پرسش:
براي رسيدن به قرب خدا ودر واقع به جايي كه قاضي ها و علامه طباطبايي ها رسيدند چه بايد كرد؟
پاسخ:
- در اين باره دو جهاد علمي و ملي لازم است ; يعني , تلاش پيوسته در جهت معرفت هر چه بيشتر نسبت به خدا. و در عمل نيز ايجاد ارتباط و انس دائمي با او و تطبيق رفتار با خواست و رضاي خدا. مي بايست انسان عزم خود را جزم كرده و تصميم قاطع بگيرد هميشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تكاليف الهي باشد. چه در اموري عبادي و چه در امور اجتماعي و ديگر ابعاد زندگي . هر قدمي كه بر مي دارد و هر سخني كه مي گويد و هر برنامه اي كه دارد نخست ببيند آيا رضاي خداوند در آن مي باشد يا نه والا از آن صرف نظر نمايد. در حديثي آمده است : ((كمال در اين است كه انسان خواسته هايش را در مسير الهي قرار دهد ونيرويش را در جهت رضايت حضرتش صرف كند. در مرحله اول بايد انسان خود را مقيد به انجام واجبات و ترك محرمات نمايد و پس از مدتي كه بدين كار عادت كرد و انجام آن برايش آسان شده خود را مقيد به انجام مستحبات و ترك مكروهات نمايد و گرنه چنين تقيدي در قدم هاي اوليه آثار سوئي به دنبال خواهد داشت . به هر حال رعايت تقوا و انجام تكاليف الهي در هر مرحله اي خود زمينه ساز درك بيشتر و توفيق افزون تر و توجه و تقرب والاتري به ذات باري تعالي خواهد بود. چنانكه در سوره ((انفال آيه 29)) آمده است : ((يا ايها الذين آمنوا ان تتقوالله يجعل لكم فرقانا و يكفر عنكم سيئاتكم و يغفر لكم و الله ذوالفضل العظيم ; اي اهل ايمان ! اگر پرهيزگار بوده و تقواي الهي پيشه كنيد خداوند براي شما نيروي تشخيص حق از باطل قرار داده و بدي هاي شما را پوشانده و شما را بيامرزد و خداوند داراي فضل و رحمت بزرگ است )). آري اگر قدم هاي اوليه برداشته شود زمينه اي براي دريافت برنامه ادامه مسير فراهم مي شود به قول شاعر: گر مرد رهي ميان خون بايد رفت =از پاي فتاده سرنگون بايد رفت =تو پاي در راه نه و هيچ مترس =خود راه بگويدت كه چون بايد رفت = و به تعبير خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم : ((والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا; كساني كه در راه ما تلاش نمايند ما ايشان را به راه هاي خويش هدايت مي كنيم )). براي تقويت اين حركت و رشد آن توجه به چند نكته لازم است :
1- پرهيز از مجالست و همنشيني با اهل دنيا و دور از معنويت . چه آنكه از رسول اكرم (ص ) نقل شده است كه فرمود: ((به خاطر برخورد با اهل دنيا قلبم زنگار گرفته و مكدر مي شود و براي جبران آن روزي هفتاد مرتبه استغفار مي كنم )). خداوند نيز در سوره ((نجم آيه 29)) مي فرمايد: ((فاعرض عن من تولي عن ذكرنا ولم يردالا الحيوه الدنيا . پس از كساني كه از ياد ما روي گرداندند و جز زندگي دنيا را نخواستند اعراض كن و روي بگردان )).
2- محاسبه نفس كه هر شب يا هر هفته و يا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسي نمايد و به تعبيري به خود نمره بدهد. اگر كار شايسته اي انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفيق را بخواهد و اگر مرتكب خلافي شده استغفار نموده و تصميم بر ترك آن بگيرد.
