امام صادق عليه السلام: السَّعيدُ يَتَّعِظُ بمَوعِظَهِ التَّقوى وإن كانَ يُرادُ بالمَوعِظَهِ غَيرُهُ. (كافي، ج 8، ص 151، ح 132 منتخب ميزان الحكمة، ص 600)
انسان سعادتمند، اندرزِ به تقوا را آويزه گوش خود مى كند، هرچند مخاطب آن اندرز كسى ديگر باشد.
**********************************
به دَر آی تا ببینی طَیَران آدمیت
ای عزیز! با آن که این عالم دار جزا نیست و محل بروز سلطنت حق نیست و زندان مؤمن است اگر تو از اسارت نفس بیرون آیی و به عبودیّت حق گردن نهی و دل را موحد کنی و زنگار دوبینی را از آیینه روح بِزُدایی و قلب را به نقطه مرکزیّه کمال مطلق متوجه کنی، در همین عالم آثار آن را بِالعَیان می یابی. به دَرای تا ببینی طَیَران آدمیت، چنان وسعتی در قلب حاصل می شود که محل ظهور سلطنت تامّه الهیّه شود و از تمام عوالم سعه آن بیشتر گردد: « لَا یَسَعُنِي أرْضِي وَلا سَمائِي وَلکِن یَسَعُنِي قَلْبُ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ » زمین و آسمانم وسعت تحمّل مرا ندارند بلکه قلب بنده مؤمنم آن وسعت را دارد. و چنان غِنا در آن ظاهر گردد که تمام ممالک باطن و ظاهر را به پشیزی نشمری و چنان اراده ات قوی گردد که متعلق به ملک و ملکوت نگردد و هر دو عالم را لایق خود نداند.
طیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت
[ امام خمینی ، چهل حدیث ، ص 221 ، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1368 ]
**********************************
مَکْـفُورَتَـانِ !
ومن کلام له (علیه السلام ) : الصِّحَّةُ وَ الْفَرَاغُ نِعْمَتَانِ مَکْفُورَتَانِ. ( الشافی ، صفحه 827 )
شرح حدیث از حضرت آیت ا.. العظمی امام خامنه ای (مدظلّه العالی)
دو نعمتی که انسان به طور متعارف آنها را کفران می کند؛ یکی سلامتی جسمی است و دیگری ، فراغ ، یعنی یک زندگیِ بی دغدغه و بی اشتغال داشتن ، فرصت داشتن . قدر سلامتی را نمی دانیم ، قدر فراغت را هم نمی دانیم . وقتی انسان سلامتی را از دست داد ، آن وقت می فهمد که چه نعمت بزرگی در اختیار او بوده است. مثلاً بخشی از جسم که از کار افتاد ، آن وقت انسان می فهمد چقدر(این بخش) در آسایش و در راحتی انسان منشا اثر بود. نعمت سلامتی را کفران می کنیم ، کفرانش هم به این است که شکر نمی کنیم ، شکر یعنی : اولاً : شناختن نعمت ، بفهمیم ، این نعمت را درک کنیم . برخی غرق در نعمت اند ، درک نمی کنند آن را ... ثانیاً توجه پیدا کند که این نعمت من الله است. خدای متعال به ما داده و بدنبال حکمتی آن را داده ، چرا این نعمت را به ما داد ؟ علّتی دارد . ثالثاً : سعی کنیم خودمان را به آن علّتی که خدای متعال بدان جهت آن نعمت را به ما داده، نزدیک کنیم . نعمت فراغت نیز شامل فراغت از دغدغه ها ، از تشویش ها ، از مسئولیت های سنگین است . فراغت موجب می شود انسان بتواند علم فرا بگیرد، عبادت کند و خدمت کند . وقتی زیاد گرفتار شدید ، هیچ یک از این امور را نمی توانید به خوبی انجام دهید .... پس این دو نعمت ( سلامت و فراغت) را که فرمودند مکفورتان از قبیل همان وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ست ، می خواهند ما را به یاد این نعمتها بیندازند ، توجه بدهند که حواست باشد که شما سالمید ( فراغت هم دارید. ) ( 16/ 11/ 91 )
**********************************
این از اخلاق رذیله است ! ( از فرمایشات آیت الله مجتهدی-ره)
جدال و مراء نکنید. حتی اگر حق هم به جانب شما بود ، اگر صلاح نیست ، حق را حالا نگو. یک وقت دیگر بگو که صلاح است؛ چه برسد به اینکه حق به جانب شما نباشد. اگر حق به جانب شما نیست ، چرا با طرف مقابلتان جدل و بحث می کنید؟ نفس شما حاضر نیست زیر بار برود، ولو می دانی که اشتباه می کنی ، اما نفس می خواهد که خودت را غالب کنی؛ این از اخلاق رذیله است . اخلاق خوب این است که ولو حق به جانب من هم باشد ، اما اگر صلاح نیست ، اظهار نکنم. یک وقت دیگر اظهار کنم که صلاح است . مثل حاج آقا حسین قمی که شاگردی بر او اشکال کرد ، ( آن لحظه جوابی ندادند ) فردای آن روز ، ایشان فرمودند که شاگردشان درست می گوید.
