دانستن احکام صله رحم لازم است، چرا که انسان ممکن است پس از مرگ و مردن پدر و يا مادر و نيز بستگان، عاق آنها گردد. چنان که ممکن است اگر عاق آنها بوده به او رضايت داده و ديگر قاطع رحم نباشد. در نتيجه تا نامهي عمل ما مفتوح است جريان صله رحم و يا قطع رحم معنادار خواهد بود.
اهمیّت،جایگاه، آثار، احکام و مراتب صله رحم دربیان قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)
امام سجاد (علیه السلام)در دعای مکارم الاخلاق می فرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ،... وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ»1 حضرت امام سجاد (عليهالسلام) پس از آن که ولايت را به جاي عداوت و دشمني نسبت به خويشان طلب کردند از ارحام ياد کرده و در ارتباط با خويشاوندان به جاي عاق شدن نیکی را درخواست کردهاند.
معانی واژهها در بیان امام سجاد
از جمله اموری که اسلام مورد تأکید است و تارک آن مرتکب گناه کبیره گشته صله رحم است.
واژه «عَقَّ، یَعِقُّ، عُقُوقاً» در لغت به معناي مخالفت فرزند با پدر و آزرده کردن و اذیت نمود پدر می باشد.2 اما «ذَوِي الْأَرْحَامِ؛ صاحبان رحم» خويشان و بستگاني نَسَبي را شامل ميشود. آنها که از طریق پدر و مادر به انسان اتّصال مییابند.3 البته همه خويشان در يک سطح نيستند و برخي نزديک تر و برخي دورترند. به هر اندازه بستگان به پدر و مادر نزدیکتر باشند وصلت و رفت و آمد با آنها باید جدیتر و صمیمیتر باشد. معناي واژه «الْمَبَرَّةَ،» برگرفته از «برّ» به معنای نیکی و ايجاد ارتباط و ضد عقوق است.
توجه باشد که تکيه کلام حضرت به برّ و احسان به خويشان است که نسبت به آنها با ديده ی وسيعتری باید احسان کرد.
احسان رفتاری است که مبتني بر سابقه نبوده باشد؛ يعني در احسان نميتوان انتظار داشت که طرف مقابل به انسان محبّتي ابراز داشته باشد، تا من پاسخگو باشم. در احسان مهر و محبّت گرچه يک جانبه بوده باشد نيز ناشي از محبت است.
بیان حضرت زین العابدین (عليهالسلام) اینگونه ترجمه میشود که «وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ،»4 خداوندا به جای اذیت و آزار خویشاوندان احسان و نیکی را روزیم فرما!
تحلیل بحث
مناسب است که بحث صله رحم مورد تحليل قرار گیرد تا روشن گردد که چه جايگاهي در زندگي انسان دارد و چرا اين قدر در اسلام به آن اهميت داده شده است. برای پاسخ به این سؤال چند مقدمه لازم است که عبارت اند از:
مقدّمه اوّل:
بر اساس جهانبيني اسلام انسانها طوري آفريده شدهاند که هم براي رفع نيازهاي مادي و هم پيشرفتهاي معنوي احتياج به يکديگر دارند. اگر ارتباط انسانها نبود ترقّيات مادي، رشد صنايع، علوم و ... نبود و به تنهايي کسي کاري از پيش نميبرد. براي پيشرفتهاي معنوي نيز به استاد، معلّم، واعظ، مربي، انبياء و ... نياز است اگر اين ارتباط انسانها نبود اين پيشرفتها حاصل نميشد.
مقدّمه دوّم:
چيزهايي که در زندگي ضروري هستند خداوند متعال يک سری عوامل طبيعي برايش قرار داده است. به عنوان مثال: بدن غذا ميطلبد، عوامل گرسنگي ايجاد ميشود که طرف را به سوي غذا ميکشاند و... چون ارتباط انسانها با هم لازم است خداوند ارتباطي تکويني قرار داده (اوّل پدر و مادر، بعد عمو، عمه، خاله، دائي، جدّ و نوه و فرزندانشان و آنها که رابطه سببي دارند، دامادها، عروسها ...) و اين عامل طبيعي شبکهاي با جذب و انجذاب است که انسانها را به هم پيوند ميدهد.
اما گاه عوامل بيروني نيز هست که روابط اجتماعي را تقويت ميکند و توسعه ميدهد، مثل رابطه معلم، شاگرد، استاد و... که عواطفي با هم پيدا ميکنند.
مقدّمه سوّم:
خداوند متعال رابطهاي بين تکوين و تشريع قرار داده است. و براي کساني که نزديکترين رابطه تکويني دارند، يعني پدر و مادر، بالاترين حقوق را قرار داده است چنانکه ميفرمايد: «أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوَالِدَيْكَ»5 شکر من و پدر و مادرت را به جاي آور و نيز «وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»6 اين حکم الهي است که تنها او را پرستش کرده و به پدر و مادر احسان کند. از والدين که گذشت نوبت به ارحام ميرسد. «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ...»7 و کساني که وصلت ميکنند با آن کساني که خداوند امر به وصلت فرموده است.
