خداوند متعال به حضرت داوود وحي فرمود كه ياد من براي اهل ذكر است و بهشتم براي اهل اطاعت، و محبتم براي اهل شوق به من، و من خاص براي محبين هستم. در هر حال اهل شوق به محبت الهي راه يافتهاند.
راهكارهاي نيل به محبت الهي
براي راه يابي به محبت خداي تعالي از اموري مي توان بهره برد. راه كارهاي عديده اي قابل توصيه است تا كه به اين سراي مبارك پای نهيم. در اين مختصر به آن چه يافته ايم اشاره اي كوتاه خواهيم داشت.
1. دعا درماني:
اين شيوه درخواست محبت خداوند در ضمن دعاهايي از پيامبر اسلام و اهل بيت (سلام الله عليهم) ديده شده كه آن عزيزان با عمل خود به ما آموخته اند. پيامبر گرامي اسلام (صلوات الله عليه و آله) در مقام مناجات اين گونه بیان می دارند: ”اَللََّهُمَّ اجْعَلْ حُبَّكَ اَحَبُّ الْاَشْيََاءِ اِلَيَّ وَ اقْطَعُ عَنِِّي حََاجََاتِ الدُّنْيََا بِالشُّوقِ اِلََي لِقََائِكَ.“1 پروردگارا! محبت به خودت را از دوست داشتني ترين چيزها برايم قرار ده و حاجات دنيا را از من به شوق ملاقاتت قطع كن. امام سجاد (عليه السلام) در حال مناجات با خداي تعالي می فرمایند: ”اَللََّهُمَّ اِنِِّي اِسْئَلُكَ اَنْ تَمْلَأَ قَلْبِِي حُبّاً لَكَ، وَ خَشْيَةً مِنْكَ، وَ تَصْديِِقاً لَكَ، وَ ايِِمََاناً بِكَ، وَ فَرَقاً مِنْكَ، وَ شَوْقاً اِلَيْكَ.“ خدايا! من از تو درخواست دارم كه دلم را مملو از محبتت كني و خشيت از خودت را به من عنايت فرمايي و اين كه تو را تصديق كرده و به تو ايمان آورم و ... با شوق تو روي آورم. و نيز آمده: ”اَللََّهُمَّ اِنِِّي اِسْئَلُكَ حُبَّكَ وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ، وَ الْعَمَلَ الَّذِِي يَبْلُغُنِِي حُبُّكَ، اَللََّهُمَّ اجْعَلْ حُبَّكَ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ نَفْسِِي وَ اَهْلِِي وَ مِنَ الْمََاءِ الْبََارِدِ.“2 پروردگارا! من از تو درخواست محبتت را دارم و محبت كسي كه تو را دوست دارد مي طلبم. از تو عملي را مي خواهم كه مرا به محبت تو برساند. پروردگارا! محبتت را محبوب تر از جان، اهل و عيال و آب خنك بر من قرار ده. دعايي از حضرت امام سجاد (سلام الله عليه) است که حضرت می فرماید: ”بِاسْمِكَ الَّذِي دَعََاكَ بِهِ مُوسَى بْنُ عِمْرََانَ مِنْ جََانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَلْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ“3 تو را به آن اسمي كه موسي پسر عمران از كناره طور ايمن خواند و او را پاسخ گفتي و بر دل او محبت خود را انداختي ميخوانم.
2. توجه به نعمت هاي بي كران او:
توجه به نزول نعم فراوان خداوند موجب محبت به او خواهد شد. در حديث قدسي است كه خداوند متعال به حضرت موسي (عليه السلام) فرمود: ”يََا مُوسََي اَحْبِبْ اِلَيَّ خَلْقِِي“ اي موسي مردم را به من علاقه مند كن. حضرت پرسيد چگونه؟ در پاسخ فرمود: آن ها را متوجه نعمت هاي بسيار من كن كه به آنها داده ام. در خداوند صفتي نيست كه موجب اشمئزاز و نفرت شود. چون تنفر عكس العمل رواني در برابر درك نقص است. پس اگر او به درستي شناخته شد علاقه او به دل انسان خواهد افتاد. از اين گذشته هر عاقلي، كسي را كه به او نعمتي داده دوست دارد. تنها تلاشي كه لازم است اين است كه اگر بيخبر يا غافل است او را بيدار كنند.
