عفت در اعضاء و جوارح
1. عفت چشم:
عفت چشم آن است كه به آن چيزي كه شايسته ديدن نيست چشم ندوزد و چشم بر چيزهاي حرام فروبسته و خيره نشود. حضرت علي نيز يكي از ويژگيهاي پرهيزكاران را چشم پوشي از حرام دانسته، ميفرمايد: «(پرهيزكاران) چشمان خود را از آنچه خداوند آنها را حرام كرده ميپوشانند.»1
احكام و آداب نگاه كردن:
1. نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است. و نگاه كردن به صورت و دستها اگر به قصد لذت باشد حرام است، ولي اگر بدون قصد لذت باشد مانعي ندارد. و نيز نگاه كردن زن به بدن نامحرم حرام ميباشد. و نگاه كردن به صورت و بدن و موي دختر نابالغ اگر به قصد لذت نباشد و به واسطه نگاه كردن هم انسان نترسد كه به حرام بيفتد اشكال ندارد.
2. مرد و زني كه با يكديگر محرمند، اگر قصد لذت نداشته باشند ميتوانند غير از عورت به تمام بدن يكديگر نگاه كنند.3
3. مرد نبايد با قصد لذّت به بدن مرد ديگر نگاه كند و نگاه كردن زن هم به بدن زن ديگر با قصد لذت حرام است.4
4. نگاه به نوشتههاي ديگران: نگاه به نامه يا دفتر خاطرات و آنچه كه حكم راز دارد، حرام است. پيامبر اسلام فرمود: «هركه بدون اجازه برادرش در نوشته او بنگرد گويي در جهنم نگريسته است.»5
5. نگاه به خانه ديگران: پيامبر خدا فرمود: «كسي كه بدون اجازه، چشم به خانهاي بدوزد، سزاوار است اهل آن خانه، چشم او را كور كنند.»6 و در جاي ديگر فرمودند: هر كس به خانه همسايهاش نگاه كند تا نامحرمان را ببيند، خداوند او را همراه منافقان به آتش افكند».7
6. نگاه تند به پدر و مادر: دين اسلام در مورد حقوق والدين، سفارشهاي زيادي كرده است و تا جايي كه حتي نگاه خشم آلود به آنها را منع كرده است. امام صادق فرمود: «از موارد عاق والدين اين است كه انسان به پدر و مادرش تند نگاه كند.»8
7. نگاه تند به مؤمنان: پيامبر اسلام فرمودند: «هركس به مسلماني نگاه تندي كند كه به ناحق او را بترساند خداوند روز قيامت او را ميترساند.»9
8. نگاههاي مفسدهانگيز: تماشاي فيلمها و عكسهاي مبتذل و نگاه كردن به آنچه كه ايجاد مفسده ميكند از نظر اسلام ممنوع و حرام است.
راههاي كنترل نگاه
الف) ايمان به خدا و قيامت:
ايمان به خدا و قيامت از بهترين و قويترين عوامل رشد عفت در انسان است. شخص با ايمان، خداوند متعال را همه جا حاضر و ناظر ميبيند و باور قلبي دارد كه همه كارهاي او بوسيله فرشتگان در گاه الهي (كرام الكاتبين)، در پروندهاي ثبت ميشود و روزي بايد پاسخگوي تمام اعمال و كردار خويش باشد پس سزاوار است كه انسان در حين انجام كارها به سرانجام آن نيز توجه كافي داشته باشد. امام خمينيهمواره ميفرمودند: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصيت نكنيم».
ب) توجه به آگاهي خداي از اعمالها:
هيچ كس در برابر ديدگان شخص ديگر ولو اينكه يك بچه نابالغ باشد از ترس آبرويش به خودش جرأت گناه و عمل منافي با عفت را نميدهد، چطور ممكن است در برابر خداوند متعال كه حتي از افكار و انديشههاي خلائق با خبر است مرتكب گناهي شود.
شخصي از حضرت علي سؤال كرد: «به چه وسيلهاي ميتوان چشم را از نگاههاي حرام بازگرفت؟ حضرت فرمودند: باتوجه به اينكه تو در قبضه قدرت خدايي هستي كه از همه اسرارت آگاه است.»10
ج) توجه به زيانهاي چشم چراني:
خطرناكترين و قويترين آفت چشم، چشمچراني و تماشاي مناظر شهوتانگيز و يا نگاه كردن به نامحرم به قصد لذت است. اين عمل تا اندازهاي خطرناك است كه در دستورات اسلامي، حتي با ايمانترين افراد نيز از آن نهي شدهاند. و آنها نيز براي حفظ ايمان خود بايد از آن پرهيز كنند. به فرموده امام علي: «چشمها دامهاي شيطانند»11 و دامهاي شيطان، چيزي نيست كه بتوان به راحتي از اين دامها كه همانا چشمها و نگاههاي آلوده ما هستند، دوري جوييم و بدين ترتيب خود را از بندگي و اسارت دل رها سازيم؛ چرا كه انسان، اسير دل است و دل در گرو ديده؛ كه گفتهاند: از دل برود هر آنچه از ديده برفت. باباطاهر اين مضمون را چه خوش سروده است:
ز دست ديده و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش زفولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
2. عفت در شكم:
يكي از اقسام عفاف، عفت در خوردن ميباشد، به اين معني كه علاوه بر اجتناب از غذاهاي حرام و شبهه ناك، در خوردن غذاهاي مباح و پاك نيز، جانب اعتدال رعايت شود نه افراط و نه تفريط.
