1) نظر کوتاهی در باره عقل کار ، واسطه فیض عالم هستی ، اول ما خَلَقَ اللهُ ، « خاتِم الأَنبِیاء مُحَمَّدٌ بنُ عَبدِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ »
اسم آن بزرگوار محمد و کنیه مشهور او ابوالقاسم و لقب مشهور او احمد و مصطفی است . عمر آن بزرگوار 63 سال است . در صبح روز جمعه هفدهم رَبیعُ الأوَل سَنه عامُ الفیل متولد شد .(بحار ج15ص250) سالی که پروردگار عالم بوسیله پرستوها خانه خود را حفظ فرمود و اصحاب فیل را که به قصد خرابی خانه خدا آمده بودند ، نابود کرد . – و شهادت آن حضرت ، بر اثر مسمومیت به دست زنی یهودی ، در 28 صفر سال یازدهم هجرت واقع شد . بیست و پنج ساله بود که با حضرت خدیجه ، آن بانویی که باید گفت حق عظیمی به گردن اسلام و مسلمانان دارد ، ازدواج نمود . چهل ساله بود که در شب 27 رجب المرجب سال چهل از عام الفیل ، مبعوث برسالت شد . سیزده سال در مکه با مصیبتهای کمر شکن ، اسلام را تبلیغ کرد و بالاخره چون کفار قریش مانع از پیشرفت اسلام شدند ، به مدینه هجرت فرمود و آن سال مبدأ تاریخ مسلمانان شد . ده سال در مدینه بود و توانست در آن مدت ، رسالت خود را به دنیا ابلاغ کند .
پدر آن بزرگوار ، عبدالله بن عبدالمطلب از بزرگان عرب بود و به شهادت کتب تاریخ ، بزرگواری مثل او در عرب کم دیده شده است . پیامبر اکرم ص هنوز تولد نشده بودند ، که حضرت عبدالله در مدینه ، هنگامی که از شام بر می گشت ، فوت شد و همانجا مدفون گشت . بعد از این واقعه ، حضرت عبدالمطلب جد آن بزرگوار کفالت پیامبر را بعهده گرفت و چون آن حضرت بدنیا آمد ، برای او دایه ای تهیه کرد ، - که در میان عرب بنام حلیمه سَعدیه مشهور بود . در افتخار آن زن همین مقدار بس که پیامبر گرامی مفتخر به فرزندی او بودند . – حلیمه بعد از شش سال حضرت را به مادر بر گردانید و حضرت رسول همراه با مادر برای زیارت قبر عبدالله به مدینه رفت ؛ اما در مراجعت مادر را نیز از دست داد و امّ اَیمن که زن صالحه ای بود ، حضرت را به جدش عبدالمطلب رسانید .
آن حضرت هشت ساله بود که عبدالمطلب را از دست داد . ولی پدری چون عموی بزرگوارش و مادری چون فاطمه بنت اسد مُتَکَفّل آن حضرت شدند . بنابراین حضرت رسول ص ، اگر چه پدر و مادر را از دست داد ، ولی عقیده یتیمی پیدا نکرد – سرپرستی نظیر عبدالمطلب ، ابوطالب و فاطمه بنت اسد داشت . – ولی مشهود است که حضرت ، ملالت بی پدری و بی مادری را دیده است .
« اَلَم یَجِدکَ یَتیما فَاَوی وَ وَجَدکَ ضالَاً فَهَدَی وَ وَجَدَکَ عَائِلاً فَاَغنَی » (ضحی : 6- 8 ) یعنی ، آیا تو را یتیم نیافت ، و پس پناهت داد ، و تو را سر در گم نیافت ، پس هدایت کرد ، و تو را گرانبار نیافت ، پس بی نیازت کرد ؟ .
بنابراین گر چه رسول اکرم ، یتیم ، ناشناس و فقیر بود ؛ ولی این تأثیری در شخصیت بزرگوار ایشان نداشت . چون پروردگار عالم او را نزد کسی مثل ابی طالب جای داد و او را با ثروت آن بانوی عزیزی که موقع ازدواج گفت : ثروت من ثروت تو و خودم هم کنیز تو هست ، بی نیاز گردانید .
مادر آن بزرگوار ، حضرت آمنه – دختر وَهَب از خانواده ای فوق العاده محترم – بود . در شرافت این زن همین کافی است که می تواند مادری برای رسول اکرم ص باشد.
شرافت ، کرامت و صفات عالیه رسول اکرم ص و معجزات او چنان فراوان است که کتابها در باره آن بزرگوار نوشته شده است . چون مبنای این نوشته بر اختصار است ، ما بیک معجزه که هنگام تولد آن حضرت روی داد ، و به مطلب دیگری از قران که در مورد ایشان است ، اشاره می کنیم و سپس بطور اختصار به تفسیر اَلقابی که برای حضرت گفته شده می پردازیم و در خاتمه ، سخنی راجع به خاتمیت آن حضرت خواهیم داشت .
