اولين مانع سقوط آدمي، رعايت قانون مراقبه است. علمای علم اخلاق به قانون مراقبه خیلی اهمیت دادهاند و فرمودهاند که: بدون مراقبه نمیشود راه را طی کرد. قرآن کريم و روایات اهل بیت«عليهمالسّلام» نيز تأکيد فراواني بر ضرورت رعايت قانون مراقبه دارند. سه آیۀ ذيل که از باب نمونه بيان ميشود، مربوط به قانون مراقبه است و نظير آن در قرآن فراوان ميباشد.
«موانع سقوط» انسان
بيانات معظّمله در درس اخلاق مورّخ 24/6/1390 - مسجد حکيم اصفهان در پي بحث «عوامل سقوط»، که در آن، چهارده عامل از عوامل سقوط انسان ذکر شد، از اين جلسه به بعد، به خواست پروردگار عالم و لطف حضرت وليّ عصر «ارواحنافداه» به بيان «موانع سقوط»، خواهيم پرداخت. به عبارت ديگر در جلسات پيش رو، پاسخ سؤالاتي نظير چه کنیم که سقوط نکنیم؟ چه کنیم که دست عنایت خداوند متعال روی سر ما باشد؟ چه کنیم که بتوانیم راهی کهa هدف از خلقت است را بپیماییم؟ و چه کنیم که حیات طیّب در این دنیا و حیات طیّبتر در آخرت پیدا کنیم؟ را خواهيم يافت.
اوّلين مانع سقوط: مراقبه
اولين مانع سقوط آدمي، رعايت قانون مراقبه است. علمای علم اخلاق به قانون مراقبه خیلی اهمیت دادهاند و فرمودهاند که: بدون مراقبه نمیشود راه را طی کرد. قرآن کريم و روایات اهل بیت«عليهمالسّلام» نيز تأکيد فراواني بر ضرورت رعايت قانون مراقبه دارند. سه آیۀ ذيل که از باب نمونه بيان ميشود، مربوط به قانون مراقبه است و نظير آن در قرآن فراوان ميباشد.
«وَ ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقيب» [1]
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً» [2]
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون»[3]
قانون مراقبه، از حيث نوع عمل به آن، به سه قسم مختصر، متوسط و مفصّل منقسم ميشود.
مرتبۀ اوّل قانون مراقبه
مرتبۀ اوّل قانون مراقبه، يا قانون مراقبۀ مختصر، عبارت از دستوري است که امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر«سلاماللهعليه» بيان فرمودهاند:
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ» [4]
بنابر تأکيد آن امام بزرگوار، شيعه حتماً باید قانون مراقبه داشته باشد و مختصر آن به اين صورت است که انسان در آخر هر شب و قبل از خواب، یک حساب دقیق از اعمال خود بکند و کردار و گفتار شبانه روز گذشته را ارزيابي نمايد. با يادآوري اعمال، قدري تأمّل کند و ببيند که آیا خداوند از کارهایش راضی بوده است یا نه؟ اگر مرتکب معصیتی شده، از آن معصیت توبه کرده است یا نه؟ گناهان او کم بوده است یا زیاد؟ و بدين صورت محاسبۀ دقیقي از اعمال خود به عمل آورد و در محاسبه نيز با خودش صادق باشد. معمولاً انسان خودش را فريب ميدهد و خیلی اوقات، با اينکه گناهان فراواني کرده است، یا توجه به گناه ندارد و یا اگر توجه دارد، توجیه میکند.
بسیاری از مردم غیبت میکنند، اما غيبت، نزد آنان عادی شده است. مثلاً بیش از ده غیبت در جلسه گفته يا شنيده میشود، اما گويا هيچ اتفاقي نيفتاده است، زيرا برخي توجه به بزرگي گناه غيبت ندارند. دروغ در خانه يا در اجتماع، عادی شده است و بسياري از مردم، اين گناه بزرگ را گناه محسوب نميکنند. يا عدهاي به نماز اهمیت نمیدهند، ولو نماز میخوانند، اما بدون عذر در مسجد حاضر نميشوند و نماز خود را به جماعت نمیخوانند و یا آخر وقت و با عجله ميخوانند. این اعمال گناه است و عموم مردم مرتکب اين گناهان ميشوند. در حالی که قرآن کريم با صراحت کامل چنيني رفتاري را گناه بر ميشمرد.
