پرسش:
رياضتهايى كه در مكاتيب غير اسلامى وجود دارد و باعث تواناييهايى در انسان مى شود، چه حكمى دارد؟
پاسخ:
رستگارى و سعادت و تكامل انسان، تنها در انجام وظايف دينى است تزكيه نفس و پاكسازى روح از آلودگيها و رذايل اخلاقى نيز در پرتو تعليمات و رهنمودهاى ارزشمند پيامبر اسلام و امامان معصوم((عليهم السلام)) ميسر مى باشد و تقويت اراده و تمركز قوا و رياضت شرعى همانا به وسيله انجام وظايف دينى تحقق مى پذيرد. انسانى كه به طور دقيق و پيگير به دستورات دينى عمل كند و در طريق بندگى و عبوديت خداوند مجاهدت نمايد، به مقامى والا و درجات عالى نايل خواهد شد، به اندازه اى كه قدرت تصرف در كائنات را هم پيدا خواهد كرد.
رياضتهاى غير شرعى مطلوب شرع نيست و اگر انسان به وسيله آن تواناييهايى كسب كند و قدرتهاى روحى به دست آورد، مانند آنچه مرتاضان هندى انجام مى دهند، مطلوب خداوند نيست و قرب به او را به همراه ندارد.
بسيارى از بزرگان بوده اند كه با عمل كردن دقيق به اسلام و تهذيب اخلاق و تزكيه نفس در قلمرو دينى و با استفاده از تعليمات امامان معصوم((عليهم السلام)) اهل كرامت بوده اند. نمونه آن مرحوم حاج شيخ جواد آقا تهرانى((رحمه الله)) بود، كه كتاب ايشان آيين زندگى و درسهاى اخلاقى بسيار مفيد و راه گشاست.
خلاصه اينكه سير و سلوك و تربيت نفس و كسب مراحل برتر در اسلام و زندگى امامان((عليهم السلام)) وجود دارد. با اين تفاوت كه در اسلام ناب كشف و شهود و كسب قدرت مقصد نيست. مؤمن به اطاعت مى انديشد و اگر به قدرتى رسيد، اسير قدرت خويش است، نه اسير آن. كه همانا تفسير عزت در مؤمن همين است. خداوند نيز قول داده است كه انسان را با اطاعت به مقامات برساند، اما هدف همان اطاعت است. در حديث قدسى آمده است«بنده من!مرا اطاعت كن ، تا تو را مثلى از خويش قرار دهم، تا با چشمى فراتر بينى و با گوشى ديگر بشنوى و...»
آرى كسى كه گندم مى كارد، كاه هم بدست مى آورد. اطاعت براى قرب است، اما ثواب هم مى آيد. و زيانكار كسى است كه فقط ثواب يا آثار را بخواهد. در داستان زيبايى آمده است كه امام صادق((عليه السلام))مرتاضى را ديدند كه كارهاى عجيب مى كند و اخبار شگفتى مى دهد. آن حضرت اسلام را بر او عرضه كردند و او ايمان آورد. فرداى آن روز به امام((عليه السلام)) عرض كرد.«آقا آن قدرتها رفت». امام صادق((عليه السلام))فرمودند:«آنچه آمده (ايمان) بهتر از آن چيزى است كه رفت».
در سير و سلوك صحيح در دين سه عامل رشد وجود دارد:
1. هدايت: حركت ذهنى و قلبى مؤمن، كه به وسيله مربى انجام مى شود.
2. شكر: به كارگيرى نعمتها، كه كار طالب است.
3. بلاء: كه كار رب و پروردگار است. اين ابتلاء است كه به انكسار و اتصال به حق مى انجامد; برخلاف رياضت كه توقع و غرور مى آورد. بلاء درون را جراحى مى كند و بيمارى به گونه اى ريشه اى درمان مى شود. /ح |