پرسش:
چرا حضرت علي، تربيت فرزند خود را از آموزش قرآن شروع كرد؟
پاسخ:
سالهاي نوجواني، دورهاي سرنوشتساز، در آيندة زندگي انسان است، در اين سنين، قلب نوجوانان، مانند زمين كاشته نشده، آمادة پذيرش هر بذري است، كه در آن پاشيده شود، هنوز فطرت انسان پاك و نوراني است، موعظهها و نصيحتها در اين قلب پاك، زودتر اثر ميگذارد، نيت انسان، سالم و روح او باصفا است و بر مربي خيرخواه و دورانديشي، چون اميرمؤمنان حضرت علي، است كه قدر اين فرصت طلايي را دانسته و براي بارور كردن استعدادهاي فرزند نوجوان خود و رشد و هدايت او، از عاليترين وسيلهها و روشها استمداد بجويد، و چه وسيلهاي بهتر و مطمئنتر از قرآن براي هدايت انسانها است: "اِنَّ هـَذا القُرءانَ يَهدي لِلَّتي هِيَ اَقوَم...;(اسرأ،9)، اين قرآن به راهي كه استوارترين راههاست، هدايت ميكند...". بر اين اساس اميرمؤمناندر فرازهايي از نامة خود به امام حسن مجتبييا محمد حنفيه;، چنين ميفرمايند: "...پسرم هنگامي كه ديدم، سالياني بر من گذشت،...به نوشتن وصيت براي تو شتاب كردم،...پيش از آنكه أجل فرا رسد، و پيش از آنكه خواهشها و دگرگونيهاي دنيا به تو هجوم آورند، و پذيرش و اطاعت مشكل گردد، زيرا قلب نوجوان همچون زمين كاشته نشده، آمادة پذيرش هر بذري است، كه در آن پاشيده شود. پس در تربيت تو شتاب كردم، پيش از آنكه دل تو سخت گردد، و عقل تو به چيزي ديگر مشغول شود،... بر آن شدم تو را با خوبيها تربيت كنم، زيرا در آغاز زندگي قرار داري، تازه به روزگار روي آوردهاي، نيتي سالم و روحي باصفا داري. پس در آغاز تربيت، تصميم گرفتم تا كتاب خداي توانا و بزرگ را همراه با تفسير آيات به تو بياموزم و شريعت اسلام و احكام آن از حلال و حرام، به تو تعليم دهم و به چيز ديگري نپردازم."(نهج البلاغه، ترجمة محمد دشتي;، نامة 31، ص 521ـ523، مؤسسة فرهنگي انتشاراتي زهد.)/ح |