عملیات والفجر دو، آخر خط دنیای «حاج علیرضا موحد دانش» بود؛ حاج علی - که چند روزی بود به خاطر بعضی دلشکستگی ها از فرماندهی تیپ کناره گیری کرده بود - در این عملیات با اصرار همرزمانش به عنوان فرمانده عملیات شرکت کرد. چند ساعت قبل از شهادتش به رفیقش حسین گفت: «داش حسین! می شه ماهم این دفعه بریم؟ خیلی هوایی شدم». به کاظم رستگار هم گفت: «برادر کاظم! دیگه این، دفعه آخره». گفتن همانا و رفتن همانا، رفت که رفت. گلوله دوشکا ورید بزرگ پایش را زد و خون گرم و با صفای او ارتفاعات 2519 را در حاج عمران رنگین کرد.
جنازه حاجی سه روز بعد یعنی 16 مرداد 62 از ارتفاعات 2519 پایین آورده شد و الآن در قطعه 24، بالای سر شهید «کلاهدوز» و مجاور «شهید چمران» به خاک سپرده شده. طبق وصیتش، هرکس اصل 110 قانون اساسی - ولایت فقیه - را قبول نداشت، نباید در تشییع و تدفینش حاضر می شد. بعد از شهادت او قسمت اعظم خیابان «فرمانیه» را «برادران موحد دانش» نامگذاری کردند. از حاج علی، یک دختر به جا مانده که چند ماه بعد از شهادت بابا به دنیا آمد.(166)
166. نشریه یالثارات، ش 89، 12/5/79، ص آخر. |