اگر به شيعيان ما توفيق يكدلي در وفا به عهدي كه بر عهده آنهاست، عطا ميشد، يمن لقاي ما از ايشان به تأخير نميافتاد و سعادت مشاهده ما همراه با «حقّ معرفت» برايشان حاصل ميشد.
پایبند نبودن به عهد و پيمان
بيشكّ، همه انسانها به مروّت و جوانمردي علاقهمندي نشان داده و همگان اين نكته را پذيرا هستند كه انسان بايد نسبت به تعهّدات خود پايبندي داشته باشد، و بر سر قرار و تعهّد خود وفادار بماند و بي قيدي در وفاي به عهد و پيمان، چه پيمان با خدا و چه پيمان با خلق خدا، از جدّيترين موانع در راه وصال مهدي موعود (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) ميباشد، که در این فرصت به بررسي آن ميپردازيم:
الف) فراموشي عهد و پيمان با خداوند:
خداوند متعال بر وفاي به عهد و پيمانهاي خود تأكيد ورزيده و از بندگان خود خواسته كه به او وفادار باشند تا او هم به عهد خويش وفا كند: «اوفوا بعهدي اوف بعهدكم»؛1 به عهد و پيمان من پايبند باشيد، تا كه به عهد و پيمانم با شما وفادار باشم.
يكي از نامههائي كه از جانب حضرت وليّعصر (ارواحنا فداه) كه از طريق شيخ مفيد (رحمه الله)2 به دست ما رسيده اين توقيع مبارك و شريف است. پيش از هر توضيح، ترجمه كاملي از بيان امام (علیه السلام) آوردهايم تا خواننده خود بيشتر به تدبير و تدبّر درباره آن نوشته بينديشد. واقع اين كه، بيان آن وليّاللهالاعظم (سلام الله علیه) بسيار جامع و مانع است، بنابراين، آن را تقطيع نكرده و تحت عناوين گوناگون قرار ندادهايم تا از ابلاغ پيراسته سخن امام (روحيفداه) چيزي كاسته نگردد:
به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد، سلام خداوند بر تو اي دوست با اخلاص در دين كه در اعتقاد و يقين به ما (نسبت به ديگران) امتياز داري. در منظر تو خداوندي را كه جز او خدايي نيست سپاس گزارده، از او درود و رحمت بر آقا و مولاي پيامبران حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) و نيز خاندان پاكش را خواستاريم.
پروردگار توفيقت را براي ياري حق دوام بخشد! و پاداش تو را به خاطر سخناني كه با صداقت از جانب ما ميگويي افزون گرداند! تو را آگاه ميكنيم كه به ما اجازه داده شده است كه تو را به شرافت و افتخار مكاتبه مفتخر سازيم و موظف كنيم كه آنچه به تو مينويسيم به دوستان ما كه نزد تو ميباشند، برساني. خداوند به اطاعت از خود، عزيز و گراميشان بدارد! و با حراست و عنايت خود امورشان را كفايت نمايد! و مشكلاتشان را برطرف سازد! پس تو ـ كه خداوند با ياري خويش در برابر دشمنانش كه از دينش خارج شدهاند، تأييدت نمايد ـ به آنچه كه يادآور ميشويم متوجه و آگاه باش و در رساندن آن به كساني كه اعتماد به آنها داري، بر طبق آنچه كه براي تو ـ اگر خدا بخواهد ـ ترسيم و تعيين ميكنيم عمل نما!
گرچه هم اكنون در مكاني دور از جايگاه ستمگران سكني گزيدهايم- چرا كه خداوند صلاح ما و شيعيان با ايمانمان را مادامي كه حكومت دنيا به دست تبهكاران باشد، در اين كار به ما ارايه فرموده است- ولي در عين حال از تمام آنچه بر شما ميگذرد، آگاهيم و چيزي از اخبار و احوال شما بر ما پوشيده و مخفي نيست.
همچنين از خطاها و لغزشهايي كه گذشتگان صالح از آن دوري ميكردند، ولي بسياري از شما مرتكب آن شدهاند نيز باخبريم. اينان عهد و ميثاق مأخوذ خويش را چنان پشت سر انداختهاند كه گويا از آن آگاه نيستند. (با تمام اين احوال) ما هرگز شما را رها نكرده و يادتان را از خاطر نبردهايم؛ كه اگر جز اين بود و توجهات ما به شما نبود، بلاها و مصيبتها بر شما فرود ميآمد و دشمنان شما را ريشهكن ميكردند.
