پرسش:
عشق به خداوند چگونه با ديگر تمايلات و عشقهاى انسان قابل جمع است؟
پاسخ:
اساساً انسان موجودى عاشق آفريده شده است. چيزى كه هست معشوق هاى انسان ها با يكديگر و نيز معشوق هاى يك انسان در طول زندگى متفاوت است. چه بسا انسان در برهه اى از زندگى خود معشوق هاى متعددى داشته باشد.
امّا، زمانى كه اين معشوق ها و برآوردن خواسته هاى آنها با يكديگر تزاحمى نداشته باشد مشكلى براى انسان به وجود نمى آيد.
در هنگام تزاحم معشوق ها نيز انسان، آن را كه عشق و علاقه بيشترى به او دارد مقدّم مى دارد و چه بسا معشوق هاى پايين تر را فداى او مى كند.
و مؤمنان راستين كسانى هستند كه از عشق و علاقه سرشارى نسبت به خدا برخوردار هستند و در زندگى خويش خدا را بر هر چيز و هر كسى مقدّم مى دارند. سرّ اين مطلب در شناخت معشوق ها و مقايسه آنها با يكديگر و در نهايت مقايسه آنها با خداست. انسان مؤمن با مقايسه صفات عشق آفرين، مانند رحمت، مهربانى، زيبايى، وفا و... در معبودها، كه در كدام يك از اين صفات به نحو كامل و عالى وجود دارد، حبّ و عشق به خدا را بر ديگر محبوب ها مقدّم مى دارد و در نتيجه اوامر و خواسته هاى او را بر ديگران مقدّم داشته، بر آنها گردن مى نهد.
در اين صورت حبّ و عشق هاى ديگر در جهت عشق برتر و والاتر قرار مى گيرد. حدود شرايط محبوب ها توسط محبوب برتر تعيين مى شود و در هنگام تزاحم و تخالف ديگر محبوب ها كنار زده مى شوند.
به عبارت ديگر، محبوب هاى ديگر انسان مؤمن در عرض حبّ به خدا نيستند، بلكه در طول محبّت به خدا قرار دارند و وجود يا عدم خود و نيز ضوابط و چگونگى خود را از او اخذ مى كنند; يعنى اگر ديگران و خلق خدا را دوست دارد به خاطر اوست و معيار قطع وصل با آدمها، امر خداست. /ح |