ولادت و نسب
قاضی نوراله شوشتری که نسبتش به واسطه سلسله نورانی سادات مرعشی به امام زین العابدین (ع) می رسد، فرزند«سیدشرف الدین» از علمای بزرگ و متبحر علوم عقلی و نقلی عصر خویش بود . وی در سال 956 هجری قمری در شهر شوشتر از دامان مادرش که فاطمه نام داشت واو نیز از سادات مرعشی بود، چشم به جهان گشود.(1)
تحصیلات
قاضی نوراله دروس آغازین را که هر طالب علمی برای رسیدن به مراتب عالی به آن نیاز دارد ، یعنی علوم اربعه فقه، اصول ، کلام و ریاضیات را در نزد پدرش فراگرفت . سپس در سال 979.ق راهی مشهد مقدس شد . در آنجا در درس علامه محقق مولاعبدالواحد شوشتری حاضر گردید و بیش ترین آموخته های عملی خود رادر نزد او فراگرفت . سپس از بزرگان آن دیار اجازه روایت دریافت کرد.(2)
هجرت
قاضی در سال 993.ق روانه هند گشت و به قصد شهر «آگرا» از شهرها و روستاهای دیگر گذشت . زمانی که او به دیار هند گام نهاد هندوستان آرام ترین روزگار خود را در تاریخ سپری می کرد و شاید این آرامش به روحیه اکبر شاه باز
می گشت که درآن زمان بر آن سرزمین حکمرانی می کرد.«اکبر شاه نوه بابراز نسل تیمور در چهارده سالگی به سلطنت رسید و لیاقت و درایت زیادی از خود نشان داد و مناطق گجرات، بنگاله، کشمیر و سند را به تصرف خود درآورد.و سلطنتی بزرگ تشکیل داد و شهرها و آبادی های بی شماری را بنیان نهاد(3) اکبر شاه گذشته از این که علاقه زیادی به عمران و آبادی داشت و عنایت خاصی به مسائل فلسفی داشت اما عقیده چندان محکمی نسبت به دین خاصی نداشت (4) همین نگرش اکبر شاه به دین موجب شده بودکه وی به فکر ارائه دین مشترک ا زکل ادیان افتد . قاضی نوراله شوشتری به هنگان ورود به آگرا، نزد ابوالفتح مسیح الدین گیلانی طبیب حاذق ایرانی و شاعر بزرگ رفت . مسیح الدین گیلانی بعد ار فراگیری علوم و فنون در سال 983 وارد هندوستان شد و به خاطر قابلیت واستعداد خویش در زمره مقربان اکبر شاه درآمد.(5)
برکرسی قضاوت
زمانی که قاضی نوراله وارد اگرا شد ، «شیخ معین» قاضی لاهور در شدت ضعف و پیری قرار گرفته بود، لذا شیخ را از قضاوت معاف نموده و قاضی نوراله به قضاوت منسوب گردید .قاضی نوراله شوشتری در ایام حضور در هند و قضاوت در آن دیار باتکیه بر تقیه ، مذهب تشییع خویش را مخفی نگه داشت و در سایه تقیه خویش به منصب قضا دست یافت و از این راه توانست خدمات فراوانی به مذهب تشیع و شیعیان آن دیار ارائه نماید . همچنین کتب ارزشمندی را دراین سال ها تألیف نمود و البته نام خویش را بر آن ها ننگاشت تا کسی متعرض وی نگردد. آیت االله العظمی مرعشی نجفی تعداد تالیفات وی را در این سال ها نگارش 140 کتاب ذکر می نماید . که از جمله مهمترین آن ها می توان به کتابهای «احقاق الحق» و «مجالس المومنین » اشاره نمود .
شهادت
برخی از افراد و علمای حسود دربار اکبر شاه به مقام و جایگاه قاضی نوراله در نزد شاه حسد می برند و همواره در صدد بودند که به گونه ای موقعیت قاضی را نزد شاه متزلزل نمایند . زمانی که سلطان اکبر از دنیا رفت و جهانگیر شاه بر تخت نشست ، علمای دربار و مقرب درصد فتنه و برانگیختن شاه بر علیه قاضی برآمدند و نزد او به سعایت پرداختند، که قاضی شیعه است و خود را ملزم به مذاهب اربعه نمی داند و فتوایش با فتوای مذهب امامیه تطبیق می کند . جهانگیر شاه بیان آنان را برای اثبات تشیع قاضی کامل ندانست و گفت : این دلیل کامل نیست چرا که او از دل قضاوت را به شرط اجتهاد خود پذیرفته است .
آنان به حیله دیگر دست زدند ، شخصی را واداشتند تا به عنوان شاگرد نزد قاضی رفت و آمد کند و خود را شیعه معرفی کند . وی پس از رفت و آمد بسیار و جلب اطمینان قاضی ، به نوشته های وی از جمله «مجالس المومنین »
پی برد ودرخواست آن نمود . وی کتاب را از قاضی گرفت و از آن نسخه ای برداشت و نزد علمای دربار برد . آنان نیز این کتاب را به عنوان سند تشیع قاضی نورالهب به جهانگیر شاه عرضه کردند و به سلطان گفتند که او در کتابش چنین و چنان گفته است و استحقاق اجرای حد دارد . جهانگیر شاه گفت : حدش چیست؟ آنان گفتند : ضربه زدن باشلاق ... شاه کار را بر آنان واگذار کرد و آنان بلافاصله حد را اجرا کردند. قاضی نوراله در سال 1019ق ، درحالی که حدود هفتادسال عمر داشت در زیر شلاق به شهادت رسید. می گویند بر بدن قاضی نوراله با چوب خاردار آنچنان زدند که بدنش قطعه قطعه شد . (6) امروز مزار او در آگره هندوستان زیارتگاه هزاران مسلمان بیدار دل شبه قاره است ./ح
پی نوشت ها :
1ـ احقاق حق ، ج 1 ، ص 82
2ـ همان ، ص 88
3ـ لغتنامه دهخدا ، ج 5، ص 3180
4ـ تاریخ تمدن ، گوستاولوبون ، ص 235
5ـ تذکره علمای امامیه پاکستان ، سید حسین عارف نقوی ، ترجمه دکتر محمد هاشم ، ص 15
6ـ فوائدالرضویه ، محدث قمی ، ص 679
منبع:نشریه فرزانگان شاهد ویژه نامه شهدای روحانیت ،نمایندگی ولی فقیه در سپاه .فروردین 1390 |