سراج اندیشه

پایگاه اطلاع رسانی علمی و آموزشی

  • صفحه اصلی صفحه اصلی
  •  | 
  • نقشه سایت نقشه سایت
  • دوره های آموزشی
    • دوره های تربیت و تعالی
    • نور مبین
    • بصیرت دینی انقلابی
    • دوره های آموزشی طولی
  •     نشریات 
    • موعظه خوبان
    • موازین
    • تدبیر ماه
    • نشریات قرآنی و معارف
  •     کتاب های صوتی
 
 

نشریه موعظه خوبان ویژه اربعین حسینی


 

 

زائر قبر حسین علیه السلام

 جابر جعفى در ضمن یک حدیث طولانى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: «چون از نزد قبر حسین (علیه السلام) بازگشتى ، ندا کننده اى تو را ندا مى دهد که اگر آن را مى شنیدى ، تمام عمر را نزد قبر شریف حسین (علیه السلام) اقامت مى گزیدى. آن منادى گوید: خوشا به حال تو اى بنده خدا که سود فراوان بردى و به سلامت (در دین ) دست یافتى. عمل از سربگیر که گناهان گذشته ات آمرزیده شد» .

[ منتخب کامل الزیارات ، ابن قولویه ، ص 295 ]

 

 

 

 

 

 

حرکت عاشقانه ... !

... این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیده‌ بی‌نظیر و بی‌سابقه‌ای هم در این سالهای‌ اخیر به‌وجود آمده و آن، پیاده‌روی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه می‌اُفتند و حرکت می‌کنند. این حرکت، حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه می‌کنیم به این حرکت و غبطه می‌خوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:

گرچه دوریم به یاد تو سخن می‌گوئیم‌         بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی

 این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام می‌دهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام می‌دهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله ، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً» (ای کاش با شما می‌بودیم و به فوز عظیم می‌رسیدیم).

[ از فرمایشات امام خامنه ای مدظلّه العالی در سال 95 ]

 

 

 

 

 

 

هذا عزاكَ یا حسین     روحی فداكَ یا حسین

 آقا شیخ مرتضی زاهد دوست داشت تا در روزهای جانسوز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از كلمات و الفاظی برای سینه زنی استفاده كند كه تأیید و رضایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام را در برداشته باشد. به همین خاطر در یکی از سالها متوسل به ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌شود و بعد، شبی در عالم خواب، خود را در كربلای امام حسین علیه‌السلام مشاهده می كند. در میان خیمه های مصیبت زده امام حسین علیه‌السلام این كلمات را به او القا می‌كنند و او نیز شروع به گفتن این كلمات می كند كه: « هذا عزاكَ یا حسین / روحی فداكَ یا حسین» امّا همراه با القای این كلمات، یك سوز عجیبی نیز به آقا شیخ مرتضی داده می‌شود و از آن سال به بعد، به محض این كه در روزهای تاسوعا و عاشورا با همان لحن و صدای معمولی، از دهانش خارج می‌شده ‌است كه:

« هذا عزاكَ یا حسین       روحی فداكَ یا حسین »

 یك سوز و گداز غیر عادی و بسیار شدیدی به جان مردم می‌افتاده است و هر شنونده‌ای با هر معرفت و مرامی، به شدت منقلب و گریان می‌شده ‌است. او که عمری با عشق و سر سپردگی به مولایش امام حسین علیه السلام سرکرده ، غریب نیست، اگر حضرتش علیه السلام نیز کریمانه کسی را به سراغش بفرستد. یکی از تجّار تهران از دنیا رفته بود و فرزندانش تصمیم گرفتند جنازه‌اش را به کربلا انتقال دهند و آنجا دفن کنند. اما موفق به گرفتن اجازه از دولت عراق و ایران برای این انتقال نمی‌شدند و مجبور شدند پدرشان را در ایران به خاک بسپارند. او که دفن می‌شود به فاصله‌ی چند روز اجازه‌ی حمل جناز به کربلا ، به دست فرزندانش می‌رسد و این همزمان می‌شود با ارتحال شیخ مرتضی زاهد رحمة الله علیه . فرزندان آن تاجر اجازه نامه را به خانواده‌ی شیخ مرتضی می‌دهند و جنازه‌ی ایشان پس از انتقال به کربلا در صحن حضرت اباالفضل(علیه السلام )‌ به خاک سپرده می‌َشود.