مورخین نوشته اند که روز تولد آن بزرگوار ، دگرگونیهای در جهان رخ داد :
طاق کسری شکاف خورد و کنگره های آن فرو ریخت ؛ دریاچه ساوه خشک شد ؛ آتشکده فارس که چندین سال روشن بود ، خاموش شد ؛ همه پادشاهان جهان در آن روز حیرا ، سرگردان و گنگ بودند ؛ همه بتها روی یکدیگر فرو ریختند و سحر ساحران در آن روز بی اثر بود . کلمه « لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ » در جهان طنین انداز شد و چون بدنیا آمد ، از نور وجودش عالم منور شد ، گفت : « لا اِلهَ اِلاَّ اللهَ » و جهان با او گفت : « لاَ اِلهَ اِلاَّ الله ».
قران شریف در باره رسول اکرم چنین می فرماید : « وَ کَذلِکَ جَعَلنَاکُم اُمَّةٌ وَسَطَاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَیَ الناسِ وَیکُونُ الرَّسُولُ عَلَیکُم شَهِیداَ » (بقره : 143 ) یعنی ، و بدینسان شما را امّی میانه قرار دادیم ، تا بر مردم گواه باشید و پیامبر نیز بر شما گواه باشد .
این آیه شریفه دو معنی دارد : ظاهر آن ، که همه آن را درک می کنند ، این است که امّت اسلامی سر مشق جامعه بشریت قرار داده شده است ، تا جامعه از آنان پیروی نماید ، و رسول گرامی نیز سر مشق امّت اسلامی است ؛ اما معنایی دقیقتر نیز دارد که ائمه طاهرین ع استفاده نموده اند ، و مفسرین شیعه مخصوصاً استاد بزرگوارمان علامه طباطبایی بحث مفصلی به پیروی از روایات در آن نموده اند . و آن معنی این است که : امّت اسلامی در روز قیامت شاهد اعمال هستند و چون همه امّت اسلامی لایق این عمل نیستند ، امر منحصر می شود به ائمه طاهرین ، روایات فراوانی از سنّی و شیعه در دست است که آیه شریفه بمعنی دوم تفسیر شده است .
خلاصه کلام آیه شریفه چنین است که : « پروردگار عالم ، ائمه طاهرین را آفریده تا آنان شاهد اعمال در روزی قیامت باشند (1)، و رسول اکرم را را شاهد بر اعمال آنان قرار داده است ، و چون شاهد باید در این دنیا بر همه اِشراف داشته باشد تا بتواند در روز قیامت شهادت دهد ، اگر در این دنیا مسایل را ندیده باشد ، معنی ندارد که در آخرت شاهد باشد ؛ بنابراین باید برای ائمه طاهرین ، احاطه وجودی بر عالم هستی باشد تا اطلاع و اشراف بر اعمال پیدا کنند . حتی باید این اشراف بر اسرار نیز وجود داشته باشد ، تا بتوانند روز قیامت کیفیت اعمال را نیز شاهد باشند . این همان واسطه فیض است که در اصطلاح ، ولایت تکوینی نامیده اند . از این جهت معنی آیه شریفه چنین می شود که : « ائمه طاهرین ، واسطه فیض برای این عالمند و پیامبر گرامی واسطه فیض بر آنان . و این است معنی روایاتی که رسول گرامی را عقل کل ، نور مطلق یا اوّل ما خلق الله نامیده است .
بحث در این باره مفصّل است و این نوشته اقتضای چنین بحثی را ندارد . آنچه باید گفت این است که بسیاری از آیات و روایات ، دلالت بر این دارد که ائمه طاهرین ، واسطه فیض این عالم هستند و این جهان بهر نعمتی که می رسد ، چه نعمتهای ظاهری نظیر عقل ، سلامتی ، امنیت ، روزی ؛ و چه نعمتهای باطنی و معنوی نظیر علم ، قدرت ، اسلام و غیره ، بواسطه آن بزرگواران است و آنان احاطه عِلّیِ وجود بر جهان هستی دارند و پیامبر گرامی واسطه فیض برای ائمه طاهرین است و نعمتهای ظاهری و باطنی که به آنان ارزانی می شود ، بواسطه آن بزرگوار است ، و او سعه وجودی عِلّی بر آنان دارد . این است معنی آیه شریفه : « وَ کَذلِکَ جَعَلنَاکُم اُمَّةٌ وَسَطَاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَیَ الناسِ وَیکُونُ الرَّسُولُ عَلَیکُم شَهِیداَ » و این روایاتی که از ائمه اطهار ع آمده است که : « ما هر چه داریم از رسول اکرم است و رسول اکرم آنچه گفته و آنچه دارد ، از خداوند متعال است ». بهمین معنی است.
منبع : سایت لیله القدر |