اهمیت صله رحم
این واجب الهی آنقدر اهمیّت داشته که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) حاضرین، غايبین و کسانی که تا قیامت به این عالم پای مینهند را سفارش به رعایت این حق فرموده است. از پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیهوآله) رسیده که: «اَوْصی الشّاهِدَ مِنْ اُمَّتی وَ الْغايِبَ مِنْهُم وَ مَنْ فِی اَصْلابِ الرِّجالِ وَ اَرْحامِ النِّساءِ ِالی یَومِ الْقیامَةِ اَنْ یَصِلَ الرَّحِمَ وَ اِنْ کانَتْ مِنْه عَلی مَسیرَةِ السَّنهِ، فَاِنَّ ذلِکَ مِن الدّینِ»؛8 رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به امّت خود فرموده است: آن کساني که حاضرند و ديگراني که غایباند، که در اصلاب مردان و ارحام زنان قرار دارند و تا روز قیامت به دنیا میآیند سفارش میکنم که صله رحم را به جاي آورند! اگر چه فاصله آنان تا ارحامشان به قدر یک سال مسافرت با کاروان باشد چه آن که صله رحم یکی از مسايل مهم دین است.
و نیز دیده شده که در خطبههای فراوانی به فراخور حال، زمان و مکان پیامبر اکرم و اهلبیت (علیهمالسلام) مردم را به صله رحم سفارش میفرمودند. پیامبر اکرم با فرارسیدن ماه مبارک رمضان بر فراز منبر اینگونه توصیه فرمود که: «وقّروا کِبارَکُم وَ ارحَموُا صِغارکُم وَ صِلوُا اَرحَامَکُم»9 بزرگسالان خود را احترام، خردسالان خود را مورد ترحّم و مهر و ارحام خود را صله نمایید.
و نیز در قرآن کریم اینگونه آمده است که اهل ایمان نسبت به صله رحم به گونهای باید عنایت داشته باشند که مبادا نسبت به آن به درستی عمل نکرده باشند. «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ»10 خردمندان با ایمان کسانی هستند که دستور باریتعالی را در مورد افرادی که امر به صله آنها فرموده اطاعت کرده و از خداوند و حسابرسی سخت او بیم دارند.
جای گاه صله رحم
روايتي قويّ السّند است که محمد بن مسلم (ره) از حضرت امام صادق (عليهالسلام) نقل کرده که پدر بزرگوارشان از امام علي بن الحسين (عليهالسلام) نقل فرمودهاند: «يا بُنَيَ انظر الي خَمسةٍ فَلا تُصاحبهُم و لا تُرافِقهم في طَريق، فقلت: يا ابَه مَنْ هُمْ؟ قالَ: اِيّاکَ وَ مُصاحَبَةُ الکَذّابِ،... وَ ايّاکَ وَ مُصاحَبةُ القاطعِ لرَحِمِهِ، فَانّي وَجَدتُه مَلعوُناً في کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ فِي ثَلاثِ مَواضِعٍ» ای پسرم! به پنج گروه بنگر و هیچ کدام را همراهی و رفاقت در راهی مکن! پس گفتم: ای پدر آنها کیستند؟ فرمود: تو را از همراهی آن که بسیار دروغ میگوید برحذر میدارم... و نیز تو را از همراهی با قاطع رحم بر حذر میدارم. چرا که در سه جای کتاب الله عز و جل او را ملعون یافتهام. قال الله عزّوجلّ: «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ، أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمَى أَبْصَارَهُمْ»؛11 آیا اگر به حکومت رسیدید، میخواهید در زمین فساد کنید و پیوند خویشاوندیتان را ببرید؟ اینانند که خدا لعنتشان کرده است و گوشهایشان را کر و چشمانشان را کور ساخته است. و قال: «وَ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»12 و آنان که پیمان خدا را پس از استوار کردنش میشکنند و آنچه را که خدا به پیوستنش فرمان داده میگسلند و در زمین فساد میکنند، لعنت بر آنهاست و سرای بَد نصیبشان. و قال: فی البقره: «و الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ هُمْ الْخَاسِرُونَ»13 فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند، اینها زیانکارانند.
گذشته از آيات ذکر شده، روايات فراوانی در اثبات مطلوبيت صله رحم وارد شده است. بعضی از علمای بزرگوار درباره صله رحم روايت های متعددی را مورد بررسي قرار داده اند که اکثر آنها دلالت بر وجوب دارد.14 يکي از آنها اين است: سکوني از امام صادق (عليهالسلام) نقل کرده است: «لا تَقطَع رَحِمَکَ و اِن قَطَعَک»15 قطع رحم نکن گرچه آنها با شما قطع ارتباط کنند.
