پرسش:
چه كسي توطئه ساخت مسجد «ضرار» را ترتيب داد و انگيزه او چه بود؟
پاسخ:
در زمان جاهليت مردي بود بنام «ابو عامر» كه آئين نصرانيت را پذيرفته و در سلك راهبان درآمده بود، و از عباد و زهاد بشمار مي رفت و نفوذ وسيعي در طائفه «خزرج» داشت.
هنگامي كه پيامبر(ص) به مدينه مهاجرت كرد و مسلمانان گرد او را گرفتند و كار اسلام بالا گرفت، و هنگامي كه مسلمانان در جنگ بدر بر مشركان پيروز شدند ابوعامر كه خود روزي از بشارت دهندگان ظهور پيامبر(ص) بود اطراف خود را خالي ديد، و به مبارزه با اسلام برخاست، و از مدينه بسوي كفار «مكه» گريخت، و از آنها براي جنگ با پيامبر اكرم(ص) استمداد جست و از قبائل عرب دعوت كرد.
او كه قسمتي از نقشه هاي جنگ «احد» را ضد مسلمين رهبري مي كرد، دستور داد در ميان دو صف لشكر گودالهائي بكنند كه اتفاقاً پيامبر(ص) در يكي از آنها افتاد و پيشانيش مجروح شد و دندانش شكست.
هنگامي كه غزوه احد پايان يافت و با تمام مشكلاتي كه مسلمانان در اين ميدان با آن روبرو شدند آوازه اسلام بلندتر گرديد و در همه جا پيچيد او از مدينه فرار كرد و به سوي «هرقل» پادشاه روم رفت تا از او كمك بگيرد و با لشكري براي كوبيدن مسلمانان حركت كند. ذكر اين نكته نيز لازم است كه بر اثر اين تحريكات و كارشكني ها پيامبر(ص) لقب «فاسق» به او داده بود.
بعضي مي گويند مرگ به او مهلت نداد تا خواسته خود را با هرقل در ميان بگذارد، ولي در بعضي از كتب ديگر مي خوانيم كه او با هرقل تماس گرفت و به وعده هاي او دلگرم شد!.
به هر حال او پيش از آنكه بميرد نامه اي براي منافقان مدينه نوشت و به آنها نويد داد كه با لشكري از روم به كمكشان خواهد آمد، مخصوصاً توصيه و تأكيد كرد كه مركزي براي او در مدينه بسازند تا كانون فعاليتهاي آينده او باشد.
ا كه ساختن چنين مركزي در مدينه بنام دشمنان اسلام عملاً امكان پذير نبود، منافقان بهتر اين ديدند كه در زير نقاب مسجد، و به عنوان كمك به بيماران و معذوران، اين برنامه را عملي سازند. و به اين ترتيب مسجد «ضرار» را ساختند./ح |