پرسش:
آيا مي توان روش عرفا و سيرو سلوك عرفائي آنها را به عنوان راه زندگي انتخاب كرد؟
اگر جواب منفي است چرا و اشكال اين راه چيست؟
پاسخ:
كسب معارف اسلامي راههاي متعددي دارد، چنانچه شهيد مطهري در كتاب آشنايي با علوم اسلامي آن را مطرح فرمودند كه علم عرفان يكي از راههاي كسب معارف الهي است، كه هر كدام از آن راهها اثري در انسان دارد، فلسفه آدمي را بطور دورنما با عالم ماوراء الطبيعة آشنا مي كند ولي عرفان دلها را براي رسيدن به محبوب مهيا كرده و دست انسان كمال جو را گرفته و به سوي حق مي برند، البته عرفا نيز هر كدام روشي خاص دارند كه به نظر ما آنچه حضرت امام خميني ( بدنبال تبيين آن بوده اند و در كتب مختلف مثل اربعين حديث، آداب الصلوة، جهاد اكبر و ... به آن پرداخته اند، مي تواند به عنوان راه زندگي براي انسانها مطرح باشد، و اين طريق مي تواند آدمي را به سوي كمال مطلق رهنمون گردد.
حضرت امام ( ميفرمايند: "... موضوع فلسفه مطلق وجود است از حق تعالي تا آخرين مراتب وجود و موضوع علم عرفان و عرفان عملي وجود مطلق است يا بگو حق تعالي است و بحثي بجز حقتعالي و جلوة او كه غير او نيست ندارد. اگر كتابي يا عارفي بحث از چيزي غير حق كند نه كتاب، عرفان است و نه گوينده عارف است و اگر فيلسوفي در وجود به آن طور كه هست نظر كند و بحث نمايد نظرش الهي و بحثش عرفاني است و همة اينها غير از ذوق عرفاني است كه از بحث دور است است و غير، از آن مهجور است، تا چه رسد به شهود وجداني و پس از آن نيستي در عين غرق در هستي (ادفع السراج كه شمس طالع شد) ... ما نيز اكنون به عرفان فطري انسانها نظر مياندازيم و گوييم در فطرت خلقت، انسان امكان ندارد بغير كمال مطلق توجه كند و دل ببندد، همة جانها و دلها به سوي اويند و جز او نجويند و نخواهند جست و ثناخوان اويند و ثناي ديگري نتوانند كرد، ثناي هر چيزي ثناي اوست، گرچه ثناگو تا در حجاب است گمان كند ثناي ديگري ميگويد، در تحليل عقلي كه خود حجابي است نيز چنين باشد." (1)/ح
ــــــــ
1ـ ره عشق، ص 24، 34 |