اما براي رعايت قانون مراقبه، بايد هرگونه غفلت از گناه يا توجيه گناه کنار گذاشته شود و انسان با دقت و با بررسي کامل جزئيات، از اعمال و رفتار خود حسابرسي کند و اگر گناهی مرتکب شده، قبل از خواب جبران کند و پاک و طیّب به رختخواب برود. به قول بزرگان، هر کسي بايد قبل از خواب تصور کند که ميخواهند او را وارد قبر کنند و پاک و طاهر و پاکيزه، به رختخواب برود؛ يعني با توبه و راز و نیاز با خدا و خجالت زده از خدا و پس از جبران گناهان خود بخوابد.
بر اساس روايت نوراني امام هفتم«سلاماللهعليه»، کسي که اين مرتبه از قانون مراقبه را مراعات نکند، شیعه نیست. زيرا نباید گناه در زندگي، متراکم شود که گناه متراگم و فراموش شده، مفسده زا است، دل را سیاه میکند و رحمت خدا را میبرد. گناه روي گناه و متراکم، انسان را به سقوطي جبران ناپذير ميکشاند. به گونهاي که موجب غفلت او از قبح گناه شده و نافرماني خداوند را عادي جلوه ميدهد.
چه وقت توجه میکند؟ دَم مرگ، وقتی که به اعمال خود نظر میافکند. در روایات میخوانیم که دَم مرگ خیلی چیزها مجسّم میشود. نگاهی به مالش میکند و میبیند فایدهاي برایش ندارد و قدرت جلوگيري از مرگ او را ندارد. نظري به همسر و فرزندان، به او ميفهماند که ولو گریه ميکنند، برای خودشان گریه میکنند و نه برای او.
و بالأخره پس از نااميدي از اموال و اولاد، به اعمال خود مينگرد؛ اگر درخشندگی داشته باشد، آسوده و آرام میشود و اما اگر ببیند که گناهان متراکم و فراموش شده دارد، تجسّم عمل همۀ این گناهان را میبیند و با یک حسرت عجیبی از دنیا میرود. به اندازهای سخت از دنیا میرود که در روایات میخوانیم مثل اینکه رگهای بدنش را زنده زنده از او بیرون میکشند. این حسرت و ندامت، دم مرگ براي کساني که گناهان خود را فوراً جبران نکرده و خود را با آب توبه شستشو ندادهاند، پديدار ميشود. قرآن کريم میفرماید:
«مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» [5]
هر عملي-هرچند بسيار جزئي و کوچک- از انسان سر بزند، ملائکه مينويسند. هر حرفی بزند- چه خوب و چه بد- همان را مینویسند. اين مکتوبات، پروندهاي ميشود که دم مرگ نمایان میگردد.
بنابراين انسان باید شبانه روز و دست کم هر شب قبل از خواب، پروندۀ سیاه خود را بسوزاند، نه مختومه کند، بلکه بسوزاند و نابود کند تا دم مرگ با يک پروندۀ غطور و پر از گناه، مواجه نگردد. چطور نابود کند؟ قرآن کريم راه نشان میدهد:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً» [6]
به راستی توبه کند و خجالت زده از خداوند بشود و به راستی با سوز دل خدا را صدا بزند و تسلیم آن ذات بيهمتا شود و با آن حال توبه و آن حال انابه و با دلي پاک و مطهّر بخوابد. این حالت که پروندۀ سياه و پر از گناه را نابود ميسازد، حتماً باید باشد و اگر نباشد، انسان تباه است و سقوط ميکند. اگر نباشد، زندگی مصيبتباري در دنیا و در آخرت دارد.
امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر«سلاماللهعليه» در ادامۀ روايتي که شرح آن گذشت، ميفرمايند:
فَإِنْ عَمِلَ خَيْراً اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ
بر اين اساس، محاسبۀ اعمال حتماً بايد صورت پذيرد و اگر کسي گناهي در پروندۀ خود نيافت و اعمال خود را درخشان ديد، علاوه بر تلاش در جهت افزودن بر اعمال نيک، بايد شاکر توفيق الهي باشد و با نشاط و شکر فراوان بخوابد که چنين افرادي خواب آرام و خوشي نيز خواهند داشت. البته به شرط آنکه واقعاً گناه نکرده باشد، نه اينکه گناهان خود را توجيه کند يا غافل از گناهان باشد و تصور کند که از پروندۀ سفيد و درخشاني برخوردار است.
مرتبۀ دوّم قانون مراقبه
مرتبۀ دوّم قانون مراقبه، يا قانون مراقبۀ متوسط را مرحوم شهید اوّل در کتاب ارزشمند «ذکری الشّیعه» شرح داده است. اين مرتبه از قانون مراقبه، آدمي را وادار ميسازد علاوه بر محاسبۀ اعمال در پایان روز، در شبانه روز دست کم هفت، هشت يا ده مرتبه به یاد مرگ و قيامت باشد. به یاد اینکه اگر الان بمیرم، آيا رستگارم یا نه؟ اگر پروندۀ سیاه داشته باشم، عذاب و سختيهاي عالم قبر و برزخ را چگونه تحمّل کنم؟ و تلقين اينکه پروندۀ درخشان، عالم قبر و برزخ را آسان ميکند. پیغمبر اکرم«صلياللهعليهوآلهوسلم» میفرمایند:
«الْقَبْرُ إِمَّا رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّيرَان»[7]
قبر، باغی از باغهاي بهشت و یا گودالی از جهنّم است و انسان بايد براي آساني و راحتي بعد از مرگ فکري بکند، هر روز صبح چند دقیقه به یاد قبر و قیامت بیفتد و تا شب، چندين مرتبه اين تذکر و يادآوري را ادامه دهد.
قیامت، مسلّم است و آيات بسياري در قرآن کريم به اين موضوع مهم و اساسي اختصاص دارد. حتي با اينکه قرآن کريم، معمولاً به بيان کليّات هر موضوعي بسنده کرده است، در خصوص معاد، به تبيين برخي از جزئيات و خصوصیّات قبر و برزخ و قیامت و جهنّم و بهشت، پرداخته است و اين، ضرورت اهميّت به معاد را آشکار ميسازد.
نفس امّاره براي جهنّمي کردن انسان تلاش عجیبي دارد، از جمله مانع يادآوري مرگ و قيامت در نظر وي ميشود. ولي اساس قانون مراقبۀ متوسط که مانع سقوط و تباهي آدمي است، بر يادآوري عوالم پس از مرگ ميباشد. حتی مثلاً در نيمۀ شب که انسان در اثر تشنگي بیدار میشود، بايد به یاد مرگ بيفتد و با خود بگويد که من اگر بخوابم و دیگر بیدار نشوم، آیا رستگارم یا نه؟ در وقتی که میخواهد از خانه بیرون رود، بگوید آیا من به خانه برمیگردم یا نه؟ اگر برنمیگردم، مرا از همان راه به سوي قبر میبرند، آیا در عالم برزخ رستگارم یا نه؟ در وقتی که به خانه برمیگردد، قبل از آنکه به خوردن غذا مشغول شود، به فکر این باشد که حالا به خانه آمدم، آیا دوباره ميتوانم از خانه خارج شوم یا نه؟ اگر برنگشتم و از خانه مرا به قبرستان بردند، آیا قبر من یک گودالی مملو از آتش جهنّم است و یا باغی از باغهای بهشت است؟
روش قرآن کريم نيز در يادآوري و تذکر قيامت، به همين صورت است. يعني معمولاً در هر صفحهای و در بين آيات ديگر، قبر و قیامت و مرگ و بهشت و جهنّم را يادآور ميشود، بلکه آدميان بيدار شوند و فکري براي آخرت خود بکنند.
