مگر همه اینها دین های خدایی نیستند و همه آن ها از خدا نازل نشده است پس چرا تناقص وجود دارد درست است که اسلام کاملترین دین است اما دستورات که دیگر نباید عوض شود؟
پاسخ :
مشروبات الكلى از زمان حضرت آدم) ع (تحریم شده و در هیچ عصرى و از سوى هیچ پیامبرى مجاز شمرده نشده است و لكن برخى انسانها مصرف مى كرده اند همانطور كه گناهان دیگر را هم مى كردند. بندگان مومن خدا از آن پرهیز كرده اند و گاهى افراد غیر مومن هم آن را برخود تحریم مى كردند. در دین اسلام هم خوردن مشروبات الكلى تحریم شده است. برخى اعراب قبل از تحریم، آن را مى خوردند ولى در همان زمان هم، دینداران از آن پرهیز مى كردند. به عنوان مثال، قبل از اینكه آیات تحریم شراب الكلى نازل شود، حضرت على) ع (و عثمان بن مظعون شراب الكلى نمى خوردند و آن را بر خود تحریم كرده بودند.(1) برخى صحابه پیامبر قبل از نزول آیات تحریم، شراب الكلى مصرف مى كردند و مرتكب اعمال بدى مى شدند.(2) از عرب جاهلى هم برخى قبل از نزول آیات تحریم، شراب را برخود تحریم كردند مانند عامر بن ظرب عدوانى، قیس بن عامر تمیمى، صفوان بن امیه بن محرث كنانى، عفیف بن معدى كرب كندى و اسلوم یامى.(3) این افراد عمل زنا را هم برخود تحریم كرده بودند، با اینكه كافر بودند.(4) مسیحیان خوردن مشروبات الكلى را مجاز مى دانند ولى در اصل دین، مشروبات الكلى، مجاز نیست. خداوند متعال دین خود را براساس عقل و تعقل بنا نهاده و مشروبات الكلى، عقل را زایل مى كند و وقتى عقل رفت، انسان به هر جنایتى دست مى زند و این با دین خدا سازگار نیست و نمى توان گفت در دین مسیحیت، خوردن مشروبات الكلى مجاز است. منبع و مآخذى كه مى توان با اعتماد بر آن، حرمت مشروبات الكلى در عصر حضرت عیسى را به دست آورد، روایاتى است كه از پیامبر اسلام و امامان معصوم رسیده است. براساس این روایات، شراب الكلى همواره در طول تاریخ در ادیان الهى تحریم شده و در هیچ عصرى مجاز شمرده نشده است. در فروع كافى، ج 6 ص 392، كتاب الاشربه، ابواب الانبذه، باب ما تیخذ منه الخمر، روایات مربوط به مشروبات الكلى را آورده است. در باب بعدى كه باب اصل تحریم الخمر روایاتى آورده كه نشان مى دهد خمر از زمان حضرت آدم تا به حال تحریم شده است. در باب بعدى با عنوان «ان الخمر تزل محرمه، شراب الكلى همواره حرام بوده است» سه روایت ذكر كرده كه نشان مى دهد كه خداوند خمر را در همه ادیان حرام ساخته است و این سه روایت، از نظر محتوا مانند هم هستند. براى مثال به یكى از آنها اشاره مى كنیم: خداوند هر پیامبرى را كه فرستاد آن پیامبر دین خدا را به تدریج براى مردم ارائه مى داد و در علم خداوند هم از این اول این بود كه خمر هم حرام است و پیامبران هم به تدریج این حرام را براى مردم مى گفتند و خوردن خمر همواره حرام بود و اگر خداوند همه دین را یك مرتبه براى مردم بیان مى كرد، مردم نمى توانستند بپذیرند و در نتیجه هلاك مى شدند و دین را رها مى كردند. خداوند كه به بندگان خود از همه مهربانتر است، به این صورت عمل مى كند.(5) توجه داشته باشیم كه كمتر گناهى پیدا مى شود كه به اندازه شرب خمر منفور باشد. در همین فروع كافى از ص 392 تا ص 424 روایات بسیار زیادى آورده است كه هر انسان خردمندى مى تواند از این روایات بفهمد كه این گناه نمى تواند در دین عیسى) ع (مجاز شمرده شود. در این روایات آمده است كه: «شرب الخمر مفتاح كل شر» خوردن مشروب الكلى كلید هر بدى است.(6) امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند: «ان الخمر راس كل اثم» مشروب الكلى، سرآغاز هر گناهى است.(7) در همین روایت آمده است كه: «خداوند به هیچ گناهى مانند شرب خمر معصیت نشده است. مشروب خور نماز واجب را ترك مى كند و چون عقل ندارد با مادر، خواهر و دختر خود زنا مى كند»(8) گناهى كه این همه منفور است چگونه مى تواند در دین عیسى) ع (حلال باشد. در كتاب وسائل الشیعه كه مخصوص روایات احكام است، ج 17 ص 221 چاپ بیست جلدى آخوندى روایات مربوط به خمر را آورده است و تا ص 306 مربوط به همین موضوع است و اگر بخواهید همه روایات مربوط به خمر را ملاحظه بكنید مى توانید به این كتاب مراجعه بكنید. در ص 240 باب 9 حدیث 12 به این صورت است:
دیان بن صلت مى گوید: از امام رضا) ع (شنیدم كه مى فرمود:(9) خداوند هرگز پیامبرى را مبعوث نساخته مگر به تحریم شراب الكلى. این حدیث هم مانند حدیث فروع كافى، تصریح به حرمت شراب درهمه ادیان دارد. در تفسیر المیزان ج ششم ص 136 در بحث روائى آیات 90 تا 93 سوره مائده، روایت مربوط به حرمت همیشگى شراب الكلى در طول تاریخ انسان آورده شده است. در تفسیر صافى دو مجلدى، چاپ قدیمى، ج اول ص 187 در ضمن تفسیر آیه 219 سوره بقره، روایت مربوط به حرمت همیشگى شراب الكلى را از كافى آورده است. متن عربى روایت به این صورت است: «ما بعث الله نبیا قط الا و فى علم الله انه اذا اكمل له دینه كان فیه تحریم الخمر و لم یزل الخمر حراما» خداوند هرگز پیامبرى را مبعوث نساخت مگر اینكه در علم خدا مقرر بود كه هنگامى كه دین آن پیامبر را كامل كرد، در آن تحریم خمر هم خواهد بود و خمر همواره حرام بود. «لم یزل» از افعال ناقصه و به معناى استمرار است و این جمله و جمله پیش از آن به روشنى نشان مى دهد كه شرب خمر در همه ادیان حرام بوده و انسانها از پیش خود آن را حلال شمرده اند.
---------------------------
پى نوشت
(1) (المیزان، ج 6 ص 133 س 4 چاپ عربى، بیروت، در ضمن بحث روائى آیات 90 تا 93 سوره مائده)
(2) (همان، ص 132 س 6)
(3) (همان، ص 133)
(4) (همان)
(5) (فروع كافى ج 6 ص 395 باب ان الخمر لم تزل محرمه، ح 3، 2، 1، چاپ آخوندى، با تعلیقات على اكبر غفارى، 1362)
(6) (فروع كافى ج 6 ص 403 ح 9)
(7) (همان ص 402 ح 2)
(8) (همان، ص 403 ح 7)
(9)» ما بعث الله نبیا قط الا تبحریم الخمر « |