معرفی کتاب:
از آغاز طلوع جنبش اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی ؛ سرداران فداکار و ایثارگری در مسیر خونبار این معجزهی بزرگ قرن چون آذرخشی رد شب درخشیدند و بر سرپیمانی که با خدای خویش بسته بودند، در جهت تحکیم پایههای این قیام خونبار و دفاع از کیان انقلاب و پاسداری از سرزمین عشق و شهادت؛ جان بر کف، قدم در میدان مبارزه گذاشتند و ایثار را سرلوحهی خویش قرار دادند؛ چرا که میدانستند شهادت در این راه، رستگاری برای آنها است. از ویژگیهای این سلحشوران و سرداران انقلاب، پاکی نیت و عمق خلوص آنها و همچنین همسویی این دلیران با اندیشههای رهبر انقلاب است. این همسویی و اطاعت آگاهانه که سبب تأثیرپذیری کامل میگردد، تا جای یمیـواند به پیش رود که عوامل تأثیرپذیرنده به عواملی کاملا تأثیرگذار تبدیل شوند و مانند اجزایی کارساز و فعال هم جهت با انلاب و هم سو با رهبری، تبدیل به یک جریان گردیده و یا به جریانسازی در جامعه (به ویژه در نهادی که در آن خدمت میکنند) بپردازند. سرلشکر شهید ولیالله فلاحی از جمله افراد تأثیرگذاری بوده که در یکی از مقاطع بحرانی و پرآشوب، در خدمتگزاری نوپای به انقلاب اسلامی، خوش درخشید و دریغا که دست گل چین روزگار او را امان نداد. شهید فلاحی، با موافقت شورای عالی انقلاب به فرماندهی نیروی زمینی و پس از چندی به ریاست عالی ستاد مشترک منصوب شد؛ سپس از جانب حضرت امام (ره) ، بعد از عزل بنیصدر اختیارات فرماندهی کل قوا به وی تفویض گردید. در آن زمان ارتش و کشور با موانع و مشکلاتی از این دست روبه رو بود: ـ تبلیغ و ترویج شعار انحلال ارتش؛ بدبینی تودههای مردم به سران ارتش؛ عدم اجرای مقررات و انضباط در ارتش؛ ایجاد تردید و اغتشاش توسط عناصر گروهکی و وابستگان مستقیم و غیر مستقیم به آمریکا در صفوف و بدنهی ارتش؛ طرح توطئههای مختلف همانند طرح کودتای نوژه و ... ـ اغتشاش و آشوب در کردستان و آذربایجان (همانند حمله و یورش به پادگانهای سنندج ـ نقده ـ مریوان ، پاوه) اغتشاش در گنبد؛ خوزستان و ... و تنها سه ماه پس از انتصاب به ریاست ستاد، یورش و تجاوز وحشیانهی رژیم عراق به مرزهای کشورمان ... اما وی با ایمان به انقلاب اسلامی و رهبری آن با تلاشی شبانهروزی هر آنچه توان داشت در طبق اخلاص نهاده، هر جا به وجودش نیازی بود، حضور یافت و آنگاه که در شرایط آن روز، نوعی حالت تردید و یأس در دل برخی فرماندهان رخنه کرده بود، با رهنمود رهبر کبیر انقلاب، گفتار و رفتار سرلشکر فلاحی امیدبخش و دلگرم کننده بود. برای حمایت مردم از ارتش به میان مردم میرفت، در نمازهای جمعه پیام حمایت امام را از اترش بیان میداشت و برای مردم از ارتش میگفت: «ارتش عنصر مراقبت و پوشش ملت است و بنا بر این جزئی از ملت است». تلاش وی از میان برداشتن موانع و انسجام دادن به ارتش و تقویت مبانی اعتقادی نظامیان بیوقفه بود و به درستی بیان میکرد که :«ما کسری مو ازنه را [از نظر نیرو و ابزار در جنگ با عراق]با اعتقاد و ایمان به پاسداری از اسلام و انقلاب اسلامی و وطن اسلامی جبران کردهایم». و آنگاه که این جملات را از این امیر سرافراز (در تاریخ 8/6/1360) میشنویم: «من در برای عظمت روحی شهدا و جانبازان احساس حقارت میکنم و در مقابل آنها سر تعظیم فرود میآورم». از شهادت سرافرازانهی وی در شگفت نخواهیم شد؛ چرا که تنها یک ماه پس از این گفتار ، در تاریخ هفتم مهرماه سال یک هزار و سیصد و شصت به آرزویش رسید. امیر سرافراز جبههی حق در این اواخر به عرفانی بلند دست یازیده بود و همچنین حمایت بیدریغ ابرقدرتها را از دشمن و حصر اقتصادی و ادوات نظامی جمهوری اسلامی او را مأیوس نساخت و همواره میگفت که جنگ ما یک نبرد حسینی است ؛ایمان در مقابل ابزار جنگی. از آنجا که مرکز اسناد انقلاب اسلامی بنا به رهنمود حضرت امام خمینی (ره) به نگارش تاریخ انقلاب مبادرت نموده و بر آن است که حماسه ْآفرینیها و فداکاری مردانی برجسته از نسل مقاوم و انقلابی را به گوش نسلهای آینده براسند و فریاد رسا و تلاشهای سازندهی آنها را برای جوانان این مرز و بوم و ارتشیان غیرتمند گوشزد نماید، اقدام به چاپ و نشر این اثر ارزنده نموده است؛ تا شاید گوشهای از فداکاری این بزرگواران را پاسخگو باشد و ارزشهایی این چنین را به نسلهای بعد منتقل کند |