مرتبۀ سوّم قانون مراقبه
مرتبۀ سوّم قانون مراقبه، کاملترین مرتبه است که خود دارای سه مرحله میباشد:
مرحلۀ اوّل؛ مشارطه: در این مرحله، انسان بايد صبح به صبح، بعد از نماز صبح و تعقیبات آن، تلقین و مکالمهای با نفس امّاره داشته باشد و در ابتدای هر روز با خود شرط بندی و مشارطه کند که در طول روز گناه نکند. با خود صحبت کند و بگوید من امروز باید توجّه داشته باشم. باید مراقب باشم دچار غفلت نشوم؛ زیرا اگر غافل شوم، سقوط میکنم و به درۀ تباهی پرتاب خواهم شد. با نفس امّاره صبحت کند و بگوید: ای نفس امّاره! تو باید از من متابعت کنی، تو باید حرف مرا بشنوی و الاّ خسارات فراوانی به من وارد میکنی. و خلاصه با خودش مشارطه کند که توجّه داشته باشد و حتّي به نفس امّاره التماس کند و آن را قسم دهد که مطیع شود تا غفلت به سراغ او نیاید.
علمای علم اخلاق در اين باره مثالي دارند و مراقبت از نفس امّاره را به مراقبت فيلبان از فيل تشبيه ميکنند. اين مثال، در زمان حاضر، نظير راننده و اتومبيل است. يعني همانگونه که اگر راننده یک لحظه غفلت کند، خودش، سرنشينان و اتومبیل را به سقوط میکشاند، آدمي نيز اگر غافل شود، نفس امّاره او را به درۀ تباهي پرتاب خواهد کرد.
بنابراين بايد لزوم هوشياري و توجه براي اجتناب از گناه، به نفس امّاره تلقين شود. انسان بايد با نفس امّاره حرف بزند، حدیث نفس کند و بگويد: ای نفس امّاره اگر من به سقوط کشیده شدم، تو هم ساقط ميشوي! اگر جهنّمی شوم، تو هم عذاب میکشی و اگر بهشتی شوم، تو هم لذت میبری، پس در اين شبانه روز پيش رو مطيع من باش تا با همديگر از وسوسههای شیطان در امان بمانيم و رضایت خداوند متعال را کسب کنیم. اي نفس، سرکشي نکن تا سعادت دنیا و آخرت را کسب کنیم و به حیات طیّب در دنيا و حيات طيّبتر در آخرت دست يابيم.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» [8]
انسان بايد براي خودش اينگونه آيات را بازگو کند و به نفس امّاره تلقين کند و بگويد: هرکه جداً مؤمن باشد، در این دنیا حیات طیّب و در آخرت حیات طیّبتر دارد. و بدين ترتيب با نفس خويش قراردادي منعقد کند که طي آن نفس سرکش را مهار نمايد.
مرحلۀ دوّم؛ مراقبه: این مرحله انسان را موظّف به مراقبت از کردار و گفتار خود در طول شبانه روز میکند. يعني آدمي بايد نظیر رانندهای که در یک جادۀ خطرناک مشغول رانندگی است و اگر اگر یک لحظه توجّه خود را از رانندگی بردارد، منحرف و پرتاب خواهد شد، لحظه به لحظه تمام حواسّ خود را در جهت توجّه و بیداری به کار گیرد. اگر هم در طول روز اندک غفلتی به سراغ او آمد و مرتکب گناه شد، مثلاً غیبت کرد، اول بايد نفس اماره را ملامت کند که چرا چنین کردی؟ مگر با هم مشارطه نکرده بودیم؟ مگر با هم قرار نگذاشتيم که بهشتی شویم نه جهنّمی؟ مگر نمیدانی غیبت کردن، نان خورش سگهای جهنّم است؟ مگر نميداني که غيبت ما را به جهنّم میبرد و خودش غذای چرک و خون ميشود که باید در جهنّم بخوریم؟ پس چرا چنین شد؟ و بدين صورت نفس خويش را در وحلۀ اوّل، نکوهش و ملامت کند و پس از آن مجدداً شرط نمايد و بگوید: اکنون که گناه کردی و بد کردی، از این به بعد تا شب گناه نکن و اگر العیاذ بالله چندين مرتبه هم گناه کرد، نبايد ميدان را خالي و عقب نشيني کند، بلکه بايد همين روش را تا آخر شب ادامه دهد تا موفق گردد. البته در دفعات بعدي بايد بر شدّت ملامت بيفزايد و به نفس سرکش، نهيب بزند و او را مؤاخذه کند.
