پرسش:
براي اين كه همه تن ما عشق به بي نياز مطلق شود چه بايد انجام دهيم ؟
پاسخ:
همانگونه كه اشاره فرمودهايد خداي سبحان بينياز مطلق است ودر عين حال نسبت به بندگانش رئوف و مهرباناست و هر چه ما محبت وعشق او را در دل بپروريم و به ساحت اقدسش نزديك شويم، عنايت و توجه او نيز به مافزوني خواهد گرفت. حال چه بايد كرد تا عشق و محبت ما به ذات اقدس حق بيشتر شود؟ در اين زمينه اسباب چنديرا ميتوان برشمرد:
الف) به همان دليل كه انسان حب ذات دارد، بايد محبت خدا را در دل بگيرد؛ چه اين كه وقتي ما در هواي گرم ازسايه خوشمان ميآيد بايد درخت را نيز دوست بداريم كه اين سايه از آن است. پيدايش هستي و استمرار وجود ما ازخدا است. با توجه به اين حقيقت بايد محبت و عشق الهي پيوسته در دل ما وجود داشته باشد.
ب ) احسان مايه محبت است. «ابوالفتح بستي» شاعر معروف عرب ميگويد:
احسن الي الناس تستعبد قلوبهم
فطالما استعبد الانسانَ احسان
به مردم نيكي كن تا دلهاي آنان را مجذوب خود نمايي كه انسان بنده احسان ديگران است. ايزد منان نيز ما را غرقه احسان و نعمتهاي بيشمار خود ساخته است: و ان تعدّوا نعمة اللّه لاتحصوها و اگر در صدد شمارشنعمتهاي الهي برآييد هرگز نميتوانيد، (نحل، آيه 18). با اين وصف شايسته است پيوسته از احسان و نعمتهايالهي ياد كنيم و شكر و اشتياق خود را به خداوند فزوني بخشيم.
ج ) انسان دوستدار زيبايي وجمال است. منظره زيباي رودخانه و دريا، گلهاي رنگارنگ، پرندگان خوش آسمانو... انسان را مجذوب خود ساخته و در او سرور ايجاد ميكند؛ اما زيبايي واقعي را آن كسي دارد كه اين همه زيبايي راآفريده است و اصولاً جمالي در هستي زيباتر از خدا وجود ندارد. بنابراين شايسته است از زيباييهايي كه به طورمحسوس و غير محسوس مشاهده ميكنيم، به جمال خداي سبحان رو نموده و خواستار لذت نظاره بر آن وجه كريمباشيم: اسئلك لذّة النّظر الي وجهك الكريم .
د ) مناسبت و همشكلي موجب محبت و انس بيشتر است؛ مثلاً يك عالم و دانشمند با اهل علم و دانش انسبيشتري دارد. جوان با جوان، پير با پير و اهل هر حرفه و فني نيز با هم سنخ خود انس و گرمي بيشتري دارند. بر ايناساس اگر ما خواستار عشق و محبت بيشتري به خدا هستيم، بايد خويشتن را بيشتر به خلق و خوي پروردگار متصفكنيم و صفاتي از قبيل: پاكي، احسان، رأفت، صداقت، خيرخواهي، علم، ارشاد ديگران و... را در خود شكوفاترسازيم. در اين صورت مشاهده خواهيم كرد كه رابطه ما با خدا بيشتر شده و احساس انس و گرايش بيشتري با اوخواهيم كرد.
ه ) از سوي ديگر بياعتنايي و رها كردن مظاهر مادي دنيا، رمز محبت و عشق به خدا است. دلبستگي به دنيا و زرقو برق آن اجازه نميدهد كه دل انسان يكسره محو در خدا شود؛ در معارف قرآني چنين ميخوانيم: واذكر اسم ربكو تبتل اليه تبتيلاً نام پروردگارت را ياد كن و تنها به او دل ببند{M»، (مزمّل، آيه 8). نبي اكرم نيز ميفرمايد: اذكروااللّه بكل قلوبكم ؛ خدا را با همه دل ياد كنيد
آيينه شو جمال پري طلعتان طلب
جاروب كن تو خانه و پس ميهمان طلب
قل اللّه ثم ذرهم... بگو خدا و آنان را رها كن (انعام، آيه 91). و ) از نيايش و مناجات نيز نبايد غفلت ورزيد كه در تلطيف سرّ و تقرّب به درگاهش نقش به سزايي دارد. در مناجاتخمسة عشر ميخوانيم كه: اسئلك حبّك و حبّ من يحبك و حب كل عمل يوصلني الي قربك ؛ خداوندا من خواستارمحبت تو هستم و محبت آن كس كه تو را دوست دارد و محبت هر عمل نيكي كه مرا به ساحت قربت واصل بگرداند ، (صحيفه سجاديه،دعاي محبان). رهنمود ما اين است كه با گزينش نيايشهاي دلنشين و با رعايت اختصار هر از چندي خود را با اين مناجاتهامترنّم سازيد. جهت اطلاع بيشتر ر.ك: احياء العلوم غزالي، ج 4، ص 453 به بعد./ح |