امام جواد (ع): اَلمُؤمِنُ يَحتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوفيقٍ مِنَ اللّه و َواعِظٍ مِن نَفسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ. (بحارالأنوار، ج78، ص358، ح1)
مؤمن نيازمند سه چيز است: توفيقى از پروردگار، پند دهنده اى از درون خويش و پذيرش از نصيحت كنندگان.
***********************************
راه و رسم امانت داری این گونه است؟!
تا جوانید فکری کنید، نگذارید پیر و فرسوده شوید... شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلبهای سیاه، چشم ها، گوش ها و زبان های آلوده به گناه از دنیا رفتید ، خدا را چگونه ملاقات خواهید کرد؟ این امانات الهی را که با کمال طهارت و پاکی به شما سپرده شده، چگونه با آلودگی و رذالت مُستَرَد خواهید داشت؟ این چشم و گوشی که در اختیار شماست، این دست و زبانی که تحت فرمان شماست، این اعضا و جوارحی که با آن زیست می کنید، همه امانات خداوند متعال می باشد که با کمال پاکی و درستی به شما داده شده است. اگر ابتلاء به معاصی پیدا کند، آنگاه که بخواهید این امانات را مُستَرَد دارید ممکن است از شما بپرسند که راه و رسم امانت داری این گونه است؟ ما این امانات را این طور در اختیار شما گذاشتیم؟ قلبی که به شما دادیم چنین بود؟ چشمی که به شما سپردیم این گونه بود؟ دیگر اعضاء و جوارحی که در اختیار شما قرار دادیم چنین آلوده و کثیف بود؟ در مقابل این سؤالها چه جواب خواهید داد؟ خدای خود را با این خیانتهایی که به امانات او کرده اید چگونه ملاقات خواهید کرد؟
( امام خمینی - ره ، جهاد اکبر،انتشارات امیر کبیر، 1360، ص 61 )
***********************************
برای دل خود یک دری درست کنیم!
فی الکافی عن امیرالمؤمنین (علیه السلام): طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ، وَ لَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَيْنَاهُ . وَ لَمْ يَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ . وَ لَمْ يَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِيَ غَيْرُهُ . (الشافی،ص 526)
شرح حدیث از حضرت آیت ا.. العظمی امام خامنه ای (مدظلّه العالی)
خوشا به حال آن کسی که برای خدا، دعا و عبادت را خالص کند. نکتة اساسی در باب تقرب الی الله بالدعاء و العباده همین است. که دعا و عبادت خالصاً لله باشد. گاهی انسان عملی را، عبادتی را، مخلصاً لله شروع می کند. اما مخلصاً لله نمی تواند تمام بکند. در دعای منقول از حضرت سجاد (علیه السلام) ، حضرت استغفار می کند از آن عملی که انسان در آغاز قصد وجه الله دارد، اما در ادامه، در وسط کار، انگیزه های گوناگون وارد کار می شوند و او را مشغول می کنند. بنابراین، اخلاص را، عمل کردن لله و نگه داشتن آن خلوص ، کار بزرگی است. سپس حضرت می فرمایند: پس دل او مشغول نشود به وسیله آنچه چشم او می بیند. چشم دائم در حال واردات است. از زر و زیور های دنیا،از اشیاء جذاب و رنگارنگ دنیا،از چیزهای جدی،از چیز های غیر جدی،چشم دائم در حال انعکاس و واردات قلبی است. وقتی ارادت انسان خالصانه است که بتواند قلب خود را از توجه به این زخارف دنیوی حفظ کند و نگه دارد. به تعبیر یک بزرگواری می فرمود: انسان باید برای دل خودش یک دری درست کند و نگذارد آن چیزی که مورد نظر او نیست و ممنوع است، وارد دل بشود. که این کار سختی است. هنر این است که انسان نگذارد دل به آنچه که چشم می بیند،مشغول بشود.گوش هم همین طور است.گوش هم یکی از دروازه های واردات قلب است. مرتباً واردات از گوش به قلب، به ذهن وارد می شود.نمی شود انسان گوشش را ببندد.لازم است چیز هایی را بشنود.لکن آنچه می شنود، او را از ذکر الله غافل نکند.سینه او،دل او غمگین نشود به خاطر چیزی که به غیر او داده شده است،یعنی حالت حسادت که دانسته و نادانسته در انسان نفوذ می کند، ذهن و دل انسان را خراب می کند. کسی مزیّتی پیدا کرده.یا مزیّت دنیوی یا غیر دنیوی.انسان به او حسادت کند،غمگین بشود، بلکه بایستی خوشحال باشد از اینکه برادر مومنش، به این مزیّت نائل شده است. ( 29 /2/ 87 )
***********************************
تعلیم زِ اَرّه گیر در امر معاش
یک شعر بچه بودم خوانده ام و یادم هست. قدیم یک ارّه بود که دو سر داشت و با آن الوارهای چوب را می بریدند. شاعر می گوید:
چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش چـون رنـده ز کار خـویش بیبـهره مباش
تعـلیم زِ اَرّه گـــیر در امـــــــر مـــعاش نیمی سوی خود می کش و نیمی می پاش
از اَرّه یاد بــگیر ، وقتی چوب ها را تـکه تـکه مـی کــند، یک مــقدار پوشال چوب این طرف می ریزد و یک مقدار آن طرف . کسانی که به فکر خدمت کردن به مردم هستند، در قیامت کار و بارشان خیلی عالی است. می گردند ببینند کی خانه ندارد، برایش خانه بخرند. «حاج آقا حسین معصومی (ره)» هفده تا خانه برای طلبه های قم خرید. پسرش هم نمی دانست. چند سال پیش من از پسرش پرسیدم: می دانستی که پدرت هفده تا خانه برای طلبه های قم خریده؟ گفت: نه والله . نمی گذاشت کسی متوجه بشود. کار خیر می کرد. جهاز دختر می داد. الان هم هستند در گوشه و کنار کسانی که همه اش به فکر کار خیر هستند. شخصی که پیش من درس خوانده بود، به آقای غفاری قزوینی سفارش کرده بود که: اگر لقمه ی چرب و نرمی گیرت آمد، مرا خبر کن. آقای غفاری این مطلب را به من گفت. من پرسیدم: مقصودش چی بود؟! گفت: مقصودش این بود که اگر دیدی یک نفر بیچاره است ، وضع مالی اش خوب نیست، بیا به من بگو. یعنی اگر کسی بیچاره است، الان لنگ است، وام می خواهد ، پول ندارد، بچه دارد، لباس می خواهد، به من بگو تا کمکش کنم. خیلی حرف است که یک پولداری به دیگری بسپارد که اگر لقمه ی چرب و نرمی گیرت آمد، مرا خبر کن، یعنی اگر یک بیچاره ای را سراغ داری که وضع مالی اش خوب نیست، بیا به من بگو که من به دادَش برسم. اینها مسلمان هستند. ایمان این است. اسلام این است. حالا هی نماز بخوان، اما نَم هم پس نده، چه فایده ای دارد؟!
[ فرازی از سخنان حضرت آیت الله مجتهدی- ره]
***********************************
پرسش های شما و پاسخ های آیت الله بهجت ( ره )
س : ما چگونه بدانیم که رضایت امام زمان(عج) در چیست که آن را انجام دهیم ؟ ج : ما باید حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را حاضر فرض کنیم. هرجا می رَود ، برَویم ، هرچه می کُند بکنیم و هرچه را ترک می کند ترک کنیم ! و اگر ندانیم ، احتیاط را که می دانیم ومی توانیم ! (پس احتیاط کنیم). ولی گویا ما نمی خواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم، نه اینکه رضای آن حضرت را نمی دانیم و نمی توانیم آن را تحصیل کنیم . (بلکه نمی خواهیم !).
[ ورق های آسمانی ، ص 86 ، انتشارات آخرین وصی]
***********************************
حاج عبدالحسین، مرا فراموش نکنی!
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی، جبهه زیاد تشریف میآوردند. شبی که برای سخنرانی به تیپ امام جواد (ع) آمده بودند؛ موقع نماز که شد، قبول نمیکردند امام جماعت باشند. خیلی اصرار کردیم که دلمان میخواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم اما قبول نمیکردند. شهید برونسی عرض کرد: حاج آقا بروید جلو بایستید. ایشان فرموند: اگر شما دستور میدهید ، می روم. شهید برونسی گفتند: من کوچکتر از آنم که به شما دستور بدهم، از شما خواهش میکنم. فرمودند: نه خواهش شما را نمیپذیرم. بچهها شروع کردند به التماس کردن که آقای برونسی، بگو دستور میدهم تا ما به آرزویمان برسیم. شهید برونسی که مردی با اخلاق بود، به ناچار با خنده گفت: حاج آقا دستور میدهم شما بایستید جلو! حاج میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز و حال عجیب، در حالی که اشک از چشمان این پیرمرد زاهد سرازیر بود، تمام شد، بعد از نماز شهید برونسی را کنار کشیده و با چشمان اشک آلود، فرمودند: حاج عبدالحسین، مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما باشید و ما را فراموش نکنید! آن عالم زاهد و متواضع فرمودند: این تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که جواد یادتان نرود؟! حتماً مرا شفاعت کن.
( جهان نیوز، يکشنبه 10 خرداد 1394 )
***********************************
یک استفتاء
سوال: پيامك هایي كه امروزه براي خراب كردن عده اي يا گروهي يا فردي مورد استفاده قرار مي گيرد چه حكمي دارد؟
جواب: حكم آن براي دريافت كنندگان: عدم اعتنا و توجه به مطالب؛ عدم انتقال به ديگران و محو كردن آن و نهي از منكر شخص فرستنده در صورت امكان مي باشد.
استفتائات مقام معظم رهبری - دفترضوابط شرعی نمایندگی ولی فقیه در سپاه