آیت الله حائری شیرازی :
« نخستین بار که از زندان رها شده بود، به نظرم پیری جوان و خرد سالی سالخورده آمد. همه را شناخته بود تا توانست راه خود را بشناسد و آنچه را که در کلاس ندیده بود، به تجربه یافته بود.
علم و عمل، زمینه خودسازی عمیقی را در او به وجود آورد و جهاد با نفس را در عمق مبارزات و مجاهدات خود به کار گرفت و به همین دلیل بر تمامی امتحانات زندگی که هیچکس لحظه ای در آن فاتح نیست، روز به روز موفق تر و پخته تر در می آمد.
وحشت از او رفته بود و آرامش سالها در او منزل کرده بود. در سخت ترین آتشها با تو کل به خداوند، جددا آرام بود و آرامش بخش » .
حجت الاسلام و المسلمین موسوی جزایری :
« اخلاص و توکل فوق العاده ای داشت کسی که او را نمی شناخت از برخوردها توانست بفهمد که ایشان در چه سطحی است و چکاره است.
همه این چندین سال در جبهه ها بود و من هم او را می شناختم و مانوس بودم. او همیشه جایش خطوط مقدم بود. هیچ وقت ترس به دلش راه پیدا نمی کرد. روح تعبد و عبادت در او بسیار قوی بود. آنچه را که ما از یک روحانی انتظار داریم در وجود او می دیدیم و به او ارادت داشتیم.»
شهید محلاتی :
« آقای میثمی مثل اینکه 90 سال عمر کرده است، یکبار از دنیا رفته و دوباره به دنیا آمده و دارد مسائل گذشته اش را تجربه می کند.»
تیمسار دریادار شمخانی
« دوست، برادر، مرشد، استاد، همرزم عزیزی را آن روز ما به ابدیت سپردیم .
سبکی تابوت او نشانی از روح بی گناه و جسم بی آلایشش بود.
تعریف راستین و عملی زی طلبگی بود. غافل به خیر به دست برادر دینی اش بود. خواهنده خیر نه برای خودش که برای دیگران بود. با نام و لقب و شهرت همواره دشمنی سر سختی داشت.
هرگز به کسی بروید نگفت: من کلامی به جز بیایید از او نشنیدم. او را هرگز شهید نکردند.بلکه میثمی شهید شد. |