پرسش:
چگونه حج تجسمي از معاد است؟
پاسخ:
حج، معاد مجسم و مناسك آن نمونه اي از قيامت و حشر اكبر است. هم چنان كه پيشينيان و آیندگان براي ميقات روزي معلوم گردآورده مي شوند (واقعه،آیه50) و بندگان خدا، هر يك به تنهايي، به پيشگاه خدا حاضر مي شوند؛ همان گونه كه بار نخست آفريده شدند (انعام،آیه94) و هر گروهي به پيشوايشان خوانده ميشوند (إسراء،آیه71) و هر كس را در آن روز كاري است كه به خود وا مي داردش. (عبس،آیه37) و دوست و رفيقي در آنجا نيست (شعراء101) ،حاقّه،آیه35) و مردگان از گورهاي خويش به سوي پروردگارشان مي شتابند(يس،آیه51) و كسي بار ديگري را به دوش نمي گيرد (انعام،آیه164) و آرامگاه همه در نزد پروردگارشان است (قيامت،آیه12) و اگر گران باري، كسي را به حمل كردن بار خود فراخواند هر چند كه خويشاوند او باشد از حمل آن سر باز زند (فاطر،آیه18) و همه در روز قيامت به تنهايي نزد خدا درآيند (مريم،آیه95) و انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش مي گريزد (عبس،آیه34-36) و دوستي و سوداگري و شفاعت در آنجا وجود ندارد (بقره،آیه254) و خلاصه روزي كه هيچ كس، ديگري را به كار نيايد و به جاي ديگري مجازات نبيند (بقره،آیه48) و كسي براي كس ديگر نمي تواند كاري بكند و فرمان در آن روز از آنِ خداست (انفطار،آیه19).
حج تجسمي از حشر مردم در روز قيامت و برهنگي آنان در معاد است. در اينجا به نمونه هايي از تجلّي معاد در حج اشاره مي شود:
1 ـ گرد آمدن حج گزاران در ميقات ها و مواقفي كه در آنجا بر اثر خوف و فزع، خواب ندارند.
2 ـ عاري بودن آنان از پوشاك و مظاهر زندگي دنيوي. پس عده اي مجال نمي يابند تا بگويند: ما در اثاث و منظر نكوتريم. (مريم،آیه74)
3 ـ پيراسته شدن آنها از زيورها و گنجينه هاي دنيوي. بنابراين، جايي باقي نمي ماند تا قومي بگويند: اي كاش به ما نيز همانند آنچه به فلاني داده شد، داده بودند و نيز مجالي نمي ماند تا كسي با زيور و زينت خود در ميان قومي ظاهر شود. (قصص،آیه79)
4 ـ فرار آنها از غير خدا به سوي خدا، چنان كه امام باقر(ع) در تفسير«فَفرّوا إلي الله» (ذاريات،آیه50)، فرمود: مراد اين است كه حج به جا آوريد: «حجّوا إلي الله عزّو جلّ» (وسائل الشيعه 8/5)
5 ـ تفرّد مردم از جمع و نيز ديدن آيت هاي روشني كه زماني كه در ديار خود بودند، اين آيت ها بر ايشان پنهان بود.
6 ـ پوشيدن جامه اي شبيه كفن كه همان لباس احرام است و براي حج گزار مستحب است كه در آن دو جامه كفن شود، چنان كه پيغمبر گرامي(ص) نيز در جامه هاي احرامش كفن شد.(وسائل الشيعه 9/37)
7 ـ تذلّل و فروتني آنان براي خدا، به گونه اي كه پياده و بلكه با پاي برهنه حج كنند؛ زيرا روايت شده است: خداوند با چيزي بهتر از پياده روي عبادت نشود: «ما عبد الله بشيء أفضل من المشي» (وسائل الشیعه 8/55) از اين رو امام حسن(ع) با پاي پياده بيست حج گزارد.(همان8/55) در اين باره امام صادق(ع) فرمود: «جعل السعي بين الصفا و المروة مذلّه للجبارين؛ سعي بين صفا و مروه، براي شكستن و ذلت جبّاران است.» (وسائل الشیعه 4/511) هم چنين آن حضرت درباره آيه شريفه «ذلك يوم مجموع له الناس و ذلك يوم مشهود» (هود،آیه103) فرمودند:«مقصوداز «يوم مشهود» روز عرفه است و مقصود از «مجموعّ له الناس» روز قيامت است.» (وسائل الشيعه 10/23)
8 ـ اعتراف مردم به گناهاني كه مرتكب شده اند. چنان كه در حديث است كه امام صادق(ع) پشت خود را برهنه كرد و در برابر افتاب گرفت در حالي كه مي فرمود: «لبيك في المذنبين لبيك» (وسائل الشیعه9/55) و چون آن حضرت به ملتزم رسيد به اطرافيان خويش فرمود:« از من دور شويد تا در اين مكان براي پروردگارم به گناهان خويش اعتراف كنم...: أميطوا عنّي حتي أقر لربّي بذنوبي في هذا المكان...» (همان/424)
9 ـ امنيت مردم و وحوش و پرندگان.
10 ـ در امان بودن حج گزاران از تجاوز و جدال و هر آنچه موجب آزار محرم مي شود، و اين تجسم سخن خداي تعالي است كه فرمود:«لا ظلم اليوم» غافر/17.
حاصل اينكه: حج، با مناسك خاص خود كه در هيچ عبادت ديگري يافت نمي شود هم چون احرام و وقوف در سرزمين عرفات و مشعر كه با زاري و تضرّع همراه است و بيتوته در منا و قرباني كردن در آنجا و تراشيدن مو و رمي جمرات و بازگشت به مكه و هروله بين دو كوه صفا و مروه و ساير مناسك كه تأويل آنها را جز خدا كس ديگري نمي داند، حكايتگر روز نُشور و بيانگر روز حشر است؛ چون مردم در آنجا با وجود اختلاف زبان ها و رنگ ها، به يك ندا پاسخ مي گويند و يك فرياد و فرمان را اجابت مي كنند و جز خداي واحد قهار ـ كه همة گردن ها براي او خاضع مي شود و چهره ها برايش به خاك مي افتد و صداها برايش خاشع و خاموش مي شود به طوری كه جز صداي آهسته اي شنيده نمي شود ـ (طه،آیه108) كسي بر آنها فرمان نمي راند.
پس معلوم شد كه حج، نمايشگر و ممثّل معاد است و چون معاد كه همان بازگشت به مبدأ است شالوده اسلام كلّي و جاودانه محسوب مي شود و حج از مهمترين مظاهر و اركان اسلام است. /ح
|