پرسش:
چگونه ميتوان روحية عرفان و معنويت را در وجود خود رشد داد؟
پاسخ:
"عرفان" در اصطلاح عبارت از معرفت قلبي كه از طريق كشف و شهود (نه بحث و استدلال) حاصل ميشود كه آن را علم وجداني هم ميخوانند.
رسيدن به شناخت قلبي و عرفان با عمل به واجبات و مستحبات مانند: نماز، روزه، دعا، شب زندهداري و... و دستورهاي خداوند متعال و راهنماييهاي پيامبر اكرمو اهلبيت: حاصل ميشود.
بسياري از علماي سير و سلوك معتقدند كه رهروان راه كمال و فضيلت، تقوا و اخلاق و نزديك شدن به خداوند متعال بايد تحت نظارت راهنما باشد و راهنما نيز بايد شرايط لازم را داشته باشد و بهترين راهنمايان در اين راستا پيامبر اكرمو پيشوايان معصوم: هستند. حضرت امام سجاد7 ميفرمايد: "كسي كه دانشمند و حكيمي او را ارشاد نكند هلاك ميشود.(بحارالانوار، علامه مجلسي رحمة الله عليه، ج 75، ص 159، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
يكي ديگر از مراحل رسيدن به شناخت و عرفان و اصلاح نفس، خودشناسي است، حضرت عليميفرمايد: "العارف من عرف نفسه فاعتقـَها ونزّهها عن كل مايبعدها; عارف حقيقي كسي است كه خود را بشناسد و ]از قيد و بند اسارت[ آزاد سازد، و آن را از هر چيز كه او را از سعادت دور ميسازد پاك و پاكيزه كند."(غررالحكم ودرر الكلم، محمد تميمي آمدي، ص 240، دفتر تبليغات اسلامي، قم.)
پيامبر اكرمميفرمايد: "من عرفه نفسه فقد عرفه ربّه; هر كس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت.(بحارالانوار، همان، ج 2، ص 32.) و همچنين عوامل ديگري در شناخت و رسيدن به كمال مؤثر هستند: از جمله; اخلاص در اعمال (گفتار و كردار)، امام صادقميفرمايد: "خداوند به اندازة نيّتهاي بندگان به آنها كمك ميكند."(مستدرك الوسائل، شيخ حرّ عاملي، ج 1، ص 93، مؤسسه آلالبيت: قم.)
2. توكل; خداوند متعال ميفرمايد: "...ومَن يَتَوَكَّل عَلَي اللّهِ فَهُوَ حَسبُهُ; (طلاق،3)...و هر كس بر خدا توكل كند كفايت امرش را ميكند...".
3. پيروي نكردن از هواهاي نفساني; قرآن كريم ميفرمايد: "...آيا گمراهتر از آن كس كه پيروي از هواي نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهي را نپذيرفته كسي پيدا ميشود؟! مسلماً خداوند قوم ستمگر را هدايت نميكند!" (قصص،50)
4. پيروي نكردن از شيطان; "...او ]شيطان[ براي شما دشمن آشكاري است." (يس،60)
5. پاك بودن محيط; (اعراف،58)
6. كمك، توسل، استمداد و دوستي با پيامبر اكرم و اهلبيت:; (احزاب،21; توبه،71) و...(براي آگاهي بيشتر ر.ك: اخلاق در قرآن، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 1-3، دارالكتب الاسلامية، تهران.) |