امام على عليه السلام:عَوّد اُذُنَکَ حُسنَ الإستِماعِ وَ لا تُصغِ إلی ما لا یَزیدُ فی صَلاحِکَ استِماعُهُ / (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 215 ، ح 4211)
گوش خود را به خوب شنیدن عادت ده و به سخنی که به اصلاح و پاکی تو نمی افزاید گوش مسپار.
بیا و نگذار آن بزرگوار در این مأموریت خجل و شرمسار شود !
فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ ، جناب رسول الله، صلی الله علیه و آله، فرمود: شَیَّبَتْنی سُورَةُ هُودٍ لِمَکانِ هذِهِ الآیَة ؛ یعنی «پیر کرد مرا سوره هود، برای خاطر این آیه.» شیخ عارف کامل شاه آبادی، روحی فداه، فرمودند: با این که این آیه شریفه در سوره «شوری» نیز وارد است، ولی بدون وَ مَنْ تابَ مَعَکَ (آمده) ؛ جهت این که حضرت ، سوره «هود» را اختصاص به ذکر دادند برای آن است که خدای تعالی استقامت امّت را نیز از آن بزرگوار خواسته است و حضرت بیم آن داشت که مأموریت انجام نگیرد، و الّا خود آن بزرگوار استقامت داشت... پس ای برادر من، اگر تو خود را از متابعان آن حضرت می دانی و مورد مأموریت آن ذات مقدس، بیا و نگذار آن بزرگوار در این مأموریت خجل و شرمسار شود به واسطه کار زشت و عمل ناهنجار تو. تو خود ملاحظه کن.
[ امام خمینی (ره) / چهل حدیث / ج 1 / ص 170/ انتشارات طه، 1366]
باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید
روایتی که میخوانم، روایتِ تکان دهنده و عجیبی است. میفرماید: «لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسَلِّطَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ شِرَارَكُمْ، فَيَدْعُوا خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ»؛ باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابستهها را بر شما مسلّط می کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفـهای که امیـرالمؤمـنین در رأس آن قرار داشـت و در آنجا امر و نهی می کرد و در مسجدش خطبه می خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حَجّاجبنیوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد! حَجّاج چه کسی بود؟ حَجّاج کسی بود که خون یک انسان در نظر او، با خون یک گنجشک هیچ تفاوتی نداشت! به همان راحتی که یک حیوان و یک حشره را بکشند، حَجّاج یک انسان را میکشت. یک بار حَجّاج دستور داد و گفت همهی مردم کوفه باید بیایند و شهادت بدهند که کافرند و از کفرِ خودشان توبه کنند؛ هر کس بگوید نه، گردنش زده میشود! با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مردم این گونه دچار ظلم های عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و بتدریج جزو فرهنگ جامعه شود، اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته ها را بر شما مسلّط می کند.
[ بیانات مقام معظم رهبری 25 /9/ 79 ]
صدای دلنوازی از پشت گفت که نترس !
روایـتی از امام صـادق (ع ) داریم که در قبـر از پنج چـیز می پرسـند : از نـماز ، روزه ، حج ، زکات و ولایت . ولایت اهل بـیت کنـاری می ایستد و می گوید هر جا شما کم آوردید من آن را تکمیل می کنم . هر نقصی که بر شما وارد شد من آن را تـمام می کنم . مرحوم آیت الله حائری عاشق امام رضا (ع) بود . گاهی ایشان برای رفتن به مشهد بلیط اتوبوس گیرش نمی آمد و این پیرمرد روی پیت حلبی می نشستند و به مشهد می رفتند . مدتی هم که در مشهد بود در حرم می ماند . در طول عمرش هفتاد بار به مشهد رفته بود. در آخرین بار که ایشان به مشهد رفته بودند می گفتند که امام رضا (ع) فرموده که تو دیگر نیا ، نوبت ماست . ایشان می گفت که من فهمیدم که این آخرین باری است که به زیارت می روم . مرحوم آیت الله مرعشی نجفی با آیت الله حائری با هم قراری گذاشته بودند که هر کدام که از دنیا بروند به یکدیگر خبری بدهند . آیت الله حائری زودتر ازدنیا رفتند . آیت الله نجفی در حالتی ایشان را دید و ایشان گفتند که وقتی من از دنیا رفتم دو ملک برای سوال قبر آمدند که من خیلی ترسیدم که در عمرم این قدر نترسیده بودم . یک دفعه یک صدای دلنوازی از پشت گفت که نترس . با نزدیک تر شدن این صدا ، این دو ملک رفتند . وقتی چهره را دیدم پرسیدم شما چه کسی هستید؟! گفت : یک بار از آن هـفتاد بار به ملاقات تو آمـدم ، شـصت و نه بار دیگر به ملاقات تـو میآیم . فهمیـدم امام رضا علیه الـسلام بـودند کـه محبت شان از همین هنگام ورود به عالم برزخ شامل حالم شد. این کمکها برای کسی است که اعمالی انجام داده و یک جایی کم آورده است.
