بیداری اسلامی زنگ خطر را برای سقوط همه دیکتاتورهای طرفدار آمریکا در خاورمیانه به صدا در آورد. در تونس روز ۱۴ ژانویه ۲۰۱۰با فرار زین العابدین بن علی رئیس جمهور طرفدار غرب این کشور به عربستان سعودی ، انقلاب مردم به پیروزی رسید. مصر بزرگترین کشور عربی با ۸۰ میلیون نفر جمعیت و حکومتی طرفدار غرب و اسرائیل به ریاست حسنی مبارک که مدت ۳۰ سال قدرت را در دست داشت با اعتراضاتی مردمی از روز ۲۵ ژانویه در میدان التحریر آغاز گردید. کمتر از یک ماه بعد در روز ۱۱ فوریه سال ۲۰۱۱ برابر ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۸۹( سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران) حسنی مبارک از مقام خود استعفاء داد . علی عبد ا.. صالح دیگر مهره آمریکائی در منطقه نهایتاً بعد از سرکوب خونین خیزش های مردم مسلمان این کشور نهایتاً در ژانویه سال جاری میلادی ۲۰۱۲ تحت فشار فزاینده مردم یمن از این کشور فرار کرد. در لیبی اعتراضات مردمی از روز ۱۳ ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز گردید و سرانجام با کشته شدن معمر قذافی دیکتاتور این کشور در ۲۰ اکتبر سال ۲۰۱۱ پایان یافت. مصر و یمن و لیبی و تونس چهار کشور عربی بودند که اعتراضات مردمی به تغییر رژیم های این کشورها منجر گردید. این در حالی است که قیام مردم مسلمان در کشورهای دیگر منطقه به ویژه بحرین و اردن و عربستان به شدت ادامه دارد ولی با سکوت خبری رسانه های غربی روبرو شده و در حالی که اقدامات تروریستی مخالفات دولت سوریه شدیداً پوشش داده می شوند ولی در خصوص سرکوب مردم در کشورهای عربی طرفدار غرب ، خبری به رسانه ها درز نمیکند.
عربستان سعودی به عنوان کشوری که خیزش ها و تظاهرات مردم مسلمان در آنجا سابقه طولانی تر دارد از تحولات بهار عربی در کشورهای خاورمیانه به شدت هراسناک است. در حالی که اهداف اصلی قیام در همه کشورها ، بازگشت به ارزش های اسلامی و ابقاء شان انسانی و مشارکت های مردمی در تصمیم گیری های سیاسی اعلام شده با اینحال رهبران عربستان سعودی سعی دارند همه این اتفاقات را تنها در قالب برخورد های مذهبی نشان داده و نشان دهنده تلاش برخی کشورهای منطقه در سرنگونی حکومت های اهل سنت تعبیر میکنند. انقلاب های مردمی در کشورهای عربی ، جدا از همه اهدافشان ، به یک خواسته مشترک تاکید داشتند و آن یک انقلاب فرهنگی واقعی در جهان عرب است. ایمان به شان انسانی و تقبیح دیکتاتوری. به نظر میرسد که عربستان سعودی همگام با اسرائیل سعی در منحرف ساختن همه انقلاب های عربی مخالف غرب در منطقه را دارند. روزنامه Daily Maverick چاپ آفریقای جنوبی در مقاله ای ضمن بررسی تحولات دو سال اخیر جهان عرب ، این گونه نتیجه گیری کرده که اعراب بیشتر از آنکه دنبال اصلاحات سیاسی باشند خواستار انقلابی فرهنگی بودند . این روزنامه نسبت به تحقق اهداف اولیه و مثبت انقلاب های عربی اظهار بدبینی کرده و عربستان سعودی و قطر و اسرائیل را عوامل بازگشت مجدد دیکتاتوری البته به شکلی دیگر در کشورهای خاورمیانه میدانند.