3. تبعيت از پيامبر اكرم (ص):
در كلام وحي الهي است: ”قُلْ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِِي يُحْبِبْكُمُ الله“4 كسي كه پيامبر را تبعيت كرد و سلوك الهي يافت لحظه به لحظه درك شوق و ديدارش بيشتر گشته تا كه از محبوبين خداوند متعال گردد.
4. اهل شوق شدن:
”فيِِمََا اَوْحَي اللهُ اِلََي دََاوُدَ (عليه السلام): ذِكْرََي لِلذََّاكِريِِنَ، وَ جَنَّتِِي لِلْمُطيِِعيِِنَ، وَ حُبِِّي لِلْمُشْتََاقيِِنَ، وَ اَنََّا خََاصَّةً لِلْمُحِبّيِِنَ.“5 خداوند متعال به حضرت داوود وحي فرمود كه ياد من براي اهل ذكر است و بهشتم براي اهل اطاعت، و محبتم براي اهل شوق به من، و من خاص براي محبين هستم. در هر حال اهل شوق به محبت الهي راه يافتهاند و كسي كه به اين مقام راه يافت ديگر الهي و خدائي شده كه همه حركات و سكنات او به گونهاي است كه آئينه تجليات خداوندي شده است.
5. زدودن محبت غير:
تعلق به غير با محبت خداوندي قابل جمع نخواهد بود. به اين واقعيت حضرت سيد الشهداء (سلام الله عليه) به صراحت اشاره فرمود: ”اَنْتَ الَّذِي اَزَلْتَ الْاَغْيََار عَنْ قُلُوبِ اَوْلِيََائِكَ حَتََّي لَمْ يُحِبُّوا سِوََاكَ“6 خدايا توئي كه غريبهها را از دل دوستانت زدودهاي تا اين كه غير تو را دوست نداشته باشند. به واقع دو محبت در يك دل نگنجد.
6. انجام واجبات:
امام صادق (عليه السلام) از پيامبر گرامي اسلام (صلوات الله عليه و آله) نقل فرمودهاند كه خداوند فرموده: ”مََا تَحَبَّبْ اِلَيَّ عَبْدٌ بِشَيْءٍ اَحَبُّ اِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ...“7 بنده به چيزي چون انجام واجباتي كه بر او فرض كردهام به من نزديك نشود. توجه باشد كه واجبات اعمالي هستند كه بنده بايد در انجام آن هيچ سستي به خود راه ندهد و انجام آن¬ها را بر خود ضروري بداند.
7. انجام نوافل:
”وَ اِنَّهُ لَيَتَحَبَّبُ اِلَيَّ بِالنََّافِلَةِ حَتََّي اُحِبَّهُ“8 و البته او با انجام نوافل آن قدر اظهار محبت مي كند. تا كه او را (به واقع) دوست بدارم.
8. خالي شدن از دنيا:
”اِذََا تَخَلَّي الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْيََا سَمََا وَ وَجَدَ حَلاوَةَ حُبِّ اللهِ.“9 وقتي مومن از دنيا خالي گشت بالا مي رود و محبت شيريني خداوند را در مييابد. معارضت ورود دروني محبت به دنيا با محبت به خداوند نكتهاي است كه با وجود يكي، ديگري را جاي نباشد.
9. دشمني به دنيا:
”قيِِلَ لِعيِِسََي (عليه السلام): عَلِّمْنََا عَمَلاً وََاحِداً يُحِبُّنَا اللهُ عَلَيْهِ؟ قََالَ: اَبْغِضُوا الدُّنْيََا يُحْبِبْكُمُ الله.“10 به حضرت عيسي (عليه السلام) گفته شد: تنها يك كار را به ما بياموز كه در پرتو آن به خداوند مهر ورزيم؟ حضرت فرمود: دنيا را دشمن بدار خداوند تو را دوست خواهد داشت.