خوردن غذاهاي حرام و شبهه ناك علاوه بر اينكه بر روح انسان تأثير منفي ميگذارد و انسان را در گناه و نافرماني خدا غوطهور ميكند، بر جسمش نيز اثر منفي گذاشته و موجب قساوت قلب وي ميگردد و كسي كه به قساوت قلب گرفتار شود كم كم ايمان از دلش خالي ميشود و سرانجام به هلاكت و بدبختي ميرسد. در خوردن غذاهاي حلال و مباح نيز چنانچه افراط و تفريط شود، بي عفتي را در وجود انسان به ارمغان ميآورد. زيرا سنگيني معده مانع عبادت و تحصيل علم ميشود و گرسنگي زياد نيز قلب و فكر انسان را به خود مشغول ميسازد. چنانچه حضرت علي ميفرمايند: «قِلَّةُ الأَمَلِ مِنَ العفافِ وَ كِثرَتُهُ مِنَ الاسرافِ»12 كم خوري از عفاف است و پرخوري از اسراف.
نه چندان بخور كز دهانت برآيد
نه چندان كه از ضعف جانت برآيد
از حكيمي پرسيدند، هر روز چه مقدار طعام بايد خورد؟ گفت: به مقداري كه غذا تو را حمل كند نه تو آن را حمل كني، زيرا اگر غذا به اندازه نياز باشد موجب قدرت و تحرّك انسان است و اگر بيش از آن باشد نه تنها جذب بدن نميشود بلكه موجب كاهش فعاليت انسان نيز خواهد بود.13
فوايد كم خوردن:
كم خوري فوايد زيادي دارد يكي از آنها، سلامتي بدن ميباشد. پيامبر خدا فرمود: «مَنْ قَلَّ طَعَمُهُ صَحَّ بَطْنُهُ»14 كسي كه كم خوراك باشد بدنش سالم خواهد بود. علاوه بر سلامتي بدن، كم خوري دل را نوراني و روشن ميگرداند و موجب صفا و رقت قلب ميشود. و ذهن را تند ميكند و قدرت درك مطلب را افزايش ميدهد.
آدمي بواسطه كم خوري از مناجات با پروردگارش لذت برده و ذكر و عبادت، باعث سرور و شادماني وي ميشود. شكسته نفسي در او ظاهر ميشود و گرسنگي روز قيامت را متذكر ميگردد و به خاطر همين حالات، مواظبت بر واجبات و طاعت خدا برايش سهل و آسان ميشود.15
كم خوري شهوت معصيت را كم ميكند تا جايي كه پيامبر گرامي اسلام گرفتن روزه را به جواناني كه توانايي ازدواج ندارند، توصيه كرده و ميفرمايد: «اي جوانان! هريك از شما اگر توان انجام ازدواج را دارد، ازدواج كند و كسي كه توان آن را ندارد، پس روزه بگيرد كه (روزه و كم خوري) ميل جنسي را كاهش خواهد داد.»16
آري هر كس كه به جايي رسيده و به مرتبه و مقام عفت و پاكدامني دست يافته بي زحمت گرسنگي نبوده است و خلاصي از چنگ شهوات و اخلاق فاسده و نائل شدن به مقامات عالي، بدون تحمل آن ميسر نيست.
3. عفت دست:
عفت دست به اين است كه از انجام كار حرام بوسيله آن خودداري كرده و انجام اعمال شايسته را از آنها طلب نمايد؛ همچون مصافحه (دست دادن) با دوستان، دفاع در برابر دشمنان، نوشتن مطالب مفيد، اعطاي صدقات و انفاق در راه خدا و... امام سجاد فرمودند: «حق دستت اين است كه آن را بسوي آنچه بر تو روا نيست نگشايي».17
لمس، دست دادن و همين طور روبوسي زن و مرد، هرچند فاميل و آشنا باشند، گناه بزرگي محسوب ميشود. همه مراجع تقليد، دست دادن با زن بيگانه و نامحرم را جايز نميدانند. كوچك شمردن اين گونه گناهان باعث ميشوند زشتي و قبح آنها از بين برود و انسان كمكم رو به گناهان بزرگتر بياورد و فساد، دامنگير افراد شود.
