رهبران الهي دو سمت رسمي دارند، يا پيام خدا را به مردم مي رسانند، يا پيام مردم را به خدا كه نمونه هاي ضعيف و رقيق آن را شما در بين علماي راستين مي بينيد. حقيقتش در انبياء و اولياست، رقيقت آنها در علماي راستين. كار اصلي علماء همان دو كاري است كه انبياء و اولياء داشته اند، آنها ب الأصاله، اينها بالتّبع، آنها پيشگام، اينها پس رو.پس كار اولياي الهي دو تاست، يا پيام خدا را به مردم مي رسانند، يا خواسته مردم را به خدا ابلاغ مي كنند.اين نه به معناي حجاب بين خلق و خالق است، اين نه به معناي واسطه بودن است،چون خدا ب كلّ شيء محيط(1) است، ولي اگر تفاوتي هست، در ناحيه مردم است؛ نه در ناحيه خدا ! او ب كلّ شيء قريب است،علي كلّ شيء شهيد(2) است ومانند آن.
« طهارت »، لازمه رساندن پيام خدا به مردم و ابلاغ خواسته مردم به خدا
كارهاي رسمي اولياء يكي رساندن پيام خدا به مردم است كه احكام خدا را، دستورهاي الهي را، ح كم الهي را، فرمان الهي را، علوم الهي را به مردم منتقل مي كنند. وقتي امام بر كرسي امامت مي نشيند، يا يك عالم راستين بر فراز منبر مي نشيند و حرف اولياي الهي را نقل مي كند، او پيام آور سخنان خداست به مردم. وقتي امام يا يك عالم راستين به محراب عبادت مي رود، امام جمعه يا جماعت مي شود، پيام مردم را به خدا مي رساند، خواسته مردم را به خدا مي رساند، به خدا عرض مي كند: ايّاك نعبد و ايّاك نستعين(3). يعني پروردگارا ! اين تريبوني كه در دست من است، من در محراب عبادت امام جمعه يا جماعتم، از طرف همه مردم و خودم عرض مي كنم: از تو كمك مي خواهيم، تو را مي پرستيم، ما را هدايت كن. پس اولياي الهي وقتي بر فراز منبرند، پيام خدا را به مردم مي رسانند، وقتي در گودي محرابند، پيام مردم را به خدا مي رسانند. اين رابط بودن، طهارت مي طلبد. تا كسي مردمي نباشد، نه جامعه حرف او را در رساندن پيام، مي پذيرد، نه خدا پيام رساني او را از طرف مردم مي پذيرد!
فاطمه (س) مردمي بودن را به ما آموخت. فرمود: اگر كسي خواست امام جمعه يا جماعت باشد، معلّم كتاب و حكمت باشد، مزكّي و مربي نفوس باشد، امام جمعه يا جماعت باشد، بنگارد يا بگويد، بنويسد يا بگويد،بخواهد پيام خدا رابه مردم برساند يا خواسته مردم را به خدا، بايد ( طاهر ) باشد.
استيضاح حكومت جاهلي وقت
در آن خطبه فدكيّه كه براي استرداد فدك همانند پيامبر و علي (عليهم السّلام) سخنراني كرد، توحيد را معرفي كرد، رسالت را معرفي كرد، نبوّت را معرفي كرد، قرآن را معرفي كرد، آنگاه ايمان را تشريح كرد، نماز را مشخص كرد، روزه را مشخص كرد،حكومت اسلامي را تشريح كرد، حكومتي كه غدير را پشت سر بگذارد و گرفتار سقيفه بشود، حكومت جاهلي است. در مسجد پيامبرفرمود: افحكم الجاه ليّه تبغون (4). در قرآن » يبغون » است (5)، ولي حضرت خطاب كرد، فرمود: افحكم الجاه ليّه تبغون. يعني اگر حكومتي در مدينه باشد، در مسجد النّبي باشد، روي منبر پيغمبر باشد، امّا ولايت در آنجا غائب باشد، اين حكم، حكم جاهلي است، اين حكومت، حكومت جاهلي است،آنگاه فرمود: مردم ! خداي سبحان،عدالت را تنسيقاً ل لقلوب قرار داد. اگر شما بخواهيد جامعه يك دست باشد، اگر بخواهيد دلها يكنواخت باشد، همدلي باشد، همدلي بدون عدل ميسر نيست ! اين پيام فاطمه است.
الگو بودن حضرت فاطمه (س) بر عموم زنان و مردان
قرآن كريم وقتي مي خواهد الگوي جامعه برين را ذكر كند، مي فرمايد:زن فرعون و مريم نمونه مردم خوب هستند، نه نمونه زنهاي خوب: ضرب الله مثلاً ل لّذين آمنوا امرأت ف رعون.....ومريم ابنه عمران التي احصنت فرجها (6)؛ نفرمود: ضرب الله مثلاً للّاتي آمنّ مريم. نفرمود:الگوي زنهاي خوب مريم است، فرمود::الگوي مردم خوب، أعم از مردان و زنان، مريم و زن فرعون است، آن در آن عصر. اگر كسي مثل فاطمه شد، سيّده نساء عالمين م ن الأوّلين و الآخرين شد، مصداق بريني براي اين تعبير است: ضرب الله مثلاً للّذ ين آمنوا فاط مه بنت رسول الله (ص) روز تولد فاطمه(س)، روز انسان است، نه روز زن ! اين كوته نظري نام گذاري ماست. اگر قرآن كريم مريم را نمونه زنهاي خوب مي دانست، ما مي توانستيم بگوئيم: فاطمه الگوي زنهاي خوب است. بلكه قرآن كريم مريم را نمونه مردم خوب، أعم از مردان و زنان قرار داد، ما بايد بگوئيم: فاطمه (س) الگوي مردم خوب است، أعم از زنان و مردان.