[ قاسمی ، اعظم، در محضر استاد، ص 77 ، آیینه مهر ،1392 ]
**********************************
چرا ما امام زمان را نمی بینیم ؟! [ از فرمایشات علاّمه طباطبایی ( ره ) ]
روزی یکی از شاگردان علاّمه طباطبایی ( ره ) خدمت ایشان آمد و عرض کرد : جناب استاد لطفا خیلی مختصر بفرمایید چرا ما امام زمان را نمی بینیم . علاّمه فرمودند : لطفا برگردید و پشت به من بنشینید . شاگرد علامه این کار را انجام داد . علاّمه فرمودند آیا الان من را می توانید ببینید ، شاگرد عرض کرد خیر نمی توانم ببینم ، علاّمه فرمودند چرا نمی توانی من را ببینی ، شاگرد عرض کرد چون پشت من به شماست ، علاّمه فرمود حالا متوجه شدید چرا امام زمان(عج) را نمی بینید ، چون شما پشتتان به امام زمان(عج) است با گناهان و نافرمانی ها پشتمان را به امام زمان(عج) کرده ایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان(عج) را دارید !!! [ مَتى تَرانا وَ نَراكَ يا مَوْلايَ ياصاحِبَ الزَّمانِ ]
( منبع : مرجع وب فارسی kacc.ir)
**********************************
قول، قول است !
حجت الاسلام محسن قرائتی نقل می کند : یک روز در منزل مهمان داشتم ، به آنان وعده داده بودم تا ساعت 6 خودم را می رسانم ، ولی به دلیل مشکلات راه ساعت شش و نیم رسیدم. مهمان پرسید: «چرا دیر آمدی؟» گفتم: «در راه چنین و چنان شد. گفت: « سوالی دارم». گفتم: «بفرمایید.» گفت: « اگر شما با مقام معظم رهــبری ساعــت شــش مـــلاقات داشـــتی چه می کردی؟» گفتم: « سر دقیقه می رسیدم.» گفت: « پـس پیـداسـت تـو به مـن اهـمـیّت نداده ای، تو به من ظلم کرده ای. من و امام زمــان (عج) از نــظر حـقـوق اجـتماعی مسـاوی هستیم، قول، قول است.» شرمنده شده و معذرت خواهی کردم .
[ منبع: نشریه «سنگر باقیمانده»، ویژه اردوی راهیان نور 91 ، شماره هفتم ]
**********************************
من چمران را دوست داشتم ولی الان بیشتر دوست دارم !
شهید چمران در یکی از عملیاتهای نامنظم در شبی مهتابی وقتی با همرزمانش در حال طی مسیر برای شبیخون زدن به متجاوزین بعثی بودند، ایشان یک لحظه میایستد و به همراهانشان میگوید به زیر پاهای خود بنگرید، میبینند زیر پایشان پر از گلهای شقایق است و به همین خاطر آن دشت را دور میزنند و سپس اقدام به عملیات میکنند، در حالی که یاران ایشان میگفتند بعد از عملیات عراقیها آنجا را با تیربار و خمپاره شخم خواهند زد، ولی دکتر چمران گفتند ما آنها را زیر پا له نخواهیم کرد. وقتی این جریان به استحضار امام(ره) میرسد امام(ره) میگوید: من چمران را دوست داشتم ولی الان بیشتر دوست دارم.
[ روایتی از سردار فتح اله جمیری ، وبلاگ خاطرات 57 ]
**********************************
یک استفتاء
سوال: چندی قبل در منطقه ما اتهاماتی اخلاقی در رابطه با يکی از خدمتگزاران انقلاب از سوی برخی از مؤمنين و افراد خوشنام مطرح شد. اينجانب نيز ضمن پذيرفتن آن موارد، در گوشه و کنار اين اتهامات را مطرح کردم که البته اين موضوع سبب خسارتهای جدی اجتماعی به اين برادر دينی گرديد. پس از مدتی برای اينجانب مشخص شد که اين مسائل توطئهاى برای ضربه زدن به ايشان و تسويه حساب سياسی بوده است. تقاضا دارم بيان فرماييد: سوال الف : در فرض مذکور، آيا اينجانب دچار معصيت شدهام يا خير؟ سوال ب : چنانچه اينجانب دچار معصيت شدهام تکليف بنده در اين مورد چيست؟
جواب: جواب الف: صِرف آنچه در سؤال ذكر شده، مجوز ارتكاب حرام نبوده است. جواب ب: بايد گفتههاى خود را به هر کس که رساندهايد، تکذيب کرده و از شخصى که به او تهمت زدهايد، تحصيل رضايت نماييد.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.leader.ir