[سخنان حضرت حجت الاسلام و المسلمین عالی در برنامه سمت خدا مورخ 09 مرداد 1390]
اَلا اُخبِرکُم بِشَرِّ النّاس ؟!
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم یک وقت در حضور اصحاب فرمودند: اَلا اُخبِرکُم بِشَرِّ الناس، آیا به شما خبر ندهم که بدترین مردم کیست؟ گفتند: بلی یا رسول الله. فرمود: بدترین مردم آن کسی اسـت که خیر خـودش را از دیگران منع می کـند و هر چه دارد تـنها برای خـودش می خواهد. آنهایی که حاضر بودند گمان کردند با این مقدمه دیگر بدتر از این افراد کسی نیست.سپس فرمود: آیا می خواهید به شما بگویم از این بدتر کیست؟ صنف دیگری را ذکر فرمود. اصحاب گفتند: خیال کردیم بدتر از این گروه دوم دیگر کسی نیست. بعد فرمود: آیا می خواهید از آن بدتر را به شما بگویم کیست؟ گفتند از این بدتر هم مگر هست؟! آنگاه صنف سوّم را فرمود: بدتر از این افراد، مردمان بد زبان، فحاش، تهمت زن و آبروبرند. این جا دیگر حضرت توقف کرد، یعنی بدتر از اینها دیگر وجود ندارد.
[استاد شهید مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن، ج 4، صص 52 و 53]
خُذْ مِنّی کَفَنَک!
انسان وقتی در حال احتضار قرار می گیرد، سه چیز از مقابلش رژه می روند: اول دوستان و اولاد و زن و بچه، دوم مال و ثروت، مثل باغ رامسر و باغ کلاردشت و ویلای آبعلی و خانه و ماشین بنز، سوم هم اعمال مثل نماز و روزه و عبـادت و کارهای خوب و بد.شـخص محتضر رو می کند به خانواده می گوید : شما کی هستید؟» آنها می گویند: «ما اولاد و زن و بچه توییم.»شخص محتضر به فرزندانش می گوید :«من خیلی نسبت به شما حریص بودم، شما را به دبیرستان و دانشگاه فرسـتادم. ... حالا الان به چه درد من می خـورید؟»آنها می گویند: «ما تو را کـنار قبرت می بریم و تـوی قبر می گذاریم، بعد هم می رویم دنبال (کارمان) . . . !» بعد شخص محتضر رو به مال و ثروتش می کند و می گوید: «شما کی هستید؟» مال و ثروت جواب می دهند: «ما دارایی های تو هستیم، من باغ رامسر هستم یا من باغ آبعلی هستم.»شخص محتضر می گوید: «من خیلی نسبت به شما حریص بودم، عمرم را روی شما گذاشتم، به خاطر جمع کردن شما به بانک می رفتم و... حالا شما در این لحظه برای من چه کار می کنید؟» مال و ثروت هم می گویند: « خُذْ مِنّی کَفَنَک! » «کفنت را از من بردار!» یعنی یک کفن بیشتر حق نداری از من برداری! بعد شخص محتضر رو به اعمالش می کند و می گوید: «جنابعالی که باشید؟» در این وقت عمل انسان حرفی به او می زند که پدرش را در می آورد، می گوید:«من اعمال تو هستم، تو نسبت به آن دو تای دیگر شش دانگ حواست جمع بود، با آن ها خیلی رفیق بودی، اما با ما خیلی میانه ای نداشتی. نماز اول وقتت را رها می کردی و دنبال پول بودی تا برای زن و بچه آپارتمان بسازی ، خانه بخری، اما فکر من نبودی.»