پس، از خداوند بترسيد و تقواي الهي پيشه كنيد و ما را ياري رسانيد، تا از فتنهاي كه به شما روي آورده است شما را نجات بخشيم؛ فتنه و آشوبي كه هر كس زمان مرگش رسيده باشد، در آن هلاك شود. و آن فتنه، نشانة نزديكشدن حركت و جنبش ما و آگاهي شما از امر و نهي ما است. و خداوند نور خود را تمام خواهد كرد، گرچه مشركان را خوش نيايد. (در آن فتنه) از آتش جاهليت كه گروههاي اموي براي هراسانسازي گروه هدايتشده برافروختهاند، ايمن بمانيد. در آن فتنه، من عهدهدار نجات كسي هستم كه براي خود مقام و جاي¬گاهي نجويد و در عيبجويي و كناره گيري از آن فتنه به راهي پسنديده گام گذارد.
از حادثهاي كه به هنگام فرا رسيدن ماه جماديالاولي در همين سال روي خواهد داد عبرت گيريد و از خوابي كه شما را فرا گرفته است، براي حوادث بعدي بيدار شويد. به زودي از آسمان، نشانهاي روشن و آشكار و از زمين نيز علامتي همانند آن براي شما پديدار ميشود. در مشرق زمين، حوادثي حزنانگيز و اضطرابآور روي خواهد داد و بعد از آن، گروههايي كه از اسلام روي گردانيده و خروج كردهاند، بر عراق سلطه پيدا خواهند كرد. بر اثر بدكاري و سوء اعمال آنان، اهل عراق دچار سختي معيشت ميگردند. پس از مدتي، با نابودي طاغوتي از اشرار، ناراحتيها برطرف ميشود و سپس پرهيزكارانِ نيكوكار از هلاكت او شاد ميگردند.
كساني كه از گوشه و كنار دنيا به حج ميروند، به تمام آرزوها و اهداف خود ميرسند. و ما را در آسان نمودن حج ايشان طبق دلخواهشان، برنامهاي است كه بر اساس نظم و ترتيب و انسجام ظاهر ميگردد.
پس هر يك از شما بايد كاري كند كه وي را به محبت و دوستي ما نزديك مينمايد؛ و از آنچه كه باعث نزديكي به كراهت و خشم ما است دوري گزيند؛ زيرا امر ما به طور ناگهاني فرا ميرسد. در آن هنگام ديگر توبه و بازگشت سودي ندارد و پشيماني از گناه، كسي را از كيفر ما نجات نميبخشد. خداوند راه رشد و هدايت را به شما نشان دهد! و به رحمت خود، وسايل توفيق را به آساني برايتان فراهم فرمايد.3
در اين نامه ارزشمند، امام زمان (سلام الله علیه) چند مانع را يادآوري فرموده و همگان را از آن بر حذر داشتهاند:
- عهد و پيمان خويش را با خدا و اولياي او نشكنيد؛
- خود را در شعلة فتنهها و آشوبها نيندازيد؛
- به اموري كه موجب ناخوشنودي امام است روي نياوريد.
ب) بي وفايي در عهد و ميثاق با امام زمان (سلام الله علیه):
يكي از حقوق مسلّمي كه بايستي نسبت به وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه رعايت كنيم، وفاي به عهد و پيماني است كه خداوند متعال بر عموم آدميان و به ويژه بر اهل ايمان واجب گردانيده است: «وَ قَد أَخَذَ مِيثَاقَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنينَ»؛4 و اگر آماده ايمان آوردن هستید، خداوند از شما عهد و پيماني (فطري) گرفته است.
خداوند متعال، دو گونه عهد و پيمان را ويژه امام زمان (سلام الله علیه) بر عهده ما قرار داده است:
1. عهد و پيمان عام؛ و آن عبارت است از پيماني عمومي كه به مقتضاي فطرت در نهاد تمام آدميان به وديعت نهاده شده است؛ چنانكه در زيارت آل ياسين به ساحت قدسي وليّ عصر (ارواحنا فداه) اين گونه تقديم سلام ميكنيم: «السَّلامُ عَلَيكَ يَا ميثَاقَ اللَّهِ! الّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ»؛5 سلام بر تو اي عهد و پيمان خدا! كه خداوند آن را بر خلق خويش محكم و مؤكّد ساخته است.
