پرهیز از ریا کاری و تظاهر
من وصيّته علی «ع» لكميل بن زياد: يَا كُمَيْلُ لَسْتُ وَ اللَّهِ مُتَمَلِّقاً حَتَّى أُطَاعَ وَ لَا مُمَنِّياً حَتَّى لَا أُعْصَى وَ لَا مَائِلًا لِطَعَامِ الْأَعْرَابِ حَتَّى أُنْحَلَ إِمْرَةَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُدْعَى بِهَا. امام علی (علیه السلام) فرمودند: ای كميل به خدا، من متملق نيستم تا اطاعتم كنند، آرزو بر افروز (و اهل وعده و نويدهاى كاذب) نيستم تا از دستورم تخلف نكنند، به طعام اعراب مايل نيستم تا مقام امير المؤمنينيم بخشند، و بدان نامم خوانند. (بحارالانوار، ج 74 ص 277 ) شرح حدیث از مقام معظم رهبری: در اين فراز از وصيت، حضرت از روشهاى متداول و معمولى كه اهل دنيا براى بدستآوردن حكومت و تحكيم و حفظ آن، به آنها متشبث مىشوند تبرّى مىجويد.تملق هميشه، در برابر صاحبان قدرت و سرمايه و مقام نيست. گاهى يك حاكم به آحاد ملت و حتى به افراد زيردست و مطيع نيز تملق مىگويد تا اين كه از او اطاعت كنند.مىفرمايد: من آرزوها را در دل مردم زنده نمىكنم و آنان را با وعدههاى پوچ و توخالى سرگرم نمىكنم تا از من اطاعت كنند، و گرايش به خوراك ساده صحرانشينان نكرده و مثل آن غذا نمىخورم تا از اين طريق رياست و امارت مؤمنين را بدست گيرم.بايد توجه كرد كه اين جمله را كسى مىگويد كه سادهترين طعامها را ميل كرده، سختترين و دشوارترين شرائط را براى خود در زندگى انتخاب كرده بود. اما در عين حال مىفرمايد: من به خاطر حكومت، رياكارى و تظاهر نمىنمايم و اين مسأله براى ما، خيلى مهم است و بايد از آن درس بگيريم كه هدف و نيت ما خالص و الهى باشد و هر كار كه انجام مىدهيم، از متن شرع فقط براى خدا باشد.
جلسه سی و هشتم از درس خارج - منبع : http://www.leader.ir
*************************************
آزمایش شیعیان به روایت امام صادق (ع)
حضرت امام صادق عليه السلام به مفضل مي فرمايند: «اختبر شيعتنا في خصلتين، فان کانتا فيهم، و الا فاعزب ثم اعزب، قلت: ما هما؟ قال عليه السلام: المحافظة علي الصلوات في مواقيتهنّ و المواساة للاخوان و إن کان الشيء قليلا » شيعيان ما را با دو صفت بيازماي اگر اين دو صفت در آن ها نبود از آن ها به شدت دوري کن، مفضل از حضرت مي پرسد آن دو صفت چيست؟ حضرت فرمودند: بپا داشتن نماز در وقت فضيلت آن و ديگر مواسات و همدردي با برادران ديني نمودن اگرچه به چيز کمي باشد.
مصادقة الاخوان - ص 36 - حديث 2
*************************************
حساب کشی از نفس
گاهی انسان باید بنشیند و با نفس خود حساب و کتاب کند. پدر ما را این نفس در می آورد. به نفس خود بگوید: «تاکی؟ چقدر؟ بس است دیگر! به فکر خودت باش!» نفس که به فکر ما نیست، به فکر خودش است. مثَل نفس، مثل اسب سرکش است. اگر سوار اسب سرکش شوی، اسب فرار می کند. اگر وارد باشی، دهنه ی اسب را محکم می گیری، ولی باز هم زورت نمی رسد و اسب فرار می کند تا برود سرآخور جو بخورد. سر صاحب خود را به سر در طویله می زند و او را به زمین می اندازد و در خون غوطه ور می کند. اما خودش سر آخور رفته و مشغول خوردن جو می شود، به فکر لذت خودش است و فکر صاحبش نیست.نفس ما هم همین طور است. به فکر لذت خودش است، فکر این نیست که ما جهنمی می شویم؛ لذا گاهی لازم است به نفس خود بگوییم که دیگر بس است! ما را جهنمی نکن! تا حالا که گذشت، از این به بعد ما را اذیت نکن! نفس ما هم همین طور است. به فکر لذت خودش است، فکر این نیست که ما جهنمی می شویم؛ لذا گاهی لازم است به نفس خود بگوییم که دیگر بس است! ما را جهنمی نکن! تا حالا که گذشت، از این به بعد ما را اذیت نکن!
