New Page 6
پرسش:
اعتقاد به توحيد، معاد، عدل، امامت و... چگونه در زندگي عملي ما بايد پياده شود؟
چگونه بايد اعتقادات خود را به عمل تبديل نمود؟
پاسخ:
اعتقاد به توحيد، عدل و ... گاه فقط در حوزه عقل ما به وجود آمده، يعني انسان با
براهين و استدلالات علم به خدا و وحدانيت او پيدا كرده است، با اين مرحله انسان مي
تواند براي اثبات آن حقايق دليل آورد به شبهات پاسخ دهد، ولي اثر آن با اكتفا به
همين مقدار در زندگي او پيدا نمي شود.
بلكه بايد اين اعتقاد، اعتقاد قلبي و تبديل به ايمان شود، اين همان اختلاف بين
ايمان و علم است چنان چه حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: "بدان كه ايمان غير از
علم به خدا و وحدت و ساير صفات كماليه ثبوتيه و جلاليه و سلبيه و علم به ملائكه و
رسل و كتب و يوم قيامت است، چه بسا كساني داراي اين علم باشد و مؤمن نباشد، شيطان
عالم به تمام اين مراتب به قدر من و شما هست و كافر است بلكه ايمان يك عمل قلبي است
كه تا آن نباشد ايمان نيست. بايد كسي كه از روي برهان عقلي يا ضرورت اديان چيزي را
علم پيدا كرد به قلب خود نيز تسليم آنها شود و عمل قلبي را كه يك نحو تسليم و خضوعي
است و يك طور تقبل و زير بار رفتن است، انجام دهد تا مؤمن گردد."
بنابراين اثر اين مسائل در زندگي انسان وقتي آشكار خواهد شد، كه ايمان و اعتقاد
قلبي پيدا شود و به ميزان آن باور قلبي محكم تر باشد و تقويت شود، اعمال ظاهري ما
هم پاك تر خواهد شد. اگر واقعاً توحيد بر قلب آدمي نوشته شده باشد، بنابراین حاکم
قلب با حق تعالي شده و ديگر انسان در همه ابعاد وجوديش و اعمال ظاهريش رنگ و صبغة
الهي خواهد گرفت، پس اگر اعتقادات، اعتقادات قلبي و ايمان شوند چون چشمه اي خروشان
به اعضاء و جوارح انسان سرايت نموده و خود به خود در عمل انسان آشكار مي شوند. در
حديثی از رسول اكرم(ص) آمده كه «القلب
ملك و له جنود فاذا اصلح الملك صلحت جنوده و اذا فسد الملك فسد جنوده؛
قلب چون پادشاهي است كه سربازاني دارد. پس اگر ملك صالح شد، سربازان هم صالح
خواهند بود و هرگاه ملك فاسد شود سربازان نيز فاسد خواهند بود» (الخصال) و آن چه
مي تواند ايمان و باور ما را تقويت كند، تأمل و تفكر در آيات الهي به همراه عبادت
عملي با توجه به حضور قلب است. /ح
|