همدلي جامعه بدون اجراي عدالت،امكان پذير نيست
همدلي كه شعار رسمي بسياري از ماهاست، بدون عدل در مكتب زهرا ممكن نيست. فرمود: جعل الله العدل تنسيقاً ل لقلوب، و طاعتنان ظاماً لم لّه، و امامتنا اماناً للفرقه(7). وقتي فاطمه سخن مي گويد، تريبون اهل بيت به دست اوست.فرمود: اگر دولت، شعار همدلي و هم آوائي مي دهد، بدون عدل ممكن نيست و اگر ملّت شعار هم آوائي مي دهد، بدون عدل ميسّر نيست:جعل الله العدل تنسيقاً ل لقلوب، و طاعتنا ن ظاماً ل لم لّه، اگر اين دانه هاي از هم جدا بخواهد در يك رشته تسبيح گونه،كنار هم قرار بگيرد، بايد مطيع اهل بيت بود.
ضرورت حفظ اتحاد و دوري از تفرقه و اختلاف در بيان نوراني حضرت زهرا (س)
بعد فرمود: و امامتنا اماناً للفرقه. اين نكته را خوب عنايت كنيد، در همايش هاي علمي، در كنگره هاي فاطمه شناسي، در تدوين كتاب هاي عميق كلامي مثل الغدير دست آدم باز است، قلم باز است، زبان باز است، سقيفه را محكوم مي كند، غدير را مي ستايد، با برهان عقلي و نقلي قاطع مسأله را تثبيت مي كند، آن جايگاه محفوظ است. امّا جامعه يك دست را قطعه قطعه نكنيم، مبادا كاري كنيم كه خداي ناكرده اين ملّت يك دست، گرفتار تفرقه بشود ! اگر خداي ناكرده ملّت يك دست، گرفتار تفرقه شد، اينجا جهنّمي خواهد بود، جهنّم را نمي شود با گفتار و رفتار خاموش كرد ! جهنّم، جهنّم است. هر جا اختلاف است، جهنّم است، هر جا كلّما دخلت امّأ لعنت اختها (8) است، جهنّم است، هر جا نّا برآؤا م نكم (9) كه يكي از ديگري برائت مي جويد، مي شود جهنّم. هر جا سخن از س لم و و داد و محبّت و صفا و وفاست، بهشت است كه تح يّتهم يوم يلقونه سلام(10)، دعواهم فيها سبحانك اللّهمّ و تحيّتهم فيها سلام و آخر دعواهم ان الحمد للّه ربّ العالمين (11).
ما چه در ايام فاطميّه كه مراسم سوگ است، چه در ايام ميلاد آن حضرت كه مراسم نشاط است، بايد طوري حرف بزنيم، طوري بنگاريم، طوري بزم آرائي و محفل آرائي بكنيم، طوري جامعه را اداره بكنيم كه خطبه فدكيّه فاطمه تجلّي كند. فرمود: و ا مامتنا اماناً للفرقه. شما بيائيد در خانه اهل بيت تا با هم باشيم، از تفرقه و تشتّت بپرهيزيم، ازدشنام و لعن يكديگر بپرهيزيم، از تخريب و اهانت كردن بپرهيزيم، برادر هم، مهربانانه، در كنار هم دولت بسازيم، ملّت بسازيم، مملكت بسازيم. اين امام راحل، در تمام سخنراني هايش، اين صحيفه نور را بنگريد، هر مسئولي كه به خدمتش مشرّف مي شد، خواه انفرادي وخواه گروهي،اوّل نصيحت اخلاقي به وحدت اسلامي مي كرد، بعد دستور سياسي، اجتماعي مي داد.
1384
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) فصّلت/ 54 (2) مائده/ 117 (3) فاتحه/ 5
(4) الحتجاج ل لطبرسي/ 1/ 102 ـ ا حتجاج فاطمه الزّهرا (ع) علي القوم لمّا منعوها فدك ...
(5) اشاره به: مائده/ 50 (6) تحريم/ 11و12 (7) الحتجاج ل لطبرسي/ 1/ 99
(8) اعراف/ 38 (9) ممتحنه/ 4 (10) احزاب/ 44 (11) يونس/ 10
منبع:
سخنراني آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) به مناسبت سالروز ميلاد حضرت فاطمه (س) در مراسم افتتاح شبستان حضرت امام خميني (ره)
قم، حرم ملكوتي كريمه اهل بيت (س) ـ 5/ 5/ |