انسان از هر زبان و قومی که باشد، هنگامهي گرفتاری و تنگی، متوجّه خدا میشود و به او پناه میبرد. انسان تا زمانی که به دیگران تکیه دارد، خدا را نمییابد و حضور او را احساس نمیکند.
تکیه بر قدرت بینهایت
کشش و گرایش ما به توحید، نبوّت و امامت، فطری است. برای همین وقتی پردهها کنار زده میشود و غفلت زدوده میگردد، انسان متوجّه خدا میشود. مانند زمان گرفتاری که همه، انسان را رها میکنند و انسان متوجّه خدا میشود و او را فریاد میزند. هنگامی که از امام صادق (علیه السّلام) پرسیده شد که خداشناسی فطری یعنی چه؟ فرمود که آیا تا به حال در دریا وامانده شدهای به طوری که فریادرسی نداشته باشی؟ گفت: آری. حضرت فرمود: آیا در آن هنگام، به قدرت بینهایتی تکیه داشتهای؟ گفت: آری. حضرت فرمود: این همان خداست.
قرآن شریف نیز میفرماید: «فَإِذا رَکِبوُا فی الْفُلْکِ دَعَوُ اللهََ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلَمّا نَجّاهُمْ إِلی الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکونّ»؛1 و هنگامی که بر کشتی سوار میشوند، خدا را پاکدلانه میخوانند، ولی تا به سوی خشکی نجاتشان داد، به ناگاه شرک میورزند.
انسان از هر زبان و قومی که باشد، هنگامهي گرفتاری و تنگی، متوجّه خدا میشود و به او پناه میبرد. انسان تا زمانی که به دیگران تکیه دارد، خدا را نمییابد و حضور او را احساس نمیکند .
-----------------
پی نوشت:
1. عنکبوت، آیه 65. |