راهبرد اصلی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در دو کلمه خلاصه می شود. اول جلوگیری از پیروزی مخالفان رژیم های طرفدار غرب در منطقه به هر قیمتی. اتفاقی که به صورت کاملاً مشخص در بحرین روی میدهد. ریاض برای حمایت از رژیم آل خلیفه حتی نیروی نظامی به این کشور اعزام داشت و موضوع وحدت سیاسی با منامه را برای حمایت از دیکتاتور این کشور به صورت کاملاً جدی مورد بررسی قرار داده است. راهبرد دوم عربستان و اسرائیل عبارت است از جایگزین کردن نیروهای طرفدار خود به عنوان نیروهای اصلی بعد از سقوط دیکتاتورهاو اتفاقی که در یمن افتاد و نیروهای طرفدار و پیرو عربستان و آمریکا زمام امور بعد از فرار عبدالله صالح را در دست گرفتند.
در این بین اسرائیل و عربستان تلاش دارند که در هرگونه تحولی ، موضوع فلسطین را تا جائی که امکان دارد از موضوعات مورد بحث و علاقه امت عرب دور نگه دارند. به عنوان مثال ژنرال Maj. Gen. Yoav Galant که بنا به نوشته روزنامه هاآرتص از نامزدهای احراز پست ریاست ستاد ارتش است ، در سخنرانی خود در مرکز مطالعات خاور نزدیک واشنگتن از عملکرد سیاستمداران تل آویو در قبال تحولات جهان عرب دفاع کرده و همکاری و همراهی با عربستان سعودی و قطر را در به حاشیه راندن موضوع فلسطین خواستار شده است. رسانه های اسرائیلی هدف راهبردی دیگر اسرائیل را بزرگ نمائی پرونده هسته ای ایران میدانند. اسرائیل مصمم است در تبلیغات خود پیشرفت فن آوری های هسته ای تهران را تهدیدی برای همه کشورهای عربی منطقه قلمداد کند. اسرائیل از تلاشهای عربستان سعودی و قطر در تشدید نا آرامی های سوریه نیز سود می برد. به گفته ناظران بی طرف برای تل آویو وجود سوریه ای قوی و متحد منبع بزرگ تهدید است. تل آویو سوریه را دارای حکومت مرکزی ضعیف و کل کشور را نا آرام میخواهد تا بدینوسیله از وجود منبع تهدید بزرگی برای آزاد سازی بلندی های جولان در نزدیکی مرزهای خود خلاصی یابد. عربستان در تحقق این هدف متحد راهبردی اسرائیل است.
در این حال به نوشته سایت رسمی دویچه وله ( صدای آلمان ) حاکمان عربستات سعودی همه تحولاتی را که در کشورهای عربی شمال آفریقا روی داده چنان تلقی میکنند که در سرزمین های دور دستی روی داده و هیچ ربطی به عربستان ندارد. به نظر توماس بیرینگر، مدیر بنیاد کنراد آدنائر در ابوظبی، رویدادهایی که در طول بیداری اسلامی در مصر رخ می داد، این که مردم یک باره از جا برخاستند و حق خود را طلب کردند، در مخیله ی یک حاکم ۸۰ ساله که ۵۰ سال از عمرش را حکومت کرده بود، نمی گنجید.