مطلبي که توجه به آن ضروري است، اينکه در مراقبه بايد نفس را ملامت و در وحلۀ بعدي مؤاخذه کرد، امّا معاتبه و مضاربه و نظاير آن صحيح نيست و اسلام نيز قبول ندارد. بعضی از افراد که از آگاهي لازم برخوردار نيستند، معاتبه ميکنند؛ یعنی مثلاً نفس امّاره را کتک ميزنند و يا دست خود را ميسوزانند. اين کارها مورد قبول شرع مقدّس نيست و آنچه اسلام ميپسندد و بدان سفارش کرده است، ملامت همراه با ملايمت و تلطّف و مهربانی است.
نظير تربیت فرزند که از اوجب واجبات است و بايد همراه با مهرباني باشد، امّا کتک زدن بچه غلط است و داد و فریاد و تندي اثر عکس دارد. تربیت عالی آن است که در آن موعظه، با تلطف و استدلال بوده و تحمیل در آن نباشد.
مرحلۀ سوّم؛ محاسبه: مراقبۀ انسان تا پایان فعالیّت و زندگی روزانه ادامه دارد و آنگاه باید همانگونه که در مراقبۀ مختصر، شرح داده شد، از کار خود محاسبۀ دقيقي به عمل آورد.
انسان باید متوجه باشد و از غفلت دوري کند که او را به جايگاه خطرناکي خواهد رسانيد. همیشه متذکّر باشد و از صبح تا شب به مراقبه، مشارطه و محاسبه بپردازد. قرآن کريم در آياتي که در ابتداي جلسه تلاوت شد، به خوبي اين موضوع را بيان ميفرمايد. به خصوص آيۀ ذيل، ضرورت مراقبت از اعمال را نمايان ميسازد:
«اِعمَلوا، فَسَیریَ الله ُعَمَلَکُم وَ رَسُوُلُهُ وَ المُومِنون» [9]
ای انسان! هر کاري میخواهی بکن، اما بدان که در محضر خداوند هستي، در محضر رسول الله هستی و در محضر ائمۀ طاهرین هستی. پس مواظب باش که گناه نکنی، زيرا گناه، خداوند تعالي،پيامبر اکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» و ائمۀ اطهار«عليهمالسّلام» را ناراحت میکند. خداوند سبحان راضی نیست که بندگان گناه کنند.
«لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْر» [10]
کفر در اینجا به معنای معصیت است. پیامبر گرامي«صلياللهعليهوآلهوسلّم» نيز اگر گناه کسی را ببینند، بسيار ناراحت میشوند. امام زمان«ارواحنافداه»، حاضر و ناظر بر اعمال بندگان هستند و از گناه و نافرماني آنان ناراحت میشوند.
بنابراين، اين آيۀ شريفه علاوه بر تذکر بر ضرورت مراقبت، به طور فشرده به آدميان ميآموزد که چگونه به قانون مراقبه عمل کنند؛ يعني بدانند که همه جا محضر خداوند است، همه جا محضر رسول الله«صلياللهعليهوآلهوسلّم» است و همه جا محضر ائمۀ طاهرین«عليهمالسّلام»، من جمله امام زمان«ارواحنافداه» است و ادب حضور باید مراعات شود.
پینوشتها
----------------------------------------------------------
1. هود/93
2. احزاب/41و42
3. توبه/105
4. بحارالأنوار،ج 67،ص 72
5. ق/18
6. فرقان/70
7. بحارالأنوار،ج6،ص 275
8. نحل/97
9. توبه/105
10. زمر/7
|