب یکی از روحانیون معروف این استان بود .در سال 1348قمری برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفتم و در مدرسه ی چهار باغ که حالا مدرسه ی امام صادق (ع)نام دارد مشغول تحصیل بودیم.
یک سال بعد یعنی در سال 1349 قمری برای ادامه تحصیلات با خانواده به طرف قم رفتیم و اقامت ما در شهر قم 21 سال به طول انجامید مرحوم شیخ عبد الکریم حائری یزدی موسس و مدیر حوزه علمیه قم وقتی که در قم ما را شناختند مورد لطف و محبت خود قرار دادند و کم کم کار به جایی رسی که رفتن خدمت ایشان برای بند ه مثل واجبات بودو بعضی گرفتاری ها که برای طلاب پیش می امد .خدمت شان عرض می کردم و ایشان هم کمک هایی توسط بنده به اهل علم نمودند.
در سال 1330شمسی که برای انجام کاری به یزد امدم مرحوم حاج اقا وزیری از روحانیون سر شناس یزد پیشنهاد ماندن ما را داد و در این باره خیلی سعی و کوشش نمود و تلگرافاتی هم به قم شد .اقایان هم با این که پاسخ تلگراف نوشته بودند که ماندن من در قم ضرورتش بیشتر است مع الوصف پذیرفتند و ماوارد یزد شدیم.
در سال 1349 قمری وارد قم شدیم دو سه روز پس از ورود با امام خمینی اشنا شدم و کم کم اشنایی ما بالا گرفت و به رفاقت کشید و گاه در تمام مدت شبانه روز ی با ایشان بودم.
مدت طولانی که در قم با ایشان بودیم هفته ای بگذرد و دو سه جلسه در خدمت شان نباشم.
سال 1341شمسی که قضیه امجمن های ایالتی و ولایتی شروع شد من با امام خمینی تماس مستقیم داشتم و خیلی ها این جا رفت و امد می کردند و مدیریت جمع کردن اقایان روحانیون و تلگراف کردن راجع به این انجمن ها تقریبا ظیر نظد بنده بود. در ان موقع از طرف ساواک یک کسی پیش من امد و گفت ک مامور مراقب شما هستم . شما چه نقشی دارید ؟ما هم علنا خود را گفتیم و کارهایی را هم که انجام داده بودیم گفتیم و اطلاعیه ها و تلگرافات را همه نشانش دادیم و گفتیم تا اخر عمر هم در اینجا هستیم هر اقدامی که قرار است انجام از طرف ساواک/ نسبت به ما شود زود انجام بدهید ولی چون بهانه صحیحی نداشته نتوانستند مارا تعقیب کنند .
مقام معظم رهبری در خصوص اد امه فعالیت های شهید صدوقی بخصوص در پس از انقلاب اسلامی می فرمایند :این بزرگوار از کسانی بود که رد انقلاب بزرگ اسلامی ما نقش قابل توجهی داشت و دخالت و علاقهمندی ایشان به فعالیت های انقلاب بیشتر از زمانی اوج گرفت که قضایایی بعد از شهادت مرحوم ایت الله سید مصطفی خمینی در ایران اغاز شده بود . همان طور که می دانید در چهلم شهدای تبریز در مسجد ایشان یک مجلس بزرگی به رهبری و هدایت ایشان تشکیل شد . خود ان جلسه و پیامدهای ان جلسه هم یکی دیگر از مقاطع حساس و برانگیزاننده انقلاب بزرگ اسلامی بود.در طول یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب مرحوم ایت الله صدوقی محوری بود برای بیشتر فعالیت های نه فقط یزد بلکه سراسر کشور و این بخاطر این بود که ایت الله صدوقی شخضیت محترم و معتبری بود.
پیام امام خمینی (ره)به مناسبت شهادت
انا لله و انا علیه راجعون –طبع یک انقلاب فداکاری است . لازمه یک انقلاب شهادت و مهیا بودن برای شهادت است . صدوقی عزیز رضوان الله علیه شهید بزرگی که در تمام صحنه های انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود وقت عزیزش صرف در راه پیروزی اسلام و رفع مشکلات انقلاب می شد و برای خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمی شناخت . اینجانب دوستی عزیز که بیش از 30 سال با او شانا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم و اسلام خدمتگزاری متعهد و ایران فقیهی فداکار و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد و در ازا ان هدف نهایی که امال این شهیدان است نزدیک شد.
خاطره ای از مقام معظم رهبری
از خاطراتی که ایشان دارم این که در 13محرم سال 1357 بود که چون شایع شده بود در مسجد ح را بستند حضرت ایت الله شهید صدوقی اول تامل کردند و بعد گفتند این طور هم که نمی شود که درب مسجد بسته باشد وهیچ کس به مسجد نرود و خودشان بلند شدند و با عده ای دیگر از دوستان و مردم مسجد رفتند . وقتب به مسجد رسیدند به مامورین ساواک و شهربانی درب مسجد را چرا می بندید و سینه را باز کردند و رفتند جلو و گفتند اگر کاری دارید من اماده ام بزنید به مردم چکار دارید و این یزسدان چون ان ابهت و عظمت را در چهره ان شهید بزرگوار دیدند اصلا دیگر نتوانستند عرض اندامی بکنند و فقط یکی دو تیر هوایی شلیک کردند./ح
منبع:نشریه فرزانگان شاهد ویژه نامه شهدای روحانیت ،نمایندگی ولی فقیه در سپاه .فروردین 1390 |