3- بهره گيري از ثقل اكبر و قرآن كريم و انس با آن . چه اين كه هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانيت بخشيده و معنويت مي دهد و هم آشنايي با معارف آن (هركسي در حد خودش حتي در حد ترجمه ) موجب رشد روحي مي باشد. زيرا معارف قرآن و آياتش نسخه هايي است براي درمان دردها و مشكلات . گرچه در برداشت از آيات متشابه بايد جانب احتياط را پيشه كرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممكن است خود آن موجب گرفتاري گردد. بهره گيري از ثقل اصغر و ائمه هدي (ع ) و توسل به ايشان در اين باره بسيار مهم است . بايد توجه داشت كه توسل به حضرات معصومين (ع ) هم خود توجه به حق تعالي و عالم ملكوت است و هم زمينه ساز بهره گيري بيشتر از فيض ربوبي و كسب توفيقات بيشتر. بنابراين نمي توان چنين پنداشت كه به ائمه (ع ) توسل داشته ايم ولي جوابي نگرفته ايم . زيرا همان توفيق توسل خود توجه به حق بوده است و مايه دوري از غفلت . پس خود جواب بوده است و چه بسا كه همين روحيه كمال خواهي و به دنبال معنويت بودن از آثار و بركات همان توسلات باشد كه بايد ادامه يابد. چه بسيارند كساني كه از غفلت خود نيز غافلند و يا پس از توجه در صدد درمان بر نمي آيند. از اين رو بايد سپاسگزار نعمت ها و معنويات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزايش آن را از خداوند داشت . نيز تقويت ايمان و اعتقاد قلبي و عشق الهي بر آيند تقوا و پرهيزگاري است . هم چنان كه در بهاران نهال ناخشكيده شكوفه مي زند تقواي الهي انجام واجبات ترك محرمات و تهذيب نفس نيز بوستان دل را خرم و سرسبز نگه مي دارد و جوانه عشق الهي را در آن شكوفا مي سازد. بنابراين درگام اول بايد بر انجام واجبات و ترك گناهان استواري نمود و در گام دوم به پالودن نفس از رذايل و آراستن به فضايل پرداخت و حب دنيا و تعلقات دنيوي را از ژرفاي ضمير بيرون راند آن گاه دل كانون عشق خدا مي شود و با اخراج شيطان نفسانيت و دنيا پرستي كه خانه دل را غصب نموده صاحب خانه در آن لانه مي گزيند.
براي آگاهي بيشتر, از كتاب در آسمان معرفت , آيت الله حسن زاده آملي مكتوبي را از حكيم فرزانه و سالك رباني حاج ميرزا جواد ملكي تبريزي (ره ) براي شما بازگو مي كنيم : چون نفس انساني تا از عالم مثال خود نگذشته به عالم عقلي نخواهد رسيد, و تا به عالم عقلي نرسيده حقيقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسيد, لذا به جهت اتمام اين مقصود مرحوم مغفور جزاه الله عنا خير جزائالمعلمين مي فرمود كه : بايد انسان يك مقدار زياده بر معمول تقليل غذا و استراحت بكند تا جنبه ي حيوانيت كمتر, و روحانيت قوت بگيرد, و ميزان آن را هم چنين فرمود: كه انسان اولا" روز و شب زياده از دو مرتبه غذا نخورد حتي تنقل ما بين الغذائين نكند. ثانيا" هر وقت غذا مي خورد بايد مثلا" يك ساعت بعد از گرسنگي بخورد, و آن قدر بخورد كه تمام سير نشود, اين در كبم ء غذا. و اما كيفش ; بايد غير از آداب معروفه , گوشت زياد نخورد, به اين معني كه شب و روز هر دو نخورد, و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را يعني هم روز و هم شب را ترك كند, و يكي هم اگر بتواند للتكيف نخورد, ولا محاله آجيل خور نباشد و اگر احيانا" وقتي نفسش زياد مطالبه ي آجيل كرد استخاره كند. و اگر بتواند روزه هاي سه روز هر ماه را ترك نكند. و اما تقليل خواب : مي فرمودند شبانه روز شش ساعت بخوابد. و البته در حفظ لسان و مجانبت اهل غفلت اهتمام زياد نمايد. اينها در تقليل حيوانيت كفايت مي كند. و اما تقويت روحانيت : اولا" دائما" بايد هم و حزن قلبي به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد. ثانيا" تا مي تواند ذكر و فكر را ترك نكند كه اين دو جناح سير آسمان معرفت است . در ذكر عمده سفارش ; اذكار صبح و شام اهم آنها (كه در اخبار وارد شده ) و اهم تعقيبات صلوات و عمده تر ذكر وقت خواب كه در اخبار مائثور است , لا سيما متطهرا" در حال ذكر به خواب رود. و شب خيزي مي فرمودند زمستانها سه ساعت , تابستانها يك ساعت و نيم . و مي فرمودند كه در سجده ذكر يونسيه يعني در مداومت آن كه شبانه روزي ترك نشود, هر چه زيادتر توانست اثرش زيادتر, اقل اقل آن چهارصد مرتبه است خيلي اثرها ديده ام . بنده خود هم تجربه كرده ام چند نفر هم مدعي تجربه اند. يكي هم قرآن كه خوانده مي شود به قصد هديه حضرت ختمي مرتب صلوات الله عليه و آله خوانده شود. ((قطعه اي از نامه مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي به مرحوم حاج محمد حسين كمپاني ))/ح
|