2. عهد و پيمان خاص؛ كه آن عبارت است از عهدي ويژه كه در واقع نوعي بيعت با امام (سلام الله علیه) است. حضرت مولي الموحدين علي (علیه السلام) ميفرمايد:... «وَ أمَّا حَقِّي عَلَيكُم فَالوَفَاءُ بالبَيعَةِ»؛6 و اما حق من بر شما، وفاي شما به عهد و بيعتي است كه با من داريد. هر اندازه اين نعمت والا يعني عهد و بيعت با امام (سلام الله علیه) بيشتر مورد توجه قرار گيرد و از آن سپاس و شكرگزارده شود نعمت بهرهگيري از وجود مبارك امام (سلام الله علیه) بر مردم و رعاياي آن حضرت افزوده ميگردد تا كه انسان تحت ولايت بيشتر و تدبير قويتر امام (سلام الله علیه) قرار گيرد. دعاي عهد امام معصوم (علیه السلام) به ما اين گونه آموخته است كه هر صبحگاهان قبل از هر كار و بعد از انجام فريضه صبح بگوييم:
«اَلّلهُمَّ إنّي اُجَدَّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَومي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَ عَقداً وَ بَيْعَةً لَهُ في عُنُقي لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً ...»؛7 پروردگارا! من در صبح امروز و هر روزي كه زندهام، با امام خود تجديد عهد و پيمان ميكنم. بيعت آن بزرگوار را بر گردن خويش تجديد مينهم و از آن بازنميگردم و هرگز آن را (از صفحة دل) پاك نميسازم.
بياني از حضرت امام عصر (ارواحنا فداه) را مورد تأكيد قرار ميدهيم تا روشن شود وفاي به اين عهد و پيمان الهي است كه راه وصال را در اوج مرتبة كمال ميسّر ميسازد. آن حضرت در توقيعي كه به افتخار شيخ مفيد (اعلی الله مقامه الشریف) صادر كردهاند، ميفرمايند:
«وَ لَو أَنَّ أَشيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَي اجتِمَاع مِنَ القُلُوبِ فِي الوَفَاءِ بِالعَهدِ عَلَيهِم، لَمَا تَأَخَّرَ عَنهُمُ اليُمْنُ بِلِقَائِنَا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَي حَقَّ الْمَعْرِفَةِ و صِدْقِهَا مِنْهُم بِنَا»؛ اگر شيعيان ما كه خداوند آنها را در طاعت خويش موفق بدارد، در وفاي به عهدي كه بر عهده ايشان است، يكدل و متّحد اجتماع ميكردند، خجستگي ديدار ما از ايشان به تأخير نميافتاد و سعادت ديدار ما، همراه با كمال و معرفت و درستي شناخت ما، زودتر به ايشان ميرسد.
از جمله نكات قابل توجه در كلام نوراني امام (سلام الله علیه)، تأكيد بر ملاقاتِ همراه با معرفت واقعي است؛ ملاقاتي كه بر وفاي به عهد آن حضرت موكول شده است.
بسيار سزاست كه به اين بيان امام با ديده عظمت و دقت بنگريم: اگر به شيعيان ما توفيق يكدلي در وفا به عهدي كه بر عهده آنهاست، عطا ميشد، يمن لقاي ما از ايشان به تأخير نميافتاد و سعادت مشاهده ما همراه با «حقّ معرفت» برايشان حاصل ميشد. «حق معرفت» نكتهاي نيست كه از آن به زودي بگذريم. به واقع حق معرفت امام (سلام الله علیه) هيچ گاه براي امثال ما حاصل نميشود. در اين باره در روايتي محكم با سندي قطعي از امام پنجم حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) اينگونه آمده است:
«اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لايُوصَفُ وَ كَيْفَ يُوصَفُ؟ وَ قالَ في كِتابِه وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ، فَلا يُوصَفُ بِقَدَرٍ اِلّا كانَ اَعْظَمُ مِنْ ذلِكَ، وَ اِنَّ النَّبِيَّ لايُوصَفُ ... وَ اِنّا لانُوصَفُ، وَ كَيْفَ يُوصَفُ قَوْمٌ رَفَعَ اللهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ هُوَ الشَّكُّ؟ ...»؛8 خداوند متعال قابل وصف نيست، همان گونه كه خداوند در كتابش فرمود: قدر خداوند را آن گونه كه هست كسي نداند، پس به اندازهاي دانسته نشد مگر آنكه از آن بزرگتر است و ... نيز پيامبر به وصف نيايد ... و ما (ائمه اطهار علیهم السلام) توصيف نشويم؛ چگونه قومي را بتوان توصيف كرد در حالي كه خداوند از آنها هر پليدي را كه همان شك باشد زدوده است؟!...
