پرسش:
الف ـ اعتقاد به تثليث در ميان مسيحيان از چه زماني پديد آمد؟
ب ـ آيا همه فرقههاي مسيحي به تثليث معتقدند؟
ج ـ آيا آنان، مانند مسلمانان كه بر توحيد و يگانگي دلايل محكمي دارند، دلايلي آوردهاند؟
د ـ عقايد قوم يهود در اين باره چيست؟ آنان به وحدانيت خداوند معتقدند يا چندگانگي او؟
پاسخ:
تثليث در لغت به معناي سه گانه پرستي است و در اصطلاح به معناي قائل بودن به سه مبدأ پدر، پسر و روح القدس ميباشد. در قرآن كريم در چهار آيه به تصريح دربارة تثليث و اعتقاد نصاري به آن سخن گفته شده است؛ چنان كه در آيه 171 سورة نساء ميفرمايد:«... ولا تَقولوا ثَلـَثَةٌ انتَهوا خَيرًا لَكُم اِنَّمَا اللّهُ اِلـَهٌ واحِدٌ سُبحـَنَهُ اَن يَكونَ لَهُ ولَدٌ لَهُ ما فِي السَّمـَوَتِ وما فِي الاَرضِ وكَفيَ بِاللّهِ وكيلا؛ و می گوييد: خدايان سه ركناند از اين گفته باز آييد تا آن برايتان بهتر باشد جز اين نيست كه خدا معبود يگانه است. از آن كه فرزندي داشته باشد پاك و منزّه است. آن چه در آسمانها و آن چه در زمين است، از آن اوست و خداوند به عنوان كارساز بس است».
پيدايش تثليث در ميان مسيحيان
با عنايت به آيات قرآن كريم و شواهد تاريخي، آيين مسيحيت همانند همه اديان آسماني در آغاز بر اساس توحيد بنا گذاشته شد، آنگاه برخي كاهنان با استناد به برخي كتابهاي يهوديان، و به اقتباس از مصريان قديم و برهمايان هند تثليث را ترويج كرده و يكتاپرستي را به فراموشي سپردند. بسياري از دانشوران اروپايي كه پيرامون اين اصل و بتپرستي تحقيق كردهاند، با شواهد بسياري از كتابهاي ديرين و تواريخ ثابت كردهاند، كه اساس تثليث از آيينهاي هندي پيش از بوديسم اتخاذ شده، لذا ميبينم ثالوث هندي و ايمان به خدايان سه گانه برهما، فيشنو، سيفا از نظر تاريخي پيش از تثليث مسيحيت بوده است. قرآن كريم نيز در آيه 30 توبه پس از ذكر غلوّ يهود و نصاري درباره عزير و مسيح ميفرمايد:«در گفتار آنان شبيه سخنان كافران پيشين است خدا آنان را بكشد چگونه از حق انحراف مييابند؟!» هر چند عقيده به تثليث بيش از مسيحيت بوده، و از هندوها وام گرفته شده است اما اين مستقيم نبوده، بلكه ابتدا اين امر در آراء و اعتقادات افلوطين تا سرحلقه نحله فلسفي نو افلاطوني (كه در قرن دوم ميلادي ميزيست) به طور مشخص بروز كرد، ولي عامل ورود اين عقيده باطل قديس آگوستين بود كه با افكار افلوطين آشنايي داشت. پس از اين كه آگوستين اعتقاد به اقانيم ثلاثه را وارد آيين مسيحيت كرد شوراي نيقيه در قرن چهارم ميلادي اين اعتقاد را به طور صريح پذيرفت و حكم به رسميت آن داد.(1)
در كتاب "تاريخ جامع اديان، جان ناس" در شرح اين ماجرا آمده است: متكلمان و روحانيون مسيحي در روابط، أب، ابن و روح القدس، با هم مخالف بودند. برخي، حضرت عيسي را حادث و برخي او را مانند خداوند ازلي ميدانستند. اين نزاع ها به مجادله و درگيريهاي سختي منجر شد. تا اين كه در تابستان 325 ميلادي "قسطنطين" با زور و فشار، نزديك به سيصد نفر كه غالباً از اسقفان بلاد مشرق بودند را در شهر نيقيه جمع كرد. آنان پس از مباحثات فراوان اعتقاد نامه نيقيه را به تصويب رساندند كه در آن تثليث يكي از اعتقادات مسيحيان شمرده شده بود.(2) اين اعتقاد نامه گفتگوهاي بسياري را به دنبال داشت. تا اين كه چند نسل طول كشيد تا آن، جنبه تقدس پيدا كند. از همان ابتدا خيلي از اسقفها با اين اعتقاد مخالف بودند و در هر زماني حتي در حال حاضر، مخالفاني عليه اين اعتقاد موضعگيري كردهاند. از جمله گروهي به نام "اونيت ريانيسم" كه پيشواي آنان مردي اسپانيايي به نام ميكائل سروتوس است. وي پس از ملاحظه دقيق صفحه عهد جديد اثبات كرد كه مسأله تثليث، كه بر حسب اعتقاد نامه، براي عموم مسيحيان امري مسجل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد اين عقيده كفر محض و باطل است تا اين كه او را در سال 1553 زنده، طمعه آتش كردند.(3)در قرن هجدهم نيز گروهي به نام "متديزم" تثليث را انكار كردند و پيرو مبادي خداپرستي و توحيد محض شدند.(4)
غير عقلاني بودن تثليث
آموزه تثليث اساساً باطل و محال ميباشد و تاكنون بسياري از انديشمندان مسيحي براي توحيد عقلي آن به تكاپو افتاده و كتابهايي به نگارش در آوردهاند، ولي همه اين تلاش ها با بن بست مواجه شده و همواره كلام مسيحي از اين جهت آسيبمند است.
برخي مسيحيان به خاطر غير عقلاني بودن اين آموزه ميگويند آن را بايد تعبداً پذيرفت و نياز به دلايل عقلي نيست. به جهت پرهيز از طولاني شدن پاسخ، از ذكر و رد دليل ها و پاسخ ها خود داري ميكنيم و شما را براي مطالعه بيشتر به تفسير نمونه، ذيل آيه 171 ارجاع ميدهيم.
يهوديان و تثليث
برخي را اعتقاد بر اين است كه اساس مذهب تثليث در اسكندريه به دست حكما و فيلسوفان يهود بنا شده است; چنان كه از فيلون حكيم يهودي به عنوان مؤسس مذهب تثليث فلسفي نام ميبرند، اما اين به عنوان اعتقادي در بين يهوديان رواج نيافت. ولي بعد از او حكما و اسقفهاي مسيحي آيين تثليث "أب، ابن و روح القدس" را از تثليث فلسفي يهوديان فراگرفتند و آن را به عنوان عقيدهاي واقعي به خورد مسيحيان دادند.(5)
برخي از يهوديان نيز در دورهاي معتقد به أب و إبن بودند، چنان كه قرآن كريم اين موضوع را در آيه 30 سوره توبه بيان كرده است; «وقالت اليهود عزير ابن اللّه» اين عقيده به مرور زمان به كلي از ميان يهود رخت بر بسته است. و توحيد پرستي از ويژگيهاي بارز يهوديان به شمار ميآيد./ح
------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1. ر.ك: ياسپرس كارل، آگوستين، انتشارات خوارزمي.
2. تاريخ جامع اديان، جان ناس، ترجمه، علي اصغر حكمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، ص 634.
3. همان، ص 680.
4. همان، ص 694.
5. اعلام قرآن، خزايلي، انتشارات امير كبير، ص 455.
|