احکام صله رحم
انسان ممکن است پس از مرگ و مردن پدر و يا مادر و نيز بستگان عاق آنها گردد. چنان که ممکن است اگر عاق آنها بوده به او رضايت داده و ديگر قاطع رحم نباشد. در نتيجه تا نامهي عمل ما مفتوح است جريان صله رحم و يا قطع رحم معنادار خواهد بود.
دانستن احکام صله رحم لازم است و در اينجا به اندازه لزوم به آن خواهيم پرداخت:
1. صله رحم مثل حج نيست که در عمر يک بار بر انسان به شرط استطاعت واجب گردد و تمام شود. بلکه اين حکم دائمي و مستمري است که به دفعات بايد انجام پذيرد.
2. همه بايد به حسب اختلاف موارد بر مبناي درک عرف به اين واجب بپردازند، بهگونهاي که ديگران درک کنند که او صله رحم را به جا آورده و ارتباطش را با خويشاوندان حفظ کرده است.
3. ناگفته نماند که زمان و مکان، اشخاص، شخصيتها، دوري و نزديکي، حيات و ساير ويژگيها و تفاوتهاي اشخاص، دفعات و فواصل آن را تغيير ميدهد. و شايد سرّ اينکه در روايات حدّ خاصي براي صله رحم براي همه اشخاص تعيين نشده همين باشد که صله يا قطع رحم با تغيير اين فاکتورها تفاوت ميکند، ملاک کلّي اين است که رفتار با خويشاوندان بايد بهگونهاي باشد که با توجه به اين متغيّرات عرفاً قطع رحم تلقّي نشود.
4. قطع رحم و ترک همه اشکال وصلت حرام است و از کبائر به حساب ميآيد.
5. گرچه صله رحم نسبت به خويشاوندان دور ممکن است با سلام و احوال پرسي حاصل شود و قدر واجب آن انجام گيرد اما هر قدر کامل تر باشد مطلوب تر خواهد بود.16
6. با اين بيان به اين نتيجه ميرسيم که احکام صله رحم به دو گونه واجب و مستحب تقسيم ميگردد چنانکه شهيد اول (ره) در کتاب قواعد17 به اين واقعيت تصريح کردهاند.
مراتب صله رحم
در اين جا سؤالي مطرح ميشود که براي بسياري از مردم مخصوصاً مسئولين پرمشغله، امکان رسيدگي به همه خويشاوندان را ندارند، پس انجام اين تکليف در مورد ايشان به چه صورت خواهد بود؟
پاسخ این است که اولاً «وَ أُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ»18 خویشاوندان برخی بر برخی مقدماند. از این جهت باید رعایت ترتّب و تقدّم در اين وصلت مراعات گردد. بر اين اساس هر چه به هم نزديکتر و روابط قويتر است تکليف بيشتر است. به بیان دیگر پدر و مادر مرکز وصلت خواهند بود، و بعد از آنها هر که به اين دو نزديکتر است حق بيشتري برای وصلت خواهد داشت، و هر چه دورتر ميشود حق او ضعيفتر ميگردد. و ثانياً حفظ ارتباط با خويشاوندان مراتبي از نظر کميت و کيفيت دارد.
و در بیانات اهل بیت (علیهمالسلام) به وجود مراتب اقلّ و اکثري و نيز شدّت و ضعف آن اشاراتي شده که به بعضي از آنها اشارهاي خواهيم داشت:
1.با سلام کردن: امام ششم (علیهالسلام) فرمودند: «فَصِلوُا اَرحامَکم و بِرّوُا بِاِخوانِکم وَ لَو بِحُسن السَّلامِ و رَدِّ الجَوابِ...»19 ؛ پس صله رحم کرده و به برادران نیکی کنید گرچه به نیکو سلام کردن و پاسخ آن باشد. هم چنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «صِلوُا اَرحَامَکُم فِی الدُّنیَا وَ لَو بِسَلامٍ»20 صله رحم نمایید! گر چه به سلامی باشد.
2. گاه نوشانیدن آبی: نوشانيدن آبي به خويشاوندان جزء صله رحم شمرده شده است. از حضرت امام علیّ بن موسی الرضا (علیهالسلام) نقل شده که فرموده اند: «صِل رحمَک وَ لو بِشربَةٍ مِن مَاءٍ» صله رحم کن! اگر چه به شربت آبي باشد.
3. نهي از آزار خويشان: از جمله موارد صله رحم ترک آزار بستگان است: از حضرت رضا (عليهالسلام) نیز نقل شده که فرمودهاند: «وَ اَفْضَلُ ما تُوصِلُ بِهِ الرَّحِمِ کَفُّ الاَذی عَنْها»21 بهترین صله رحم خودداری از آزار آنان است.
