پرسش:
آيا پيامبر گرامي (ص) قبل از رسالت نيز مشمول تاييدات الهي و امدادهاي غيبي بوده است؟
پاسخ:
آري، مسأله اي كه در دوران قبل از رسالت ايشان هست، مسأله احساس تأييدات الهي است. پيغمبر اکرم بعدها، در دوره رسالت، از کودکي خودش فرمود. از جمله فرمود: من در کارهاي اينها شرکت نمي کردم ... گاهي هم احساس مي کردم که گويي يک نيروي غيبي مرا تأييد مي کند. مي گويد: من هفت سالم بيشتر نبود. عبدالله بن جدعان که يکي از اشراف مکه بود، عمارتي مي ساخت. بچه هاي مکه به عنوان کار ذوقي و کمک دادن به او مي رفتند از نقطه اي به نقطه ديگر سنگ حمل مي کردند. من هم رفتم همين کار را مي کردم. آنها سنگها را در دامنشان مي ريختند، دامنشان را بالا مي زدند و چون شلوار نداشتند کشف عورت مي شد. من يک دفعه تا رفتم سنگ را در دامنم گذاشتم، مثل اينکه احساس کردم که دستي آمد و زد دامن را از دستم انداخت. حس کردم که من نبايد اين کار را کنم، با اينکه کودکي هفت ساله بودم. امام باقر (ع) در رواياتي، و نيز اميرالمؤمنين در نهج البلاغه اين مطلب را کاملاً تأييد مي کنند:
«وَلَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اَنْ کانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلائِکَتِهِ، يَسْلُکُ بِهِ طَريقَ الْمَکارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ.» (نهج البلاغه، خطبه 234)
امام باقر (ع) مي فرمايد: بودند فرشتگاني الهي که از کودکي او را همراهي مي کردند. پيامبر مي فرمود: من گاهي سلام مي شنيدم، يک کسي به من مي گفت السلام عليک يا محمّد! نگاه مي کردم، کسي را نمي ديدم. گاهي با خودم فکر مي کردم شايد اين سنگ يا درخت است که دارد به من سلام مي دهد، بعد فهميدم فرشته الهي بوده که به من سلام مي داده است.
از جمله قضاياي قبل از رسالت ايشان، به اصطلاح متکلمين «ارهاصات» است که همين داستان ملک هم جزء ارهاصات به شمار مي آيد. رؤياهاي فوق العاده عجيبي بوده که پيغمبر اکرم مخصوصاً در ايام نزديک به رسالتش مي ديده است. مي گويد: من خوابهايي مي ديدم که «يَأْتي مِثْلُ فَلَقِ الصُّبْحِ» [مثل فجر، مثل صبح صادق، صادق و مطابق بود]؛ اينچنين خوابهاي روشن مي ديدم. بعضي از رؤياها از همان نوع وحي و الهام است، نه هر رؤيايي، نه رؤيايي که از معده انسان بر مي خيزد، نه رؤيايي که محصول عقده ها، خيالات و توهمات پيشين است. جزء اولين مراحلي که پيغمبر اکرم براي الهام و وحي الهي در دوران قبل از رسالت طي مي کرد، ديدن رؤياهايي بود که به تعبير خودشان مانند صبح صادق ظهور مي کرد./ح |