در مورد ملا صدرا (رضوان الله تعالی علیه) نقل شده است که وقتی از کهک به قم آمد، بعد از زیارت فردی را دید که پس از خواندن نماز دست بلند کرده و پی در پی به صدر المتألهین لعن میفرستد.
مقامات بزرگان دین را انکار نکنیم!
باید بسیار مراقب باشیم که مبادا مقامات بزرگان دین را انکار کنیم. حضرت امام (اعلی الله مقامه الشّریف) نمونه هایی از برخورد با بزرگان و اولیا را نقل میکند که نشان میدهد مردم«اَعداءُ ما جَهِلُوا»1 هستند، چون نمیدانند، انکار میکنند.
برخی از این شکوه ها چنین است: اگر یکی از حقایق را از لسان عارف شوریده یا سالک دل سوخته یا حکیم متألّهی بشنویم، چون سامعه ما تاب شنیدن آن ندارد و حبّ نفس مانع شود که به قصور خود حمل کنیم، فوراً او را مورد همه طور لعن و طعن و تکفیر و تفسیقی قرار میدهیم و از هیچ غیبت و تهمتی نسبت به او فروگذار نمیکنیم. کتاب وقف میکنیم و شرط استفاده از آن را قرار میدهیم که روزی صد مرتبه لعن به مرحوم ملا محسن فیض کنند. جناب صدر المتألهین را که سرآمد اهل توحید است، زندیق میخوانیم و از هیچ گونه توهینی دربارهی او دریغ نمیکنیم. 2
در مورد ملا صدرا (رضوان الله تعالی علیه) نقل شده است که وقتی از کهک به قم آمد، بعد از زیارت فردی را دید که پس از خواندن نماز دست بلند کرده و پی در پی به صدر المتألهین لعن میفرستد. ایشان میپرسد: ببخشید! ملا صدار چه کار کرده و جرمش چیست که چنین لعنش میکنی؟ گفت: با من کاری نکرده، ولی قائل به وحدت وجود است، بنابراین، کافر است و کافر را باید لعن کرد. سپس فرمود: آیا مشکل او همین است؟ گفت: آری. فرمود: پس هرچه میخواهی لعنش کن!
حضرت امام (رحمه الله) میفرماید: از تمام کتابهای آن بزرگوار- ملاصدرا- مختصر میلی به مسلک تصوف ظاهر نشود، بلکه کتاب کسر اصنام الجاهلیه فی الرد علی الصوفیه3 نوشته- با این حال- او را صوفی بَحت میخوانیم. کسانی که معلوم الحال هستند وبه لسان خدا و رسول (صلّی الله علیه و آله) ملعوناند، میگذاریم، کسی را که با صدای رسا داد ایمان به خدا و رسول و ائمهی هدی (علیهم السّلام) میزند، لعن میکنیم! من خود میدانم که این لعن و توهین ها به مقامات آنها ضرری نمیزند، بلکه شاید به حسنات آنها افزاید و موجب ارتفاع درجات آن ها گردد، ولی این ها برای خود ما ها ضرر دارد و چه بسا باشد که باعث سلب توفیق و خذلان ما گردد.
شیخ عارف ما روحی فداه- مرحوم شاه آبادی رحمه الله - میفرمود: «هیچ وقت لعن شخصی نکنید، گرچه به کافری که ندانید از این عالم چگونه منتقل شده مگر آنکه ولیّ معصومی از حال بعد از مردن او اطلاع دهد، زیرا که ممکن است در وقت مردن مؤمن شده باشد. پس لعن به عنوان کلی بکنید».
یکی دارای چنین نفس قدسیه ای است که راضی نمیشود به کسی که در ظاهر کافر مرده توهین شود به احتمال آن که شاید مؤمن شده باشد در دم مردن، یکی هم مثل ما است! و اِلیَ اللهِ المُشتَکَی.4
---------------
پی نوشت ها:
1. دشمنان آنچه نسبت به آن نادانند.
2. شرح چهل حدیث، ص456
3. یعنی: شکستن بت های جاهلیت در ردّ فرقهی تصوف
4. شرح چهل حدیث، 456 و457 |