[ حسین حاجی حسینی ، زاهد العلما ، پیشین ، ص 26 و ص67 .]

 

 

 

 

 

 

من شما را مي خواستم ، شما من را نمي خواهيد!

 آيت اللّه العظمی بهجت (ره) می فرمودند : «از آقای حاج آقا حسين قمی شنيده بودم كه از منبر دو نفر به خوبی می شود استفاده نمود: يكی منبر آقا سيد يحيی (يزدي) و ديگر حاج شيخ غلامرضا يزدی (مشهور به فقيه خراسانی) ما رفتيم پای منبر ايشان استفاده كنيم كه ديديم نظر آقای قمی درست است.» در حالات اين عارف وارسته آمده است ، يك بار ايشان پياده از نجف به كربلا آمدند. آن موقع، حرم سيد الشهدا ، سه در داشت كه يكی را دَرِ حبيب می ناميدند. ايشان، جلوي اين در، اذن دخول خواندند؛ ولی گريه نكردند. جلوي هر كدام از درهاي ديگر اذن دخول خواندند؛ اما گريه نكردند. سپس برگشتند و مقابل دَرِ حبيب ايستادند و گفتند: «ای امام حسين(علیه السلام)!، من شما را می خواستم كه پياده از نجف تا كربلا آمدم؛ شما من را نمی خواهيد و به من اذن ورود نمی دهيد؟» اين را گفتند و به گريه افتادند. [در روايات ثابت شده آمده كه در اذن دخول حرم سيدالشهدا عليه‌السلام كه (شخص بگويد) : « أأدْخُلُ يَا الله ، أأدْخُلُ رَسُولَ اللَّهِ ، أأدْخُلُ ... » و از تمام ائمه عليهم‌السلام استيذان می‌شود. (بعد در ادامه روايت هست كه) : « فَإِنْ دَمَعَتْ عَيْنُكَ، فَتِلْكَ عَلامَهُ الاِذْنِ » اگر اشكی از چشم آمد، علامت اين است كه به تو اذن داده‌اند. »]

[ فقيه خراسانی ، الگوي تقوا و تبليغ ، مبلغان - اسفند 1387 و فروردين 1388 - شماره 113 ]

 

 

 

 

 

 

ذکرنجاتبخش!

 یکی از تجّار تهران که از مریدان حضرت آیت الله شاه آبادی(ره) استاد اخلاق امام بود، بعد از مدتی بر اثر تبلیغات مسموم علیه آقا ، مردّد شد که در درس آقا شرکت کند یا نه ، و چند وقت بعد، خواب دید قیامت شده و در صحرای قیامت جمعیت زیادی در آتش بودند. طبقه طبقه، مثل پله های استادیوم ورزشی، آتش بود و همه در این آتش بسیار عجیب می سوختند، وقتی که این جمعیت در درون آتش چشمشان به من افتاد صدایم زدند، فلانی به دادمان برس. گفتم: من برایتان چکار کنم؟ گفتند: باید بروی پیش آقای شاه آبادی، یک ذکری بگیری و ما را نجات بدهی. گفتم آقای شاه آبادی را ازکجا پیدا کنم؟ گفتند در آن باغ. دیدم باغ بزرگی است و وارد آن شدم و آقای شاه آبادی را دیدم که در یک سالن بزرگ و مرتب نشسته اند. وقتی قضیه را برایشان گفتم ایشان فرمودند: " برو به آنها بگو من ذکری اعظم از ذکر «یا حسین» ندارم، من هم آمدم به آن جمعیت گفتم و آن ها یک « یا حسین» گفتند و همه نجات پیدا کردند. " بعد از خواب پریدم و فهمیدم اشتباه کردم. وقتی آقای شاه آبادی این مطلب را شنیدند، فرمودند بُعدی ندارد که یا حسین علیه السلام یکی از اسماء الهی باشد.»