4. عفت در زبان:
يكي ديگر از ابعاد عفاف، عفت در كلام و گفتار است. قرآن كريم در اين زمينه ميفرمايد: «به گونهاي هوسانگيز با مردان سخن نگوييد مبادا بيماردلان در شما طمع كنند، بلكه متين و درست سخن بگوييد.»18
ويژگيهاي عفت در كلام:
عفت در كلام به اين است كه داراي ويژگيهاي زير باشد:
الف) عاري بودن زبان از گناه: زبان، منشأ بسياري از گناهاني چون؛ دروغ، تهمت، سخن چيني، غيبت، فحش و ناسزاگويي ميباشد كه هريك از اين گناهان ميتواند عامل گناهي بزرگتر باشد. پس يك انسان مؤمن ميتواند از طريق عفت كلام و حفظ زبان، ريشه بسياري از گناهان را در خود بخشكاند.
ب) زبان خوش: داشتن زبان خوش در اسلام بسيار سفارش شده است و از بزرگترين موفقيتهاي پيامبر و امامان دين ما، همانا زبان خوش داشتن با مردم حتي؛ كافران است. حضرت علي ميفرمايد: «زبانت را بر خوب سخن گفتن عادت بده تا از سرزنشها در امان باشي.»19
ج) كم گويي: حضرت علي ميفرمايد: «خوشا به حال كسي كه اضافي مالش را (در راه خدا) انفاق كند ولي گفتار اضافي خود را نگه دارد.»20
سقراط حكيم كم سخن ميگفت و كم غذا ميخورد. يكي از فلاسفه هم عصر او به وي نوشت: تو ميگويي رحم و مهرباني به هر جانوري واجب است ولي تو به خودت رحم نميكني، كم ميخوري، كم ميگويي و غالبا در سكوت به سر ميبري. سقراط در پاسخ نوشت: مرا به كم خوري ملامت و سرزنش كردي، در حالي كه من غذا ميخورم تا زندگي كنم ولي تو زندگي ميكني تا غذا بخوري! و اما در مورد خاموشي و سكوت من، خداي تعالي مرا دو گوش داده و يك زبان؛ و اين به اين معني است كه دو برابر بشنو و يك برابر حرف بزن.»21
د) سنجيده گويي: انسان عاقل، قبل از اينكه سخن را بر لب جاري سازد، بايد چند بار آن را در دهان مزه كند و بسنجد و از درستي آن مطمئن شود. حضرت علي در اين باره ميفرمايد: «زبان انسان عاقل، پشت قلبش پنهان است، ولي قلب انسان نادان در پس زبانش است.» 22
هميشه به خاطر بسپاريم:
ايمان به خدا و روز قيامت، از بهترين و قويترين عوامل رشد عفت در انسان است.
يادآوري:
1. خطرناكترين و قويترين آفت چشم، چشم چراني و تماشاي مناظر شهوتانگيز است.
2. هر كس آگاه باشد، از انجام گناه باز ايستد.
3. انسان اسير دل است و دل در گرو ديده.
من هرچه ديدهام زدل و ديده ديدهام
گاهي زدل بود گله، گاهي زديدهام
من هر چه ديدهام زدل و ديده تا كنون
از دل نديدهام همه از ديده ديدهام
بينديشيد و پاسخ دهيد؟
1. تا چه اندازهاي آثار عفت را در زندگي خود تجربه كردهايد؟
2. به نظر شما، آفتهاي چشم، چه چيزهايي ميتواند باشد؟
3. براي رسيدن به مقام عالي عفاف ـ علاوه بر موارد مذكور ـ چه راهكارهايي را مناسب ميدانيد؟
------------------------------
پي نوشت درس چهارم:
1. نهج البلاغه، خطبه 192.
2. توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 415، مسئله 2433.
3. توضيح المسائل مراجع، ج 2، مسئله 2437. (توضيح المسائل دوازده مرجع)
4. توضيح المسائل مراجع، ج 2، مسئله 2438.
5. مرواريد عفاف، ص 134 به نقل از نهج الفصاحة، ص 586، ح 2846.
6. مرواريد عفاف، ص 135، به نقل از تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 292.
7. وسائل الشيعه، ج 14، ص 141.
8. بحار الانوار، ج 74، ص 61.
9. مرواريد عفاف، ص 135، به نقل از نهج الفصاحه، ص 592.
10. ميزان الحكمة، ج 10، ص 81.
11. همان، ص 70.
12. همان، ج 1، ص 117.
13. مرواريد عفاف، ص.
14. بحارالانوار، ج 62، ص 267.
15. اقتباس از معراج السعادة، ص 237.
16. بحارالانوار، ج 103، ص 220.
17. تحف العقول، ص 183.
18. احزاب، 32.
19. ميزان الحكمة، ج 8، ص 451.
20. مستدرك، ج 9، ص 359 و الكافي، ج 8، ص 168.
21. مرواريد عفاف، ص 144 به نقل از مجله پاسدار اسلام، شماره 7، ص 82.
22. تحف العقول، ص 45.
23. نهج البلاغه، خطبه 157 و 183.
24. ميزان الحكمة، ج 6، ص 38.
25. بحارالانوار، ج 103، ص 245 و وسايل الشيعه، ج 14، ص 156. |