4. کمک مالی به خویشان به ويژه فقراء ایشان: در روايات فراواني اين نکته آمده که انسان بايد «صِلَةُ القِرابَةِ بِالْمالِ» داشته باشد. يعني اين که رسيدگي مالي به خويشان واجب است. در حالی که این اعانه از موارد زکات به حساب نمی آید، بلکه اين حقّي از حقوق الهي است که هر مسلمان بايد به آن اقدام کند. در روايات صحيحهاي در اصول کافي از جناب ابي بصير (ره) است که گويد با عدّهاي از ثروتمندان خدمت امام صادق (عليهالسلام) شرفياب بوديم که بحث زکات شد و امام مصاديق آيات قرآني را در اين باب ميفرمود تا اين که در آخر آن، بحث از مواردي از اموال شد که جزء زکات نيستند، سپس اشاره کردند که: «وَصْلَتُکَ قِرابَتَکَ لَيْسَ مِنَ الزَّکاةِ»22 و کمک مالی به خویشاوندان از موارد زکات نیست. در کتاب شریف نهجالبلاغه آمده که «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ لَهُ مالٌ، فَلْيَصِلْ بِهِ الْقِرابَة...»23 کسي که مال دارد و متمکن است بايد به وسيله آن به نزديکانش کمک کند.
نکته1:
تَکَفُّل خويشان مستمند مانند همسر و پدر، مادر هر چه بالا روند و فرزند هر چه پايين آيد، واجب است. ولی کمک به بقیّه خویشاوندان استحباب دارد.24 البته خویشان هر قدر به پدر و مادر نزديکتر شوند استحباب کمک به آن ها شدّت بيشتري مييابد.25
نکته 2:
حضرت مولا علی (علیهالسلام) فرمودند: «زَکاةُ الْیَسارِ بِرُّ الْجیرانِ وَ صِلَةُ الاَرْحامِ»26 زکات کسانی که از وسعت مالی برخوردارند نیکی به همسایگان و صله ارحام است. در نهجالبلاغه نیز به شرح در این باب سخن گفتهاند.27
5. زيارت: ديدار از خويشان از واضحترين موارد صله رحم است. ناگفته نماند مواردي که خويشان فقيرند تنها به زيارت وصلت تحقق نمييابد، بلکه بايد کمک مالي هم به ايشان انجام داد.28
آثار صله رحم
صله رحم بیشک، دارای آثار و برکاتی است که برخی از آنها عبارت اند از:
1. رشد دهنده مال: حضرت امام باقر (علیهالسلام) فرموده اند: «صِلةُ الاَّرحامِ... و تُنمِی الاموال...»29 صله رحم مال را رشد می دهد.
2. باز دارنده از گناه: امام ششم (علیهالسلام) فرمودند: « اِنَّ صِلةَ الرَّحِمِ... وَ یعصِمَانِ من الذُّنوُبِ...»30صله رحم انسان را از گناه محافظت می کند.
3. حسن خلق: امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «صِلةُ الاَرحامِ تُحَسِّنُ الخُلقَ...»31 صله رحم اخلاق انسان را نیکو می سازد.
4. پاک کننده اعمال: حضرت امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «صِلةُ الاَّرحامِ تُزَکّی الاعمالَ...»32 صله ارحام اعمال انسان را پاک می سازد.
5. دافع بلایا: حضرت امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «صِلةُ الاَّرحامِ تَدفعُ البَلوی...»33 صله رحم باز دارنده از بلاها است.
6. طول عمر: از امام هادی (علیهالسلام) نقل شده که فرموده اند :«لَمّا کلّم الله عزّوجلّ موسیَ بنَ عمرانَ (علیهالسلام) قالَ موُسی: اِلهیِ... مَا جَزاءُ مَن وَصَل رَحِمَه؟ قَالَ: یَا موُسی، اُنسیِ لَهُ أجَلَه وَ اُهَوِّنُ عَلَیهِ سَکَراتِ المَوتِ»؛34 آن گاه که خدای عزوجل با موسی بن عمران سخن گفت، موسی عرض کرد: پاداش کسی که صله رحم کند چیست؟ خداوند فرمود: ای موسی! مرگ او را به تأخیر میاندازم و سختیهای جان دادن را بر او آسان میکنم.
7. سهل و آسان کننده حساب قیامت: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «اِنَّ صِلةَ الرَّحِمِ و البِرَّ لَیُهَوِّنانِ الحِسَابَ...»35 البته صله رحم و نیکی کردن حساب را آسان می کند.