اعمال این حرف ها را به انسان می زند و شخص محتضر خجالت زده می شود و خجالت زدگی بدترین چیز است:
به آتشم بیفکن و نام گنه مبر که آتش به گرمی عرق انفعال نیست
[گلپایگانی، محمود ، درمحضر مجتهدی ج 2 ، صص290 تا 293 ،تهران، 1390 ]
باید کاری کنیم تا انقلاب ما به سرنوشت اونها گرفتار نشه!
از طرف روزنامه جمهوری اسلامی ، به عنوان خبرنگار ، مأمور شد تا به الجزایر برود. وقتی از آنجا برگشت ، به دیدنش رفتم و از او درباره الجزایر پرسیدم.وقتی به او گفتم :«چه خبر ؟ سفر خوش گذشت؟حالت خوبه؟» جواب داد: « نه ، حالم خیلی بده!» با تعجب پرسیدم : چرا؟! چه اتفاقی افتاده؟! گفت : توی الجزایر وضع خیلی خرابه. خدا کنه انقلاب ما مثل انقلاب الجزایر نشه.از او پرسیدم : چرا؟! مگه انقلاب الجزایر چطور شده؟! گفت : محیط اونجا خیلی خرابه و فسادی که قبل از انقلابشون در اونجا رایج بوده ، باز هم به وضوح دیده میشه.باید کاری کنیم تا انقلاب ما به سرنوشت اونها گرفتار نشه که تنها اسمی از اون باقی بمونه. ما برای اسلام قیام کردیم، بنابراین باید اسلام رو به طور کامل پیاده کنیم ، نه اینکه دنبال هوی و هوس و فساد باشیم. به او گفتم : ناراحت نباش ، غصه هم نخور ، انقلاب ما رهبری مثل امام خمینی دارد. اونها که چنین رهبری ندارن ، رهبر اونها خائنه. به همین خاطره که هنوز وضعشون عوض نشده. گفت : درسته که ما کسی رو مثل امام داریم ، اما مردم باید آگاه باشن. مگه امام چقدر میتونه توی زندگی مردم دخالت کنه؟ این خود مردم هستن که باید هوشیار باشن و این وظیفه ماست که اونها رو آگاه کنیم.
[خاطره ای از شهید حسن باقری (افشردی)، برگرفته از کتاب من اینجا نمی مانم - ص16 ]
یک استفتاء
سوال: نماز و روزه فرزندان در وطن والدين چگونه است؟ و آيا به سن فرزندان و مستقل شدن آنها بستگى دارد؟
جواب: ميزان، تبعيت و عدم استقلال است. مادامى كه فرزندان در اراده و زندگى تابع پدر باشند، وطنِ پدر، وطن آنها هم محسوب مىشود (و اگر با مادر زندگى مى كنند و تابع مادر هستند وطن مادر، وطن آنها هم محسوب مى شود) و در اين حكم فرقى بين اينكه فرزند صغير باشد يا كبير نيست. اين در صورتى است كه فرزندان در وطن پدر يا مادر زندگى كنند اما اگر به قصد مسافرتِ چند روزه به وطن والدين رفته اند، در اين صورت مادامى كه قصد ماندن حداقل ده روز را نداشته باشند حكم ساير مسافرين را دارند.
استفتائات مقام معظم رهبری -تنظیم شده توسط دفتر ضوابط شرعی نمایندگی ولی فقیه در سپاه