[ برگرفته از کتاب آسمانی ، چاپ نهم ، 1388 ، ص 88 .]

 

 

 

 

 

 

آیا دین چیزی جز محبت است؟!

 شخصی که اهل خراسان بود، از راه دور با رنج فراوان آمد خدمت امام باقر(علیه السلام) -عشق به اهل بیت او را کشانده بود- ؛ در حالی که چون با پای پیاده آمده بود، کفش‌هایش از بین رفته و پایش ترک خورده و پاشنه آن، شکاف زیادی برداشته بود، آمد خدمت امام علیه السلام با یک عشق و ولعی، خدا را شکر کرد که بالاخره به مقصود خودش رسید. بعد پایش را نشان داد با آن شکاف‌ها که خون آمده بود و عرض کرد: « یابن رسول‌الله! چیزی مرا به این جا نیاورد جز محبّت شما اهل‌ بیت که از خراسان تا این جا پیاده آمده‌ام.» امام باقر علیه السلام فرمود : به خدا سوگند ، اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند آن را با ما محشور می کند و بعد فرمود : آیا دین چیزی جز محبّت است؟

[ محمدبن سعود عیاشی ، تفسیر العیاشی ، ج1، قم ، مطبعه العلمیه، 1414 ق ، ص167 . ]

 

 

 

 

 

 

با امام حسين(علیه السلام) كه رفيق بشه آدم درستي مي‌شه!

 بارها می‌دیدم كه با بچه‌هائی كه نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند رفیق می‌شد و آنها را جذب ورزش می‌كرد. یكی از آن بچه‌ها كه با ابراهیم رفیق شده بود خیلی از بقیه بدتر بود. حتی خیلی راحت حرف از كارهای خلاف می‌زد و اصلاً چیزی از دین نمی‌دانست. نه نماز و نه روزه، به هیچ چیز هم اهمیت نمی‌داد. یك بار به ابراهیم گفتم: «آقا ابرام اینها كین كه دنبال خودت راه می‌اندازی؟» با تعجب پرسید: «چطور، چی شده ؟» گفتم: «دیشب این پسر رو با خودت آورده بودی هیئت، اون هم اومد كنار من نشست. وقتی كه حاج آقا داشت صحبت می‌كرد و از مظلومیت امام حسین (علیه السلام) و از كارهای یزید می‌گفت این پسر، خیره خیره و با عصبانیت گوش می‌كرد. وقتی هم چراغ‌ها خاموش شد به جای این كه گریه بكنه، مرتب فحش‌های ناجور به یزید می داد !!» ابراهیم كه با تعجب داشت به حرف‌هام گوش می‌كرد، زد زیر خنده و گفت: «عیبی نداره، این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه نكرده، مطمئن باش با امام حسین(علیه السلام) كه رفیق بشه آدم درستی می‌شه، ما هم اگر بتونیم این بچه‌ها رو مذهبی كنیم هنر كردیم». دوستیِ ابراهیم با این پسر به آنجایی رسید كه همه چیز را كنار گذاشت و یكی از بچه‌های خوب ورزشكار شد. چند ماه بعد و در یكی از روزهای عید، همان پسر یك جعبه شیرینی خرید و بعد از ورزش پخش كرد و گفت: «رفقا من مدیون همه شما هستم، من مدیون آقا ابرام هستم. اگه خدا منو با شما آشنا نكرده بود معلوم نبود الان كجا بودم و...» من و بچه‌های دیگه هم با تعجب نگاهش می‌كردیم. وقتی داشتم از در بیرون می‌رفتم اون پسر رو صدا زدم وگفتم: «از من راضی باش یكبار پشت سرت حرف زدم » بعد هم سریع آمدم بیرون توی راه به كارهای ابراهیم دقت می‌كردم. چقدر زیبا یكی یكی بچه‌ها رو جذب ورزش می‌كرد و بعد هم اونا رو به مسجد و هیئت می‌كشوند و به قول خودش می‌انداخت تو دامن امام حسین (علیه السلام).

[ سلام بر ابراهيم ، گروه فرهنگی شهيد ابراهيم هادی ، نشر شهيد ابراهيم هادی ، چاپ هفتاد و ششم ، 1394 ص 18 و 19 ]

 

 


دریافت نشریه برای چاپ سیاه و سفید
 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی
 


نظرات: 2   بازدید: 3341   کد مطلب: 204     
 
 
نظرات:
پاسخ به:
عنوان شما:  
نظر:  
متن تصویر را در کادر زیر وارد نمایید

محمد قراباغی
16:48:47- 1396/08/14
با سلام و خدا قوت خدمت مسئولین سایت زیبا و پر محتوای سراج و همچنین عرض خسته نباشید خدمت گروه گردآوری و تولید کننده نشریه موعظه خوبان در خصوص آسان شدن نشریات موعظه خوبان پیشنهادی داشتم : 1- اگر زحمتی نیست فایل دانلود را در صفحه اول هر نشریه در کنار جزییات مطلب قرار دهید و علت این درخواست هم این است که اگر کسی بخواهد تمام فایل ها را دانلود نماید بسیار زمان بر خواهد بود و با این تغییر جزئی ، دانلود فایل ها به آسانی خواهد بود . 2- و پیشنهاد دیگر اینکه در صورت امکان صفحه ای برای دانلود تمام فایل ها نیز قرار دهید تا امکان دانلود به راحتی صورت پذیرد. **** و در خصوص نشریه شما هم این نکته را عرض کنم که در طول 15 سال خدمت در مجموعه تنها نشریه ای که بسیار مفید ، مختصر، و جالب برای ارائه در کلاس های اخلاق فقط همین نشریه می باشد .و بنده از اولین نسخه تا اخرین شماره ای که گرفته ام را بایگانی کرده ام . التماس دعا
مدیر سایت
17:23:9- 1397/03/30
پاسخ به: محمد قراباغی
با سلام و خدا قوت خدمت مسئولین سایت زیبا و پر محتوای سراج و همچنین عرض خسته نباشید خدمت گروه گردآوری و تولید کننده نشریه موعظه خوبان در خصوص آسان شدن نشریات موعظه خوبان پیشنهادی داشتم : 1- اگر زحمتی نیست فایل دانلود را در صفحه اول هر نشریه در کنار جزییات مطلب قرار دهید و علت این درخواست هم این است که اگر کسی بخواهد تمام فایل ها را دانلود نماید بسیار زمان بر خواهد بود و با این تغییر جزئی ، دانلود فایل ها به آسانی خواهد بود . 2- و پیشنهاد دیگر اینکه در صورت امکان صفحه ای برای دانلود تمام فایل ها نیز قرار دهید تا امکان دانلود به راحتی صورت پذیرد. **** و در خصوص نشریه شما هم این نکته را عرض کنم که در طول 15 سال خدمت در مجموعه تنها نشریه ای که بسیار مفید ، مختصر، و جالب برای ارائه در کلاس های اخلاق فقط همین نشریه می باشد .و بنده از اولین نسخه تا اخرین شماره ای که گرفته ام را بایگانی کرده ام . التماس دعا

با سلام و تشکر از لطف شما . چشم سعی میکنیم تدبیری اتخاذ نماییم. ولی کل مطالب در کتاب دوجلدی موعظه خوبان به صورت موضوعی دسته بندی و تکمیل شده که فکر میکنم برای استفاده مناسب تر باشد. برای خرید با شماره 02135233509 تماس بگیرید
صفحه اصلي  |  درباره ما  |  نقشه سایت
ایمیل: serajnet92@gmail.com