قال زينالعابدين عليه السلام : كَثرةُ النُّصح تَدعوُ اليَ التُّهمَةِ. / (بحار، ج 75، ص 66)
زيادهروي در نصيحت، انسان را در معرض سؤظن و بدگماني قرار ميدهد.
اگر بدانی کی نظر می کند به سوی تو!
اگر ما مناجات حق تعالى و ولىّ نعم خود را به قدر مکالمه با یک مخلوقِ عادى ضعیف، اهمیّت دهیم، هرگز این قدر غفلت و سهو و نسیان نمى کنیم. و پُر معلوم است که این سهل انگارى و مسامحه ناشى از ضعف ایمان به خداى تعالى و رسول و اخبار اهل بیت عصمت است؛ ... از حضرت باقر العلوم علیه السلام منقول است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: وقتی بندة مؤمن به نماز بایستد خدای تعالی نظر به سوی او کند- یا فرمودند خدای تعالی اقبال به او کند- حتی منصرف شود. و رحمت از بالای سرش سایه بر او افکند و ملائکه فرو گیرند اطراف و جوانب او را تا افق آسمان و خدای تعالی ملکی را موکّل او کند که بایستد بالای سر او و بگوید: ای نمازگزار، اگر بدانی کی نظر می کند به سوی تو و با کی مناجات می کنی، توجّه به جایی نمی کنی و از موضعت جدا نمی شوی هر گز».
[ امام خمینی –ره –آداب الصلوه ، موسسه نشر امام خمینی ، چاپ دوم ، 1372 ، ص 39]
چهار پناهگاه برای مصون ماندن از چهارچیز!
عن الصادق علیه السلام : قَالَ : عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرموده اند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیمناک است چرا به چهار پناهگاه برای مصون ماندن از آن چهار چیز مراجعه نمی کند ! عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ العَدُو کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ شما که از دشمن می ترسید ، چرا پناه نمی برید به حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل؛؟ این که می گوید پناه ببرید به حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل یعنی چه؟ یعنی همچنانی که آن مسلمانان صدر اسلام، پناه بردند به حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل؛ اولاً در دلِ خود معتقد شدند به اینکه وقتی که در راه خدایند ،خدا برای کمک به آنها کافی است . ثانیاً بر طبق این اعتقاد عمل هم کردند، با همان حال زخمی (پس از شکست در جنگ احد مجدداً ) به طرف میدان جنگ راه افتادند. اینجاست که خداوند آنان را از شر دشمن حفظ خواهد کرد. چطور؟ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا آنان که گفتند حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل؛ نتیجه اش این شد که : فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ فَانْقَلَبُوا یعنی برگشتند بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ هم نعمت آوردند یعنی از آنها غنیمت گرفتند و فضلٍ و زیادتی از سوی پروردگار که احساس پیروزی و احساس قدرت کردند. لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ هیچ ضرری هم به آنها نرسید. وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ. این ذکر لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ ذکر شریف حضرت یونس به پروردگار است (در ظلمات بطن حوت) عبارت وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ نشان می دهد که نجات از غم با این توسل، مخصوص حضرت یونس نبود، برای همه است. می فرماید: من تعجب می کنم از کسی که دچار همّ و غم است، دچار اندوه است چطور به این آیه متوسل نمی شود «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین» (سوره انبیاء آیه 87). ( زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ) توجه به خدای متعال و اعتراف به ظلم و تنزیه پروردگار خاصیتش همین است که غم را از بین می برد. وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُکِرَ بِهِ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ به کسانی که علیه آنها افرادی توطئه کردند و مکاری و سیاست بازی کردند و برای او دام درست کردند ، می فرماید : تعجب می کنم چنین کسی چرا به این آیه شریفه پناه نمی برد ؟ « أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ » (سوره غافر آیه 44) ... زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر (فرعونیان) مصون داشت.» (سوره غافر آیه 45) این عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ؛ این در باره آن دو برادری است که دارای بوستانی بودند که یکی تفاخر می کرد و می گفت در قیامت هم همین ها مالِ ماست . صبح که سراغ باغ خود رفت ، با باغی سوخته مواجه شدو آن برادر مؤمن اورا نصیحت می کند که چرا وقتی که دیدی اموال تو افزون شده نگفتی ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ. وقتی که می بینید نعمتی را خدای متعال به شما داده، این را از آن خدا بدانید و ماشاء الله بگویید. (خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: أنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ( عسی در آیه حتم و یقین است) اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی پس (بدان که) حتما خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»
[ روایت از امالی شیخ صدوق ص 55 ، شرح حدیث از امام خامنه ای درمقدمه درس خارج 24/1/93 و 25/1/93 ]
فقط یک کلمه!