8. موجب وصلت الهی: در حدیث قدسی آمده: «قال الله تعالی: اَنَا الرَّحمَنُ، وَ هَذِهِ الرَّحِمُ شَقَقتُ لَهَا اِسماً مِن اِسمِی، فَمَن وَصَلَهَا وَصَلتُهُ، وَ مَن قَطَعَهَا قَطَعتُهُ.»36 خداوند سبحان فرموده است: من رحمان هستم و نام رَحِم را از اسم خودم مشتق نمودهام، پس هر کس صله رحم کند و با بستگان خود پیوند نماید من او را به رحمت خود وصل خواهم کرد و هر کس قطع رحم کند من رحمت خود را از او قطع خواهم نمود.
ثواب صله رحم
نزد خداوند متعال صله رحم را ثواب فراواني است. در اين جا تنها روايتي را که امام صادق (عليهالسلام) از پيامبر(صلياللهعليهوآله) در حديث مناهي که از بسياري از امور نهي فرمودهاند اينگونه نقل فرمود خواهيم داشت:
«وَ مَنْ مَشي اِلَي ذي قِرابَةٍ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ لَيصلَ رَحِمَهُ اَعْطاهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ اَجْرَ مِأةِ شَهيدٍ وَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ اَرْبَعونَ اَلْفَ حَسَنَهٍ وَ مَحي عَنْهُ اَرْبَعونَ اَلْفَ سَيّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ مِثْلَ ذلِکَ وَ کانَ کَاَنَّمَا عَبْدَاللهَ عَزَّوَجَلَّ مِأةَ سَنَةٍ صابِراً مُحْتَسِباً»37 کسي که براي ديدار و زيارت و يا کمک مالي به يکي از خويشاوندان قدمي بر دارد تا که صله رحم کند، خداوند عزوجل او را اجر و پاداش صد شهيد عنايت فرمايد، و به هر گامي که بر دارد چهل هزار حسنه بر او نوشته شود و از او چهل هزار گناه محو گردد، و به همين اندازه درجات او را بالا برد، و گوئيا او خداوند متعال را صد سال با شکيبايي و براي خدا عبادت کرده است.
احکام قطع رحم
برای قطع رحم احکامی است که برخی از آن ها را مورد توجه و عنايت قرار خواهيم داد:
قطع رحم بدون هيچ قيدي، مطلقاً حرام است. حرمت قطع رحم تا آن جا است که اگر خويشاوند انسان، کافر حربي و غيرحربي، بدعتگذار، فاسق و يا گناهکاري باشد که آشکار و يا نهان مرتکب عصيان و گناه شود. مع الوصف38، اين حکم برداشته نخواهد شد.
اگر بستگان انسان از کفّار، منافقين، اهل عصيان، ارتداد، و بدعتگذار باشد و رفت و آمد با او موجب تقويت و توجيه گناه، فسق، نفاق، بدعت گردد اين صله رحم به عنوان ثانوي حرام خواهد بود. پس بايد توجّه به نحوه انجام و موقعيّتهاي خاص آن نيز داشت. مبادا حکم اولي قطع رحم با حکم ثانوي تغيير يافته باشد و از آن بي خبر باشيم.
افراد به هر اندازه به پدر و مادر انسان نزديکتر باشند حرمت قطع ارتباط با آنها بيشتر و واضحتر خواهد بود. بالطبع هر اندازه از پدر و مادر دورتر شوند کراهت فاصله با آنها کمتر خواهد بود.
اما حین تزاحم قطع رحم با حرامی دیگری وظیفه چیست؟ بی شک، قطع رحم چون از گناهان کبیره است احتراز از آن بر صغیره مقدم است.39
در باب عدالت، فقهاء عظام در فقه روشن کرده اند که شخص به ارتکاب یک کبیره ملکه عدالت را از دست خواهد داد. در نتیجه او که قطع رحم کند به سرعت از عدالت ساقط شده است. شاهد اين مدعا برخورد ميرزاي شيرازي (اعلي الله مقامه) با شيخ انصاري (ره) است که گویند مادر شیخ انصاری (ره) خبر داشت که شیخ به جناب میرزای شیرازی که از شاگردان او بوده سخت علاقهمند است. در فرصتی از میرزا خواست که وقتی شیخ در خانه نیست او را ببیند و نکتهای را با او در میان گذارد. میرزا به موقع خود را به مادر شیخ رسانید و ایشان گلایه کرد که شهریه طلاب 5 تومان است و در این خانه محقر من، شیخ، همسر و فرزندانش به عسرت و سختي سر میکنيم. او شهریهای بیش از سايرین برخود قايل نیست. فکری به حال ما کنید! شب قبل از نماز مغرب و عشا بود که میرزا خود را به سجاده شیخ رسانیده و سوالی مطرح کرد که شما که قطع رحم کرده اید آیا می توانم نماز را شما اقتدا کنم؟ شیخ همه چیز را دریافته بود که فرمود: به نظر می رسد جماعت شما درست باشد ولی پس از نماز در حرم مولی (سلام الله علیه) با هم صحبت خواهیم کرد. پس از نماز هر دو به موعد آمدند و شیخ در پاسخ فرمود بیش از این حق من نیست گرچه مادر ناراضی باشند. ولی شما اگر قبول می کنی بابت سهم سادات به شما بدهم و شما به من ببخشی؛ این کمکی است به ما. میرزا نیز احتیاط کرده و آن مبلغ را به گردن نگرفت.
