پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم: عِظْ نَفْسَكَ فَإِنِ اتَّعَظْتَ فَعِظِ النَّاسَ وَ إِلَّا فَاسْتَحْيِ مِنِّي / (مجموعه ورام ج 1 ، ص 239)
خودت را اندرز ده. اگر از آن سود بردى، آن گاه مردم را نيز اندرز ده و گرنه از من شرم كن.
باید به لوازم دوستی رفتار کرد !
بسیاری از خیالات از قبیل اشتهای کاذب است ! به مجرد آن که در قلب خود دوستی از حضرت امیر علیهالسلام و اولاد طاهرینش دیدیم، مغرور به این دوستی می شویم ... اگر انسان دوستی کرد (با رسول صلی الله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین و اهل بیتش علیهم السلام ) و به لوازم دوستی رفتار کرد و متذکّر محبوب بود و از او تبعیت کرد، البته آن دوستی با ولیِّ مطلق و محبوبِ مطلقِ حق مورد (توجه و) نظر حق و محبوب حق است؛ ولی اگر ادعا کرد و عمل نکرد، بلکه مخالفت کرد، ممکن است قبل از رفتن از این عالم ...، انسان از دوستی آن سَرور منصرف شود؛ بلکه نعوذ بالله دشمن شود با آن حضرت. چنانکه دیدیم اشخاصی را که مدّعی دوستی بودند، پس از معاشرت بی جا و اعمال ناهنجار، دشمن شدند و عداوت ورزیدند با خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیتش علیهم السلام. و اگر فرضاً از این عالم هم با محبّت منتقل شد، گرچه به حَسَب روایات شریفه و آیات مبارکه در قیامت از اهل نجات است و مُنتَهی به سعادت شود، ولی در برزخ و احوال موت و قیامت باز مبتلاست؛ چنانکه در حدیث است که ما در قیامت از شما شفاعت میکنیم، ولی برای برزخ خود فکری کنید. پناه می بریم به خدا از عذاب و فشار قبر و زحمت و عذاب برزخ که در این عالم هیچ چیز به آن شباهت ندارد. آن دری را که از جهنم به قبر باز می شود اگر به این عالم باز شود، تمام موجودات آن هلاک شوند. نعوذ بالله منه.
[ امام خمینی- ره ، چهل حدیث ، ص141 ،نشر طه ، 1366 ]
اینها غالباً عاقبت به خیر نمی شوند!
حدیث: فی الکافی عن النبی(ص): ما أقبَحَ الفَقرَ بَعدَ الغِنى، و أقبَحَ الخَطيئَةَ بَعدَ المَسكَنَةِ ! وَ أقبَحُ مِن ذلِكَ العابِدُ للّه ِِ ثُمّ يَدَعُ عِبادَتَهُ . ! (1)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : چه زشت است فقر پس از توانگرى و چه زشت است گناه از پس بيچارگى و ضعف و زشت تر از اينها كار كسى است كه عبادت خدا پيشه كند و سپس آن را رها سازد.
شرح حدیث :
چه قدر برای انسان نامطلوب و سخت است ، فقر بعد از غنا. انسان مدتی و برهه ای از عمر را با آسایش خیال و سعه رزق بگذراند، بعد دچار تنگ دستی بشود؛ سخت است. و أقبَحَ الخَطيئَةَ بَعدَ المَسكَنَةِ! در این جا نیز قبح ، به معنای بد و نامطلوب بودن است . بعد از این که انسان زمین گیر شد ، آن وقت خطا کند.یک وقت انسان خطا می کند ، در حالی که سرپاست ، جوان است ، که این هم بد است،لکن از این بدتر ، این است که از پا بیفتد،پیر بشود ، در عین حال دچار همین خطاها باشد،از گذشت زمان عبرت نگیرد.
از این زشت تر و بدتر ، یا مکروه تر این است که انسان مدتی عبادت خدا را بکند ، بعد رها کند ، به کلی ترک کند. این، خیلی بد است ؛ ما دیدیم . بنده خودم در دوره زندگی، یکی دو نفر از این قبیل را دیدیم، که یک مدتی، برهه ای از جوانی شان را صرف عبادت های مبالغه آمیز کرده بودند. سـجده های طولانی، بعد به کل همه چیز را کنار گذاشتـند. و از آن طرف، صد و هشتاد درجه وضعشان برگشت. این ها غالباً عاقبت به خیر هم نمی شوند.(2)
______________________
1. شیخ کلینی ،الکافی ( ط. الاسلامیه) ج6 ، ص14 ، ح2 .
2. شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) در مقدمه درس خارج، 2 /2/ 87 .
برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس تو پیش فرست
در حدیث آمده است : یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام(ص) به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا(ص) تمام خرماها را به بینوایان داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خودِ این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرماست که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم.
برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس تو پیش فرست
عــمر بَرفَـست و آفـتاب تــموز انـدکی مـانـده خــواجـه غـرّه هنـوز (گلستان سعدی)
[ مسعود عالی ، احتضار و عالم قبر ، ص124 ، انتشارات عطش ،1392/ نمونه معارف اسلامی، ص 419]
فکر آن روز هم باشید !