خداوند بنده توبه کار را دوست دارد « إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ » خداوند دوست دارد که بنده گنهکارش به او بگوید: «خدایا، بد کردم، غلط کردم. شماببینید وقتی فرزندتان یک خطایی می کند، بـعد می گـویید: «غلط کردم!» چه قـدر خوشـحال می شوید. او را بغـل می کنـید و می بوسید. شما که بنده خدا هستید این قدر از پشیمانی فرزندتان خوشحال می شوید،آن وقت خدا که معلوم است چه قدر از توبه بندگانش خوشحال می شود. فقط یک کلمه به خدا بگو : «خدایا غلط کردم نفهمیدم ! عمرم را به بیهودگی و بطالت گذراندم. » خداوند در قرآن کریم می فرماید : « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » بگو: اى بندگان من - كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد - از رحمت خدا نوميد نشويد. که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده مهربان است. گاه شیطان به سراغ بعضی افراد می آید و به آنها می گوید : « بی خودی توبه نکن ! تو خیلی بدی کردی و محال است که خدا تورا بیامرزد! » این سخن، سخن شیطان است .
[ در محضر مجتهدی ، جلد دوم ، انتشارات مستجار ، چاپ سوم ، 1392 ، ص 28 و 29 ]
مادر شیطان!
سيد نعمت الله جزايري در كتابش نقل مي كند: كه در يك سال قحطي شد، در همان وقت واعظي در مسجد بالاي منبر مي گفت: كسي كه بخواهد صدقه بدهد، هفتاد شيطان، به دستش مي چسبند و نمي گذارند كه صدقه بدهد. مؤمني اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت: صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد، من اكنون مقداري گندم در خانه دارم، مي روم آنرا به مسجد آورده و بين فقراء تقسيم مي كنم. با اين نيّت از جا حركت كرد و به منزل خود رفت. وقتي همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او، كه در اين سالِ قحطي، رعايت زن و بچه خود را نمي كني؟! شايد قحطي طولاني شد، آن وقت ما از گرسنگي بميريم و ... خلاصه بقدري او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مؤمن دست خالي به مسجد برگشت. از او پرسيدند چه شد؟ ديدي هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند! مرد مؤمن گفت: من شيطانها را نديدم ولي مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام بدهم!پيامبرصلی الله علیه واله وسلم فرمود: يا علي آيا مي داني كه صدقه از ميان دستهاي مو من خارج نمي شود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه مي كنند، تا صدقه ندهد. (وسايل الشيعه 6/257)
[ ابليس نامه ص 60- انوار نعمانيه 3/96 ]
باید آخرین نفر باشم !
همسر شهید رجایی می گوید: به خاطر ترور منافقین مجبور شدیم پنجره اتاقها را ببندیم، به همین دلیل اتاق ها خیلی گرم شده بود. آقای رجایی با دیدن این وضع ، در تعاونی محل برای خرید کولر ثبت نام کرد. یک روز یک کولر آوردند تا نصب کنند. به ایشان گفتم: «سفارش شما بوده؟» گفت: «نه من سفارش نداده ام، می توانید کولر را برگردانید.» بعدا از ایشان سوال شد: چرا با وجود اینکه کولر نداشتید آن را برگرداندید؟ جواب داد: «اگر قرار است کولر داشته باشیم، ما هم مثل بقیه مردم باید در نوبت قرار بگیریم. اگر هم قرار است به من کولر بدهند، به خاطر مسئولیتی که دارم، باید آخرین نفری باشم که کولر بگیرم» تا زمان شهادت ایشان کولر نداشتیم.
[ حسن عسكریراد، خاطراتی از شهید رجایی، موسسه فرهنگی منادی تربیت، 1382، ص 110. ]
یک استفتاء
سوال: دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی توانایی روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمیتواند قضای آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا میرسد، چه حکمی دارد؟
جواب: ناتوانی از گرفتن روزه و قضای آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضای روزه نمیشود، بلکه قضای روزههای ماه رمضان که از او فوت شده، بر وی واجب است.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.khamenei.ir