پاسخ:
لازم است درابتدا حوزه مسائلي كه دردين وشريعت مي بايد مورد تقليد واقع شود روشن شود وآنگاه به اين مطلب بپردازيم كه آيا تقليد واجب است واين وجوب چه فلسفه اي مي تواند داشته باشد.
ديگر اينكه بايد گفت : تقليدي كه مورد بحث ماست غيرازتقليدي است كه به معناي تبعيت كوركورانه وپيروي بي خردانه مي باشد كه اسلام باآن مخالفت نموده وآنرا درآيه 170 سوره بقره بعنوان مذموم ترين صفات انساني بر مي شمرد. آناني را كه از نياكان وبزرگانشان ويا از مردمان هواپرست وهوس باز، بي چون وچرا وبدون منطقي صحيح تقليد وتبعيت مي كنند ودنبال هرصدايي مي افتند، جزء حيوانات مي خواند، زيرا مغز متفكر خود را ازدست داده، خاصيت انسانيتشان كه فطرت استدلال وكنجكاوي بوده باشد به تاراج رفته است."1"
واما حوزه مسائل تقليد :
اولاً : تقليد دراصول دين ومباني اعتقادي وفرهنگ اسلامي ممنوع است، زيرا واجب است انسان اساس مسائل اعتقادي خود را ازراه تحقيق تحصيل نمايد نه ازراه تقليد.
ثانياً : آنچه درفروع دين واجب است دانستن دستورات خداوند متعال براي عمل كردن است واين مهم درزمان پيامبراكرم"ص" وحضور امام معصوم"ع" با سؤال كردن از رهبر معصوم امكان پذيراست، ولي درزمان غيبت، به حكم حديث شريف "من كان من الفقها..."تقليد بركسانيكه توانايي فهم واستنباط احكام دين را ندارند واجب است تقليد بركسي واجب است كه نخواهد احكام راازطريق اجتهاد به دست آورد ويا درمقام عمل به كيفيتي احتياط نمايد كه خود را بريءالذمه بداند."2"وبديهي است كه بخش عظيمي ازدين مبين اسلام را فروع ودرسهاي زندگي ساز آن تشكيل داده است ونيز شكي نيست كه بيشتر افراد جامعه، مجتهد وفقيد نيستند تا خود بتوانند احكام الهي را ازمنابع غني آن بدست آورده، ديگران را نيز ازباران رحمت احكام خداوندي بهره مند سازند ولذا وظيفة تقليد ازفقهاي جامع الشرائط را درزمان غيبت كبري دارند. "فاسئلوا اهل الذكران كنتم لاتعلمون""3" (اگر چيزي را نمي دانيد ازاهل اطلاع سؤال كنيد.)
هم اكنون تصديق خواهيد نمود، تقليد كه عبارت است از رجوع غير متخصص به متخصص، امري است عقلي، چنانكه به حكم عقل هر غير متخصص درمسائل طبي به پزشك ودرمسائل ساختماني به مهندس ساختمان و درسايركارها به خبرة آن كار مراجعه مي كند.
به بركت تلاش وكوشش حوزه هاي علميه وانفاس قدسية مربيان بزرگ ديني وعلمي، جامعه تشيع داراي كارشناسان ومجتهدان وانديشمندان فراوان مي باشد. لازم است با مشاوره ورايزني با دين شناسان فرهيخته به دانشمندترين دين شناس ومجتهد دست يافت وازاو پيروي وتقليد نمود.
(1) برقله هاي رفيع استدلال،علامه طباطبايي،ص56
(2) فلسفه اسرارنماز،محمد وحيدي،ص55
سوره نحل/43
|