بنابراين شناخت امام (سلام الله علیه) آن گونه كه حق معرفت به ساحت قدس الهي او باشد، كاري سهل و شدني نيست. اما در اين توقيع شريف، امام زمان (سلام الله علیه) فرمودهاند: وفاي به عهد، موجب رسيدن به معرفت حقيقي امام (سلام الله علیه) است. قدر اين معرفت را كه كمال علم و دانش در آن است، بايد سخت پاس داشت و از خدايتعالي آن را طلب كرد. اگر كسي به اين مقام رسيد، تا ميتواند بايد سجده شكر به جاي آورد.
نكته حائز اهميت ديگر، اين كه فرمود: عَلَي اجتِمَاعٍ مِنَ القُلُوبِ فِي الوَفَاءِ بِالعَهدِ عَلَيهِم؛ اگر وفاي به عهد جمعي را شيوه خود قرار دهند به يمن اين ديدار مملو از معرفت نائل مي آيند. پس اي عزيز! تنها راه مرو! بلكه ديگران را راهبر باش تا همه با هم شويم. اي كاش همه ما با هم بر اين صراط گام مي نهاديم و يكدله وفاي او را به جان و دل پذيرا بوديم تا شرائط رسيدن به اوج كمال بر همه ما حاصل گردد.
ج) سهلانگاري در عهد و پيمان با ديگران:
وفاي به عهد و پيماني كه با ديگران ميبنديم، از دستورهاي اخلاقي مؤكّد در اسلام است تا جايي كه سهل انگاري در آن، از آسيبهاي بزرگ اخلاقي شمرده شده و بي وفايي به ميثاقهاي مردم به تنهايي ميتواند ارتباط انسان را با خداوندمتعال بر هم بزند تا آن جا كه راه ديدار امام را بر انسان مسدود سازد.
نكته اين است كه نسبت به بندگان خداوند و مراعات حق و حقوق آنها قول و قرار به آنها و وقت آنها بايد سخت دقّت كرده و مراعات آن را داشت تا كه انشاءالله اين فضيلت اخلاقي در جان ما بنشيند و خود توفيقي ديگر را به همراه بياورد.
مراعات ظرافتهاي اخلاقي بيترديد در تكامل انسان سالك، نقشي جدي و اساسي دارد. چنانكه سهلانگاري در امور اخلاقي نيز تنزلآور و دوركننده از مقام قرب الهي است. در اين فراز به گوشهاي از بيان استاد حضرت آيتالله حسنزادة آملي (دامعزّهالعالي) ميپردازيم. ايشان پس از نقل خاطرهاي آموزنده را اين گونه نگاشتهاند:
آري! در اين راه، ناهمواريها، دستاندازها، پيچوخمها و خطرهاي زيادي هست كه سالك بايد هشيارانه مواظب و مراقب خود باشد و تمام اعضا و جوارح خود را هميشه كنترل نمايد.9
------------------------
پی نوشت ها:
1. بقره (2)، 40.
2. لازم به يادآوري است كه برخي معتقدند در طول 30 سال، 30 نامه و توقيع شريف از ناحية مقدس امام عصر سلام الله علیه براي شيخ مفيد اعلياللهمقامه صادر شده است كه هر يك از اين توقيعات دربردارندة پيامها و عبرتهايي گرانبهاست؛ ر.ك: لقماني، احمد، شيخ مفيد (معلم امت)، ص 36 .
3. طبرسي، الإحتجاج، ج 2، ص 596، و نيز بحارالأنوار، ج 53، ص 175.
4. حديد، (57)،8.
5. محدث قمي، كليات مفاتيح الجنان، در زيارت حضرت صاحبالامر ، فرازي از زيارت آل ياسين.
6. نهجالبلاغه ترجمه فولادوند، خط 34، ص 58.
7. محدث قمي، ، دعاي عهد امام زمان
8. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب المصافحه، ح 16. براي شرح و توضيح بيشتر درباره اين حديث ر.ك: امام خميني، چهل حديث، ح 31، ص 451ـ 465.
9. مؤسسه تحقيقاتي فرهنگي اهل بيت ، فريادگر توحيد، ص141. |