از فرمایشات آیت الله مجتهدی(ره)
*************************************
پسرم! هیچ گاه دنبال تحصیل دنیا، اگرچه حلال او باشد، مباش که حب دنیا، گرچه حلالش باشد، رأس همه خطایاست؛ چه خود حجاب بزرگ است و انسان را ناچار به دنیای حرام می کشد. تو جوانی و با قدرت جوانی که حق داده است می توانی اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدمهای دیگر کشیده شوی که هر قدمی، قدم هایی در پی دارد و هر گناهی گرچه کوچک به گناهان بزرگ و بزرگ تر انسان را می کشد به طوری که گناهان بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز آید؛
فرازی از نامه امام خمینی (ره) به فرزندش سید احمد(ره)
*************************************
سبک زندگی مجاهدان
عباس هميشه در فكر مردم بيبضاعت بود.به خاطر دارم مدتي قبل از شهادتش، در حال عبور از خيابان سعدي قزوين بودم كه ناگهان عباس را ديدم. او معلولي را كه از هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت، بر دوش گرفته بود و براي اينكه شناخته نشود، پارچهاي نازك بر سر كشيده بود. من او را شناختم و با اين گمان كه خداي ناكرده براي بستگان اش حادثهاي رخ داده است، پيش رفتم. سلام كردم و با شگفتي پرسيدم: چه اتفاقي افتاده عباس؟ به كجا ميروي؟ او كه با ديدن من غافلگير شده بود، اندكي ايستاد و گفت: پيرمرد را براي استحمام به گرمابه ميبرم. او كسي را ندارد و مدتي است كه به حمام نرفته.با ديدن اين صحنه، تكاني خوردم و در دل روح بلند او را تحسين كردم.
نقل از یکی از دوستان شهید عباس بابایی سایت پژوهشگاه دفاع مقدس
*************************************
انس دائمی با قـــــرآن
حجة الاسلام محمد فاضل (تبریزی) میگوید: آقای شربیانی روزی علامه طباطبایی (ره) را به خانه خود (در تبریز) دعوت كرد و چند نفر را هم برای زیارت و استفاده از سفره معارف ایشان به منزل خود فراخواند؛ از جمله بنده .آن شب علامه به من فرمود: «من سی سال پیش، استخر شاگُلی (محلی با صفا و خرم در تبریز) را دیدهام.» سپس با ملاطفت و مزاح ادامه داد: اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، میخواهم فردا بینالطلوعین به آنجا بروم. گفتم: صبح خدمتتان خواهم بود. فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی میبردم كه دیدم ایشان در ماشین، قرآنی از جیبِ خود درآورده و گفت: من عهد دارم كه هر روز یك جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است كه این كار را انجام میدهم.دیشب شما علما مزاحم شدید، نتوانستم بخوانم و اكنون قضا میكنم! هر ماه یك ختم قرآن تمام میشود و باز از ابتدای آن شروع میكنم و هر بار میبینم كه انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازهای از آن میفهمم! از خدا میخواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمیدانید من چه اندازه از قرآن لذت میبرم و استفاده میكنم!
منبع: سایت شهید آوینی
*************************************
سوال: الف) نمازگزارى در ركعت سوم، تشهّد و سلام را مىگويد و در حين گفتن ذكر سلام متوجه مىشود ركعت چهارم را نخوانده است. حال حكم نمازش چيست؟ ب) با توجه به سؤال قبل اگر بعد از اتمام ذكرِ سلام سريعاً بفهمد ركعت چهارم را نخوانده است آيا بايد نماز را دوباره بخواند؟
جواب: الف) بايد بلند شود و رکعت چهارم را بخواند و تشهّد و سلام نماز را بدهد و بعد دو سجده سهو براى سلام بىجا بجا آورد. ب) اگر هنوز کارى نکرده که نماز باطل شود، يعنى پشت به قبله نکرده و وضوى خود را هم باطل نکرده، بايد مثل مسأله قبل عمل کند.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.leader.ir