در روایت داریم که : “ رفیقت را به اندازه ای دوست داشته باش و آن قدر با او رفاقت کن که اگر بین شما دشمنی افتاد ، تمام پته تان را روی آب نریزد ؛ یعنی همه اسرارتان را به دوستتان نگویید ، زیرا ممکن است یک روز با تو دشمن بشود و علیه تو قیام کند و پرده آبرویت را پاره کند و آبرویت را بریزد. ” بعد در ادامه حدیث آمده : “ با دشمنت هم زیاد دشمنی نکن ؛ زیرا ممکن است یک روز با او آشتی کنی، آن وقت دیگر خجالت بکشی که با او رفت و آمد نمـایی . ” ... من شـخصی را می شنـاسـم . دخـتر این شخـص با شـوهرش دعـوا کرده بود، او هم هرجا که می رفت ، پشت سر دامادش بد گویی می کرد . حالا که دخترش با دامادش آشتی کرده و رفت و آمد می کنند ، پدر زن ، رویِ نگاه کردن به دامادش را ندارد. به خاطر حرف هایی که زده شده خجالت می کشد . چرا وقتی عصبانی و خشمگین می شوید هرچه از دهانت خارج می شود می گویید؟! خُب شاید یک روز با هم آشتی کنید. فکر آن روز هم باشید.
[ در محضر مجتهدی ، ج2 ، ص 220 ، نشر لاهوت ،1389 ]
کار من خوب نبود، ولی به واسطهی همان نماز وحشتها، خدا مرا آمرزید !
نقل مى كنند مرحوم آخوند ملا فتح على سلطان آبادی در سامرا براى اموات ، نماز ليله الدفن (نماز وحشت ) خواند، يكى از بستگان ميتى ، او را در خواب مى بيند، ميت به او مى گويد: نماز آخوند ملا فتح على مرا نجات داد! وى از خواب بيدار مى شود و سراغ آخوند را مى گيرد و به خدمتش مى رسد و عرض مى كند: شما براى فلان ميت در فلان شب ، نماز وحشت خوانده ايد؟ ايشان مى فرمايد: بله . پرسيد: آيا ايشان را مى شناسى ؟ فرمود: شناختن لازم نيست .گفتن اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات .؛ (خدايا مردان و زنان مؤمن را بيامرز.) محض احسان به آن هاست . ... بعد از فوت مرحوم آخوند ملا فتح علی ، شخصی او را در خواب میبیند و از حال او میپرسد. آخوند-رحمه الله- می فرماید: کار من خوب نبود، ولی به واسطهی همان نماز وحشتها، خدا مرا آمرزید. سپس از او میپرسد، ما چه کار کنیم؟ میفرماید: 1.حقوق مالی خود را نگذارید تا سر سال بماند، بلکه در همان ماه کارش را تمام کنید و بپردازید. 2.نماز را در اول وقت آن بخوانید. 3.به گمانم فرمود: با مردم به انصاف رفتار نمایید.
[در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج2، ص96.]
قدم اول را که برداشتی تا آخر می روی !
او هم به اسم، علی بود و هم به صفت، علی گونه. سعی می کرد فرموده های حضرت علی (علیه السلام) را در زندگی ساری و جاری کند. به عنوان مثال در بعد رعایت ساده زیستی یادم می آید که در اتاق کارش روی زمین می نشست و کارهایش را انجام می داد. احساس کردم شاید معذّب باشد. پیشقدم شدم و رفتم یک سری صندلی گرفتم. با دیدن آنها بر خلاف انتظار اوّلیّه ام، علی نه تنها شاد نشد، بلکه ناراحت هم شد. می گفت: « دنیا آهسته آهسته آدم را در کام خود فرو می برد. قدم اول را که برداشتی تا آخر می روی. لذا باید مواظب همان گام اول باشی.» دختر شهید می گفت “ پدرم در هیچ حال از یاد خدا غافل نبود و قـبل از انـجـام هـرکاری وضـو می گرفت و می گـفت: کارم را در راه خـدا انـجام می دهم. او هنگام شهادت نیز وضو داشت و با پیکری مطهّر به آرزوی خود برای شهادت در راه خدا نایل شد. ”
[ خاطره ای از شهید صیاد شیرازی به روایت همسر و دخترش ، ماهنامه شاهد یاران، شماره 30 - 29 ]
یک استفتاء
سوال: نظر شرعي در خصوص شركت كاركنان در مراسماتي مانند ميهماني ها، استقبال از زائران و شركت در مراسم عزا در ساعت اداري و همچنين استفاده از امكانات خودرو در اينگونه از محافل و مراسمات چيست؟
جواب: اشتغال به انجام كارهاي غير اداري در ساعات رسمي و استفاده از وسيله نقليه تابع ضوابط و مقررات، و منوط به اجازه مسئول بالاتري كه داراي حق اجازه است، مي باشد.
استفتائات مقام معظم رهبری -تنظیم شده توسط دفتر ضوابط شرعی نمایندگی ولی فقیه در سپاه