بیرینگر می گوید که این امیرنشین ها، ناآرامی های مصر را زاده ی توطئه ی نیروهای شریر که منافع خارجی ها را در نظر دارند، ارزیابی می کردند و هنوز هم نتوانسته اند با تفاهم با خواست های جوانان کشور خود روبرو شوند
اکنون این سئوال در جهان عرب مطرح است که رژیم عربستان سعودی تا کی می تواند خود را از تیر رس تاثیرات بهار عربی دور نگه دارد. روزنامه گاردین در مقاله ای به قلم سعد الفقیه رئیس جنبش اصلاحات اسلامی در عربستان با عنوان عربستان منتظر بهار خودش است، نوشت: در حال حاضر عربستان همه شرایط لازم برای شروع انقلاب را داراست.الفقیه که در انگلیس به عنوان پناهنده زندگی می کند، درمقاله خود به برخی شرایط عربستان اشاره کرد و گفت: اکثر عوامل و شرایطی که باعث انقلاب های جهان عرب شد، در عربستان نیز وجود دارد به عنوان مثال رژیم سعودی ده ها هزار زندانی سیاسی را در بازداشت دارد که اکثر آنها بدون تفهیم اتهام زندانی هستند و سطح فساد رو به افزایش است . تنها در بودجه اخیر عربستان صدها میلیون دلار مفقود شده است. این ناراضی سعودی در مقاله خود همچنین به نرخ بالای بیکاری در عربستان که نزدیک ۲۲ درصد اشاره و درآمد سرانه مردم را در حدود ۱۳۰۰ دلار ارزیابی کرده که پاسخگوی نیازهای اساسی مردم نیست. الفقیه در ادامه این یادداشت خود آورده است: خاندان سعودی با عربستان و ملت آن به گونه ای برخورد می کنند که انگار ملک آباء و اجدادی و شخصی آنها است.
این نویسنده سعودی در پایان مقاله خود از ترفند قدیمی مقامات سعودی یاد میکند که شورش های مردمی را تنها از طرف شیعیان این کشور میداند و در رسانه ها رسمی آنها را تلاشی برای زیر سئوال بردن تسلط سنتی اعراب سنی بر دستگاه های اداری و حکومتی دانسته و از این طرق ملت عربستان را دو دسته کرده و آنها را در مقابل هم قرار میدهد.
نقش عربستان سعودی در گروگان گیری بهار عربی و انحراف هدف اولیه آن که خلاصی منطقه از حضور قدرتهای بیگانه و در راس آن آمریکاست را نمیتوان بدون در نظر گرفتن اتحاد عمل ریاض و تل آویو و دوحه از نظر دور داشت. عربستان سعودی سرمایه و امکانات مالی زیاد یرا برای سرنگونی رژیم سوریه هزینه کرده است. به گفته ایاد ابراهیم از روزنامه نگاران سوری ، دعوت کوفی عنان از قطر و عربستان سعودی دال بر کمک به استقرار صلح و امنیت در سوریه نشان دهنده آن است که دبیر کل سابق سازمان ملل به خوبی از نقش مخرب آنها در این جریان آگاه است.
اسرائیل و عربستان سعودی در یک نتیجه گیری مشترک هستند و آن همسان پنداری انقلاب در کشورهای عربی و انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ در ایران است. هر دو رژیم بیشترین ضربه را از انقلاب اسلامی ایران خوردند. در حال حاضر نیز هر دو نگران تکرار این تحول در کشورهای عربی می باشند. دانی ایالون معاون وزیر امور خارجه اسرائیل در مصاحبه ای با نشریه ایتالیائی ایل خولیو گفته است که رویدادهای کشورهای عربی از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ ایران الگو گرفته اند . وی از اینکه کشورهای غربی به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند به درستی از این تحولات ممانعت کنند ابراز ناراحتی کرده و برآیند همه این رویدادها را بر ضد امنیت داخلی اسرائیل ارزیابی کرده است.
اسرائیل و عربستان با تکیه بر تجربیات سابق خود به این نتیجه رسیده اند که نمیتوانند عملاً جلوی تحولات را د ر کشورهای عربی بگیرند. در نتیجه هدف راهبردی آنها به گروگان گیری این تحولات و مصادره آنها به نفع خود است. آنها مایلند از طرفی رژیم های طرفدار خود رادر کشورهایی که از بند دیکتاتوری رسته اند جانشین کنند و از طرفی در صدد بر اندازی رژیم های ضد اسرائیلی در منطقه هستند. تاریخ اخیر خاورمیانه نشان داده است که سرانجام این مردم هستند که پیروز میدان خواهند بود نه ترفند ها و توطئه های عربستان و اسرائیل و قطر و سایر کشورهایی که به نیابت از کشورهای غربی در منطقه عمل میکنند. |