از موضوعات مهم در علم الحديث، چگونگي ترجمه روايات است زيرا مادر مملكتي زندگي مي كنيم كه اكثريت، با زبان اصلي اخبار يعني عربي، آشنائي ندارند و اغلب آنها كه آشنائي دارندآشنائيشان بمقدار كافي يعني بآن اندازه كه مستقيما مقصود را از اصل خبر دريابند نيست.
لذا خوانندگاني كه در صراط وعظ و تبليغند، ناچار اين مهم را بايد عهده دار باشند و نه تنها اين وظيفه خطير بعهده آنها است بلكه از لحاظ فهم دقايق اخبار و استنباط مباني علمي و انطباق معاني احاديث با متفاهم در لسان عرب، شديدا بمعني و ترجمه حديث احتياج داريم و البته قسمت مهم آن كه آشنائي بلغت و قواعد زبان عرب (صرف و نحو) و نيز خصوصيات مفردات و جمل (كه موضوع معاني و بيان و بديع است) باشد از مراحلي است كه آقايان طي فرموده اند . (منظور دانشجويان رشته وعظ و تبليغاند كه در آغاز كار دانشكده الهيات، درس علم الحديث برايشان گفته مي شد)
در اينجا محور سخن ما چند نكته است كه فقط از نظر فن ترجمه تذكر به آن لازم است:
1ـ آشنائي بيشتري بلغت عرب، زيرا بين معاني حقيقي الفاظ، و مفاهيم تقريبي فرق زيادي است كه تميز آن جز در نتيجه ممارست و مراجعه بكتب لغت حاصل نمي شود.علاوه كه آنچه را مرادف مي پنداريم جز در موارد نادري حقيقتا مرادف نبوده بلكه بلحاظ خصوصيتي كه در آن كلمه است بر موارد مختلف حمل شده است و چنانچه ما اطلاع بيشتري در لغت داشته باشيم بآن مزايا برخورد خواهيم كرد.
2ـ در معاني الفاظ بظن و تخمين نمي توان اكتفا نمود زيرا چنانكه مي دانيم لغت، سماعي است و در سماعيات گمان شخصي مورد ندارد بلكه بسيار شده كه شخص، بمعني لغتي اطمينان داشته وليپس از مراجعه، خلاف آن مشهود گرديده.از اين رو در ترجمه حديث، خاصه اگر بعنوان تأليف و تدوين باشد، بايد رنج مراجعه بكتب لغت را بر خود هموار ساخت.
3ـ سلاست ترجمه كه خود مبتني بر آشنائي بدستور زبان فارسي و ممارست و مداقه در جمله بندي عبارات كتب ادبي و اصيل فارسي است زيرا جملهبندي در زبان عرب با تركيب جملات فارسي در بسياري از موارد مغايرت دارد.مثلا: در جمله فعليه طبق تركيب عربي، مسند مقدم و مسند اليه (فاعل) پس از آن و متعلقات فعل نوعا بعد از آن دو ذكر ميشود.در صورتي كه در فارسي مسند اليه مقدم و متعلقات از آن پس و از همه عقبتر، فعل مسند استعمال ميشود.بعبارت ديگر در فارسي جمله فعليه خبري كمتر وجود دارد.مثلا در عربي ميگويند: جاء زيد يوم الجمعة .ولي در فارسي گفته ميشود: فلاني روز جمعه آمد.
4ـ ترجمه هرچه سادهتر و روانتر باشد بهتر است.هنرمندي در آسان ساختن مشكل است نه مشكل كردن آسان.لذا بايد از سجع و قافيه و جملات مطنطن بيمعني خودداري كرد.
5ـ در ترجمه دو روش معمول است يكي تحت اللفظي و ديگري نقل بمعني.
در خطابه كه دامنه وسيعتري دارد ميتوان از دوم استفاده كرد ولي در نوشته، خاصه نوشتهاي كه عنوان مستقل ترجمه اخبار باشد بايد روش اول را بكار برد.منتهي در مفردات، نه در تركيب جملات.
كاظم مديرشانچي- علم الحديث، ص 167
|