مفاسد قطع رحم
قطع رحم دارای مفاسد دنیوی و اخروی است که برخی از آنها از قرار زیرند:
1. تسلط اشرار بر اموال و دارایی: از امام باقر (علیهالسلام) روایت شده که میفرمایند: «اِذَا قَطَعوُا الاَرحامَ جُعِلَتِ الاَموالُ فِی اَیدِی الاَشرارِ»؛40 وقتی که قطع رحم کنند اموالشان به دست اشرار افتد.
2. نابودی: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «الذنوبُ الّتی تُعَجِّلُ الفَناء قَطِیعه الرَّحم»41 از گناهانی که نابودی را سرعت میبخشد قطع رحم است.
3. تسريع کننده اجل: امام علی (علیهالسلام) در جمع فرمود: «اَعوُذُ بِاللهِ مِنَ الذُّنوُبِ الّتی تُعَجِّلُ الفَنَاءَ»42 به خداوند پناه میبرم از آن چه نابودی را سرعت بخشد. در این هنگام عبد الله بن الکوّاء از جای برخاست و گفت: «اَوَ تکونُ ذُنُوبٌ تُعَجِّلُ الفَناءَ؟» مگر گناهی مرگ را سرعت میبخشد؟ حضرت در پاسخ فرمود: «نعم، ویلک قَطیعه الرَّحِمِ»43 بله، وای بر تو قطع رحم.
4. بهشتي نشود: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرموده باشند که «ثَلاثة لا یَدخُلونَ الجنّة مُدْمِنُ خَمرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قاطِعُ رَحِمٍ»44 سه گروهند که وارد بهشت نشوند: آن که دايم بادهگساری کند، و او که جادو گری کند و او که پیوند خوشاوندی را ببرد.
5. عدم نزول ملايک: پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیهوآله) میفرمایند: «اِنَّ الملائکةَ لا تَنزلُ علی قومٍ فیهم قاطعُ رحمٍ»45 فرشتگان بر گروهی که در بین آنها قاطع رحمی باشد نازل نگردند. در بیانی دیگر از ایشان نقل شده که «انَّ الرَّحمهَ لا تَنزلُ علی قومٍ فیهم قاطعُ رحمٍ»46 فرشتگان بر گروهی که در بین آنها قاطع رحمی باشد نازل نگردند.
6. بریدگی خداوند از انسان: این گونه از معصوم (علیه السلام) روایت شده که «اِنَّ رَجُلاً اَتیَ النَّبیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: یا رسول الله ان لی اهلا قد کنتُ اَصِلَهُم و هم یُؤذونی، و قد اَرَدتُ رَفضَهُم. فقالَ له رسول الله: اِذاً یَرفَضُکُم اللهُ جَمیعاً. قال: و کیف اصنَعُ؟ قال: تُعطی مَن حَرَمَکَ، و تَصِلُ من قطَعَکَ، و تَعفوُا عمَّن ظَلَمَکَ، فاِذا فَعَلتَ ذلِکَ کانَ اللهُ عزّو جلَّ لَک علیهم ظهیرا.»47 مردی به حضور پیامبر گرامی اسلام شرفیاب شد. عرض کرد: من ارحامی دارم که آنها را صله میکنم ولی آنان مرا آزار میدهند، میخواهم ترکشان گویم. حضرت فرمود: در این صورت خداوند همه شما را ترک خواهد گفت. عرض کرد پس چه کنم؟ فرمود: به کسی که دست رد بر سینهات زده عطا کن! و به او که از تو بریده پیوند برقرار کن! و از او که به تو ستم روا داشته در گذر! اگر چنین کنی خداوند عزّ و جلّ پشتیبان تو در برابر آنها خواهد بود.
7. منفورترين نزد خداوند: حضرت امام صادق (عليهالسلام) فرمودند شخصي از قبيله خثعم خدمت پيامبر اکرم (صلواتاللهعليهوآله) شرفیاب شده و گفت: يا رسولَ الله... فاخبرني اَيُّ الاعمال ابغَض إلي الله؟ قال: الشرک بالله، قال: ثم ماذا؟ قال: ثم قطيعة الرحم...48 اي رسول خدا! به من خبر دهید که کدام اعمال نزد خداوند مبغوضترين است؟ فرمود: شرک به خدا، پرسيد که پس از آن کدام است؟ فرمود: پس از آن قطع رحم است...