10. محبت ورزيدن به خداوند متعال:
”يََا مُحَمَّد (ص): وَجَبَتْ مَحَبَّتِِي لِلْمُتَحََابّيِِنَ فِيَّ...11 اي محمد! كساني كه به من محبت ميكنند محبت من بر آن ها واجب گشتهاست.
11. حلم ورزان:
”وَجَبَ مَحَبَّةَ اللهِ عَلََي مَنْ اَغْضِبَ فَحَلِمَ.“ از پيامبر اكرم (صلوات الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودهاند: كسي كه غضب كند و سپس بردباري كند محبت خداوندي بر او واجب گرديدهاست.
12. مورد دشمني اين و آن قرار گرفتن:
”اِعْلَمْ رَحِمَكَ اللهَ اَنََّا لا نَنََالُ مَحَبَّةَ اللهِ الََّا بِبُغْضِ كَثيِِرِ مِنَ النََّاسِ... “12 از امام محمد باقر (عليه السلام) گزارش كرده اند كه فرموده اند: خداوند تو را رحمت كند. بدان كه ما به محبت خداوند نايل نمي شويم مگر به بغض و دشمني بسياري از مردم. چرا كه اكثر مردم خلاف جهت خواست خداوندي حركت ميكنند و چون اهل بيت (عليهم السلام) آنها را امر به معروف و نهي از منكر ميكنند پس اكثر مردم احساس خوشايندي نخواهند داشت.
13. كسي كه فراوان ياد مرگ كند:
”مَنْ اَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوْتِ اَحَبَّهُ الله“ 13پيامبر گرامي اسلام است فرمود: كسي كه فراوان ياد مرگ كند خداوند او را دوست دارد. بيشك، ياد مرگ رفتار و نيات انسان را جهتي الهي ميبخشد تا كه خداوند دوستش دارد و بعيد هم نيست چون ذكر و ياد مرگ موضوعيت داشتهباشد.
14. تولي و تبري:
”سُئِلَ رَجُلٌ، رَسُولَ اللهِ صلي الله عليه و آله فَقََالَ: اُحِبُّ اَنْ اَكُونَ مِنْ اَحِبََّاءِ اللهِ وَ رَسُولِهِ؟ قََالَ: اَحِبَّ مََا اَحِبَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَبْغِضُ مََا اَبْغَضُ اللهَ وَ رَسُولَهُ“14 مردي از پيامبر اكرم (صلوات الله عليه و آله) پرسيد: دوست دارم كه نزد خدا و رسول محبوب باشم، چه كنم؟ حضرت فرمودند: هر چه را خداوند و رسول او دوست دارند دوست بدار و از هرچه خداوند و رسولش نفرت دارند نفرت داشته باش. تولّي و تبرّي خود راه وصول به محبت خداوند ميشود.
-------------------
پی نوشت ها:
1. كنزالعمال، خ 3648 و 3813.
2. همان، خ 3718 و خبر 3794.
3. محدث قمي, كليات مفاتيحالجنان، 1، ص 253، اولدعاى ”اَللَّهُمَّ يََا شََاهِدَ كُلِّ نَجْوََى.“
4. سوره مباركه آلعمران، آيه 31.
5. مجلسي, بحارالانوار، ج 77، ص 42.
6. محدث قمي، كليات مفاتيح الجنان، فرازي از دعاي عرفه امام حسين (عليه السلام).
7. مجلسي, بحارالانوار، ج 70، ص 22، ح 21، با اندك تفاوتي در كافي، به نقل از: مجلسي، بحارالانوار، ج 71، ص 196.
8. مجلسي، بحارالانوار، ج 70، ص 22، ح 21.
9. مجلسي، بحارالانوار، ج 73، ص 56، به نقل از كافي.
10. مجلسي، بحار، ج 14، ص 328، به نقل از تنبيه الخواطر.
11. مجلسي، بحارالانوار، ج 72، ص 21.
12. مجلسي، بحارالانوار، ج 78، ص 363، به نقل از كافي.
13. مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 126، به نقل از كافي.
14. كنز العمال، خ 44154.
حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی |