وظایف مؤمنین نسبت به فرزندان
به فرزندانتان برسید؛ « قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ». حق نداریم فرزندان را رها كنیم. سعىتان این باشد كه ایمانشان را حفظ كنید. كارى نكنید كه ایمان جوانـتان، دختر و پسرتان -اگر دانشجوست، اگر كاسب است، اگر مشغول كار دیگر است- به مبانىِ شما متزلزل شود. گاهى انسان با دست و زبانِ بىمهار و بیرون از كنترل و با عمل غلطِ خودش كارى مىكند كه جوانِ خود را از دین و مبانى دینى و اعتقادات و اصول دور مىكند؛ او را بىاعتقاد مىكند. ما چنین كسانى را داشتیم؛ از هر دو طرف هم ممكن است. گاهى با سختگیرىهاى بیجا -كه بنده به سخت گیرىهاى بیجا اصلاً توصیه نمىكنم- و گاهى هم با برخورد تند و تلخ و ترش، بعضىها بچهها را زده مىكنند؛ بعضى هم از آن طرف با بىمبالاتىها و لاابالىگرىها و امكانات بىحساب در اختیار بچهها گذاشتن و از هر غلطِ آنها با اغماض چشمپوشى كردن، بچهها را با دست خود طرد مىكنند؛ در نتیجه بچه فاسد و خراب مىشود. باید با منطق و برخورد صحیح و مهربانانه با فرزندان برخورد كرد. « قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ »؛ جوان و همسرتان را باید حفظ كنید؛ این جزو وظایف شماست.
سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان نظام؛ 83/08/06
*************************************
تخریب چهره مـؤمن
امام جعفر صادق (علیه السلام ) در این زمینه مى فرماید: اگر كسى سخنى را بر ضد مؤمنى نقل كند و قصدش از آن ، زشت كردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مى كند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.
*************************************
شکستن پشت شیطان
پیغمبر اکرم (ص) به اصحاب خود فرمود: عملی را بگویم که اگر انجام دهید شیطان به قدر فاصله مشرق و مغرب از شما دور می شود.عرض کردند بفرمائید. فرمود : روزه صورت شیطان را سیاه می کند ، صدقه پشت او را می شکند ، دوستی در راه خدا و کمک کردن به یکدیگر در کارهای نیک ، پشت او را قطع (و بی پشتیبان) می کند ، توبه و استعفار رگ قلبش را پاره می کند هر چیزی زکات و پاک کردن دارد زکات بدن روزه است.
وافی ،ج 2 ،باب صوم ،ص 6
*************************************
ارتباط با خدا
ما هر وقت گرفتار می شویم ، می گوییم خدا... استاد ما شصت و دو سال پیش این شعر را می خواند : هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دِگر نیایی ما هر وقت با خدا کار داریم می گوییم خدا. چقدر خوب است وقتی هم که کار نداریم بگوییم خدا...
فرازی از سخنان آیت الله مجتهدی - ره
*************************************
گردنه ای که نمی توان از آن گذشت مگر...
در قیامت گردنه ای هست که کسی حقی از مردم بر گردنش باشد، نمی تواند ازآن بگذرد؛ یا باید از حسناتش به کسی که حق او را پایمال کرده، بدهد یا... بالاخره تا مردم در آنجا از همدیگر راضـی نشـوند، نمـی تـواننـد از آنـجا بگـذرند.
فرازی از نامه عرفانی امام خمینی (ره) به فرزندش سید احمد(ره)
*************************************
نشانه قبولی در نماز
از حضرت آیت الله بهاءالدینی سئوال شد: خواندن نماز در پنج وقت بهتر است یا جمع کردن بین آن ها؟ ایشان در پاسخ فرمودند : « این موضوع از جزئیات است و زیاد مهم نیست. آنچه اصل و روح نماز است، این است که اگر می خواهید بدانید نماز شما مورد قبول است یا نه، از این جا تجربه کنید؛ اگر دیدید نماز شما جلو دروغ و فساد و منکرات را می گیرد، بدانید نماز شما مقبول است. کار نماز این است، همان طور که آتش می سوزاند و آب خاموش می کند، نماز هم انسان را از منکرات نجات می دهد. آن زمانی که انسان به فکر منکر افتاد، اگر دید نمازش مانع دروغ گفتن اوست؛ به او گفت: تو که نماز می خوانی و عبادت خدا را می کنی، این کار را نکن! و او این کار را نکرد، بداند نمازش مورد قبول است.
آیت ا... بهجت - ره
*************************************
راز و رمز موفقیّت
آنچه كه به سر انسان مي آيد از خير وشر، از خود آدم است ، آنچه كه انسان را به مراتب عالي انسانیّت مي رساند كوشش خود انسان و آنچه كه انسان را به تباهي در دنيا و آخرت مي كشد، خود انسان و اعمال خود انسان است . اين انسان است كه خداي تبارك و تعالي به طوري خلق فرموده است كه راه راست و كج را مي تواند انتخاب كند و تمام انبيا از صدر عالم تا آخر، براي اين آمده اند كه اين آدم را از آن راه كج و راه هاي باطل هدايت كنند به صراط مستقيم انسانيت كه يك سرش اينجاست و سر ديگرش عندالله ( نزد خدا) است . ما خودمان را اگر توانستيم اصلاح كنيم ، كنترل كنيم و تربيت كنيم خودمان را، مراقبت كنيم از خودمان ، در همه امور موفق خواهيم شد.
(صحيفه نور امام خمینی- ره، جلد 15، ص 79 )
*************************************
بی نیازی جستن از غیر خدا
حضرت آیت ا.. دستغیب (ره) می فرمودند : روز اول ماه كه ميخواستم شهريه طلاب را واريز كنم، پولها را شمردم و متوجه شدم كه يازده هزار و پانصد تومان آن كم است. من در بازار افراد ثروتمند آشنا سراغ نداشتم و اگر هم سراغ ميداشتم بنايم بر آن نبود كه از كسي تقاضا كنم. در اتاقم تنها نشسته بودم؛ عرض كردم: خدايا! خودت ميداني بنا ندارم به سوي غير تو دست دراز كنم و حال هم اميد و اطمينانم به توست. لحظاتي بيش نگذشت كه درب منزل را زدند. يك نفر براي حساب وجوهاتش آمد و بيست هزارتومان مقدار وجوهات او شد. امّا وقتي پولهايش را شمرد، گفت: آقا! معذرت ميخواهم، بيش از اين برايم ميسر نشد. وجه را كه شمردم ديدم يازده هزار و پانصد تومان است. ميفرمود: بدانيد! اگر براي خدا گام برداريد، درهاي رزق و رحتمش را به روي شما ميگشايد.
يادواره شهيد محراب آيت الله دستغيب، سيدمحمدهاشم دستغيب، انتشارات ياسر، بيجا، 1361 ش، ص22
*************************************
لطیفه ای پند آموز
ثروتمندزاده اى در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او هم فقيرزاده اى كه در كنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقيرزاده مناظره مى كرد و مى گفت : صندوق گور پدرم سنگى است، و نوشته روى سنگ، رنگين است . مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در ميان قبر، خشت فيروزه به كار رفته است ، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك ، درست شده ، اين كجا و آن كجا؟ فقيرزاده در پاسخ گفت : تا پدرت از زير آن سنگهاى سنگين بجنبد، پدر من به بهشت رسيده است!
حكايتهاى گلستان سعدى به قلم روان، محمد محمدى اشتهاردى
*************************************
حدیث نفس
فرازی از نامه هایی که شهید 19 ساله، مصطفی انجم افروز، به خودش می نوشت ای مصطفی! ساعت به ساعت و در هر پیشآمد، خود را موعظه کن. چون کسی عیبهای نفسانی و عیبهای اعمالت را به غیر از خدا نمیداند. مصطفی! تا نَفْست (نفس امّاره) به مطمئنّه تبدیل نشده، همواره در خطر دام شیطان هستی. اگر خودت را به حال خودت واگذاری و احاطه بر نفست نداشته باشی و فرماندهی تن به دست عقلت نباشد، هیچ ارزشی نداری و هوای نفس و آرزوها، تو را به طرف خودش میکشاند و از حیوان هم پستتر میشوی. ای مصطفی! بر تو باد سکوت بسیار، سکوت بسیار، سکوت بسیار. زیرا که لباس سکوت، بهـترین حافظ من و روح توست. ای مصطفی! از خدا بترس؛ از خدا بترس؛ از خدا بترس. ای مصطفی! از ریا و هوای نفس بترس؛ از ریا بترس؛ از ریا بترس. از خودبینی و خودپرستی بترس. بترس. بترس. ای مصطفی! فروتن باش، تواضع داشته باش، آرام باش.
*************************************
تاثیر اخلاق اسلامی
کاظم بعثی بارها گفته بود «من فدایی صدام هستم». یک روز حاج آقای ابوترابی را به شدت شکنجه کرد؛ طوری که تمام بدنش سیاه شده بود. با این وجود، حاج آقا به کاظم احترام می گذاشت. رفتار حاجی او را به تدریج رام کرد تا جایی که یک شب پشت پنجرۀ اتاق آمد و عذر خواهی کرد و گفت: من تو را اذیت می کنم ولی تو به من احترام می گذاری، از این به بعد با تو کاری ندارم. حاج آقا بهش گفت: فکر می کنی اگر به تو احترام می گذارم چون تو امیری و من اسیر؟ نه، اگر آزاد بشوم و بالاترین پست را در ایران هم بگیرم و تو را دوباره ببینم به تو بی احترامی نخواهم کرد. کاظم بعثی و فدایی صدام، چنان تحت تأثیر حاجی قرار گرفت که بعد از آن دست از خشونت برداشت و با کسی کار نداشت. مدتی بعد هم نماز خوان شد و در غیر ماه رمضان هم روزه می گرفت. بعثی ها وقتی دیدند رفتارش عوض شده او را از اردوگاه بردند.
برگرفته از کتاب «به لطافت باران» نوشته ی بیژن کیانی
*************************************
محاسبه نفس
اميرمؤمنان(ع) از قول پيامبر(ص) فرموده است: «زيركترين زيركان كسي است كه به حساب خود برسد و براي پس از مرگ كاری كند. كسي گفت: يا اميرمؤمنان! چگونه بايد به حساب خود برسد؟ امام فرمود: آنگاه كه وارد صبح و سپس شام شد، به خويشتن خود بازگردد و به خود بگويد: اي نفس! امروز بر تو گذشت و هرگز بر نخواهد گشت و خدا در مورد آن و از دست دادن آن از تو سؤال خواهد كرد، در اين روز (شبانه روز) چه كاري انجام دادي؟ آيا خدا را ياد كردي؟ آيا او را سپاس گفتي؟ آيا حوائج مؤمني را در آن برآورده ساختي؟ آيا غم و اندوه مؤمني را در آن بر طرف كردي؟ آيا خانواده مؤمني را در غياب (سفر) او حفظ كردي؟ آيا بازماندگان او را پس از مردنش مراقبت كردي؟ آيا از اينكه پشت سر مؤمني از او غيبت شود، ممانعت كردي؟ آيا مسلماني را ياري كردي؟ در اين روز (شبانه روز) چه كردي؟ (پس از طرح اين گونه سؤالها از نفس) كارهايي را كه از خود سرزده است به ياد ميآورد و آنگاه چنانكه ديد كار نيكي از او سر زده است، خدا را سپاس ميگويد و او را از توفيقي كه نصيب وي ساخته است، بزرگ ميشمارد و چنانچه ديد گناه يا لغزشي از او سر زده است، استغفار ميكند و تصميم به عدم بازگشت به آن گناه ميگيرد (اين است چگونگي محاسبه نفس و رسيدگي به حساب خود)».
جهاد با نفس ، سيدمحمدرضا طباطبايي ، ص25
*************************************
یک استفتاء
سوال: با توجه به اينكه در مسائلى كه مجتهد اعلم قائل به وجوب احتياط است، مىتوانيم به مجتهد اعلم بعد از وى مراجعه كنيم، اگر اعلم بعد از او نيز قائل به وجوب احتياط در مسأله باشد، آيا رجوع به اعلم بعد از او جايز است؟ و اگر فتواى مجتهد سوم هم همانگونه بود، آيا مىتوان به اعلم بعد از آنان مراجعه كرد؟ و همينطور...، لطفا اين مسأله را توضيح دهيد.
جواب: در مسائلى كه مجتهد اعلم فتوا ندارد، رجوع به مجتهدى كه در آن مسأله احتياط نكرده است و فتواى صريح دارد، با رعايت ترتيب الاعلم فالاعلم، اشكال ندارد.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.leader.ir