پدر معنوی
در روایات تأويل اين آيه شريفه که «وَ أُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ»49 خويشان، برخي بر برخي مقدماند، را به اهل بیت (علیهم السلام) دانسته اند. بنابراين، بي توجهي و آزار اهلبيت (عليهمالسلام) از مصاديق قطع رحم خواهد بود.50
بر این مبنا اهلبيت (عليهمالسلام) صاحبان رحم و از خويشان دانسته شده اند. امام موسى بن جعفر (علیهالسلام) از پدرانشان (علیهمالسلام) وایشان از رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) نقل فرمودند که: «أنا سيدُ مَن خَلَقَ اللهُ و أنا خيرٌ مِن جبرئيل و إسرافيل و حَمَلَةُ العَرشِ وَ جَميِعُ المَلائِكَةِ المُقَرَّبينَ و أنبِيَاءِ اللهِ المُرسَليِنَ وَ أنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَةِ وَ الحَوضِ الشَّريِفِ وَ أنَا وَ عَلِيٌّ أبَوَا هِذِهِ الأُمَّةِ مَن عَرَفَنَا فَقد عَرَفَ الله وَ مَن أنكَرَنَا فَقَد أنكَرَ الله (عزوجل)، وَ مِن عَلِيٍّ سِبطا أُمَّتيِ وَ سَيِّدَا شَبَابِ أهلِ الجَنَّةِ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ وَ مِن وُلدِ الحُسَينِ أَئِمَّة تِسعَة طاعَتُهُم طاعَتيِ وَ مَعصِيَتُهُم مَعصِيَتيِ تَاسِعُهُم قَائِمُهُم وَ مَهديِهِم."51 از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که من سيد مخلوقات الهی هستم و از جبرئيل و إسرافيل و حاملان عرش همه ملايک مقرَّب و أنبياء خداوند برترم. من صاحب شفاعت و حوض شريف هستم. و من و علي دو پدران این أُمّت هستیم، کسی که ما را شناخت خدا را شناخته است.
نکته:
باید توجه داشت که مبادا انسان عاق والدین معنوی خویش گردد. روایت است که جناب اصبغ بن نباته (رض) در آخرین لحظات عمر شریف امام علی (علیهالسلام) خدمت آن حضرت شرفیاب شد. حضرت انگشت ابهام او را گرفته و فرمود در چنین حالتی به خدمت رسول الله (صلوات الله عليه و آله) رسیدم، آن حضرت همین گونه که دستت را گرفتهام دستم را گرفته و فرمود: مردم را خبر کرده و بر فراز منبرم صعود کن و به مردم بگو: خدا لعنت کند هر که عاق والدین شود!
خدا لعنت کند هر که اجیری گیرد و مزدش را نپردازد!
خدا لعنت کند هر بنده ای که از تحت فرمان مولایش فرار کند!
مردم با شنیدن این سخنان از من توضیح خواستند که گفتم بیش از این رسول خدا نفرموده و چیزی نمی گویم مگر این که خود بفرماید شما بمانید من توضیح خواهم خواست. پس از درک حضرت، ایشان فرمودند بگو:
من و علی دو پدران این جامعهایم، پس خدا لعنت کند هر که عاق ما شود!
من و علی دو اجیر این امّتیم، پس خدا لعنت کند هر که مزد ما را ندهد!
من و علی دو مولای این مردمیم، پس خدا لعنت کند هر بنده ای که از تحت فرمان ما فرار کند!52
---------------------
پی نوشت ها:
1. امام سجاد (علیه السلام)، صحیفه سجادیه، دعاء مکارم الاخلاق، رقم 20.
2. لويیس مألوف، المنجد، تحت واژه عقّ.
3. سید حسن طاهری خرّم آبادی، صله الرحم و قطیعتُها، قم: مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1415ق، ط 3، ص 80-87.
4. امام سجاد (علیه السلام)، صحیفه سجادیه، دعاء مکارم الاخلاق، رقم 20.
5. سوره مبارکه لقمان، آيه شريفه 14.
6. سوره مبارکه اسراء، آيه شريفه 23.
7. سوره مبارکه رعد، آيه شريفه 21.
8. کليني، اصول کافی، ج 2، ص 151.
9. صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 295.
10. سوره مبارکه رعد، آیه شريفه 21.
11. سوره مبارکه محمد، آيه شريفه 22 و 23.
12. سوره مبارکه رعد، آيه شريفه 25.
13. سوره مبارکه بقره، آيه شريفه 27.
14. سید حسن طاهری خرم آبادی، صله الرحم و قطیعتُها، ص 8-28.
15. الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج 8، ص 594، باب 149، من احکام العشرة، ح 4.
16. سيد حسن طاهری خرمآبادي، صلة الرحم و قطيعتها، ص 62.
17. شهيد اول، القواعد، 5، قم: بي نا، بي تا،ج 2، ص 51 - 53.
18. سوره مبارکه انفال، آيه شريفه 75.
19. کافی، ج 2، ص 157.
20. قمی، سفینة البحار، ج 1،ص 514.
21. کافی، ج 2، ص 151.
22. وسائل الشيعه، ج 6، ص 28، باب 7، من ابواب ما تجب فيه الزکاة، ح 3.
23. وسائل الشيعه، ج 11، ص 533، باب 5، من ابواب فعل المعروف، ح 3، به نقل از کافي، مجالس ابن الشيخ.
24. شهيد اول، القواعد، ج 2، ص 53.
25. سيد حسن طاهري، صلة الرحم و قطيعتها، ص 71.
26. فهرست موضوعی غرر، ص 133.
27. امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، خط 23.
28. سيد حسن طاهري، صلة الرحم و قطعتها، ص 72.
29. کافی، ج 2، ح 4، ص 0150
30. کافی، ج 2، ح 30، ص 157.
31. کافی، ج 2، ح 12، ص 0152
32. کافی، ج 2، ح 4، ص0150
33. کافی، ج 2، ح 31، ص 0157
34. شیخ صدوق، امالی، مجلس 8، ص 173، و نیز از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) همین معنا نقل شده است. بحارالانوار، ج 74، ص 88، ح 2.
35. کافی، ج 2، ح 30، ص 157.
36. محمد مهدی نراقی، جامع السعادات، ج 2، ص 252.
37. وسائل الشيعه، ج 6، ص 286، باب 20، من ابواب الصدقه، ح 5، به نقل از من لا يحضره الفقيه.
38. سید حسن طاهری خرم آبادی، صله الرحم و قطیعتُها، ص 92.
39. سید حسن طاهری خرم آبادی، صله الرحم و قطیعتُها، ص 126.
40. کافی، ج 2، ص 374 ، ح 2 و نیز کافی، ج 2،ص 348، ح 8.
41. مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 94، ح 23.
42. مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 94، ح 23.
43. کافی، ج 2، ص 347، ح 7.
44. صدوق، خصال، ص 179، ح 243.
45. کنزالعمال، ح 6974.
46. کنزالعمال، ح 6978.
47. بحارالانوار، ج 74، ص 100، ح 50.
48. الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج 11، ص 396، باب 1، من ابواب الامر.
49. سوره مبارکه انفال، آيه شريفه 75.
50. از جناب ابي بصير (ره) است که گويد به حضرت امام باقر (عليهالسلام) عرض کردم: «إنَّ رَجُلاً مِنَ الْمُخْتارِيَّةِ لَقِيَنِي فَزَعَمَ أنَّ مُحَمَّدَ بْنَ الْحَنَفِيَّةِ إمَامٌ، فَغَضِبَ أبُوجَعْفَرٍ (عليهالسلام)، ثُمَّ قّالَ: أفَلا قُلْتَ لَهُ؟ قَالَ: قُلْتُ لا وَ الله، مَا دَرَيْتُ مَا أقُولُ، قالَ أفَلَا قُلْتَ لَهُ إنَّ رَسُولِ الله (صلي الله عليه و آله) أوْصَي إلَي عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ؟ فَلَمَّا مَضَي عَلِيٌّ (عليهالسلام) أوْصَي اِلَي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ لَوْ ذَهَبَ يَزْوِيهَا عَنْهُمَا لَقَالَا لَهُ نَحْنُ وَصِيَّانِ مِثْلُکَ وَ لَمْ يَکُنْ لِيَفْعَلَ ذَلِکَ وَ أَوْصَي الْحَسَنُ اِلَي الْحُسَيْنِ وَ لَوْ ذَهَبَ يَزْوِيهَا عَنْهُ لَقَالَ أنَا وَصِيٌّ مِثْلُکَ مِنْ رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه و آله) وَ مِنْ أَبِي وَ لَمْ يَکُنْ لِيَفْعَلَ ذَلِکَ قالَ اللهُ عَزَّوجَلَّ: وَ أُولوُا الاَرْحامِ بَعْضُهُمْ أوْلي بِبَعْضٍ هِيَ فِينَا وَ فِي أبْنَائِنَا». کافي، ج 1، ص 291، باب ما نص الله عزوجل و رسوله علي الائمة (عليهمالسلام) واحداً فواحداً ، ح 7.
51. محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، ج 16، ص 364، باب 11.
52. محدث قمي، منتهيالامال، ج 1، امام علي (عليهالسلام). |