امام على عليه السلام: بَينَكُم وبَينَ المَوعِظَهِ حِجابٌ مِن الغِرَّهِ (نهج البلاغه، حكمت 282 منتخب ميزان الحكمه، ص 600)
ميان شما و اندرز، پرده اى از بى خبرى آويخته است.
**********************************
فضیلت شب قدر
از پیغمبر نقل است که فرمود : موسى گفت : «الهى من قُرب تو را میخواهم. » فرمود : « قرب من از براى کسى است که بیدار باشد در شب قدر . » گفت: «الهى رحمت تو را میخواهم.» فرمود: «رحمت من براى کسى است که رحم کند فقرا را در شب قدر. » گفت: «خدایا من گذشتن از صراط را میخواهم.» فرمود : «این براى کسى است که تصدّق کند به صدقهاى در شب قدر . » گفت: «خدایا از درختهاى بهشت و میوههاى آن میخواهم. » فرمود: «این براى کسى است که تسبیح کند به تسبیحی در شب قدر. » گفت: « خدایا نجات میخواهم . » فرمود: «نجات از آتش؟» گفت : «آرى» فرمود : «این براى کسى است که استغفار کند در شب قدر. » گفت : «خدایا رضاى تو را میخواهم.» فرمود : «خشنودى من از براى کسى است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر. »
(امام خمینی(ره) ، آداب الصلاه «آداب نماز»، صص 333 و 334)
**********************************
ایمان کامل
شرح حدیث از حضرت آیت ا.. العظمی امام خامنه ای (مدظلّه العالی)
قال الباقر علیه السلام : اِنَّ اَکْمَلَ المُؤْمِنینَ ایمانا اَحْسَنُهُمْ خُلُقا؛ ( الشافی ، ص 544 )
کامل ترین مؤمنین از نظر ایمان نیکوترین آنها از نظر اخلاق است.
این تصوّر که اگر عقاید و معارف الهی در قلب انسان مستحکم بود ، اعمال شرعی و وظایف معمولی زندگی را هم انجام داد ، ایمانش کامل است ، اگر چه به فضایل اخلاقی توجّه نکند و آنها را مهم نشمرد و در خودش نیز آنها را به وجود نیاورد ، از اخلاق بد اجتناب نکند، این یک تصوّر غلط و باطلی است، اخلاق یک رکنِ اصلیِ ایمان است که موجب کمال ایمان می شود. و اگر کسی آن را نداشته باشد ، ایمان او کامل نیست. مثلاً تواضع نکردن، سخاوت نداشتن ، ترحّم نکردن ، محبت نداشتن به دیگران و ... اینها حرام فقهی و شرعی نیست ، امّا نبودن آنها نقص ایمان است. بنابراین ایمان یک مؤمن آن وقتی کامل است که این خصوصیات اخلاقی را هم داشته با شد. البته اخلاق در این روایات به معنای ، خُلقِ خوش در اصطلاح فارسی ( خوشرو و خوش اخلاق بودن با این و آن ) نیست . بلکه مراد ، فضائل نفسانی است که یکی از آنها هم البته همین خوش خُلق بودن و بد اخلاقی نکردن است. اینها پایه های اصلی دین محسوب می شوند. [10 /9/ 87]
**********************************
اگر در این حال بمیریم ، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم !
( از فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی - ره)
باز آمدم به درگه دوست التجا کنم شايد که دوست را به تضرّع رضا کنم
گریه کنید. دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند. تا گریه می کنند،پدرشان راضی می شود. با گریه از بابا پول می گیرند. در خانه خدا هم باید گریه کنید. تا گریه نکنید،کار پیش نمی رود. گر خدا خواهد که غفاری کند میل بنده جانب زاری کند همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی ، معلوم می شود که خدا می خواهد بیامرزدت . بله ، یکی از کارهای ما باید گریه باشد. شب ها از رختخوابتان بلند شوید. در گوشه اتاق بنشینید . کمی به حال خودتان گریه کنید . شب ها فکر کنیم اگر در این حال بمیریم ، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم ! اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند : « هیچ عمل خوبی نکرده ای (و نداری) »! چه کنیم ؟! در روایت آمده که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر ، پانصد سال گریه می کنند،هق هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد. در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید : « اگر یک ساعت در دنیا این گونه گریه کرده بودی ، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی ! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی!
[ در محضر مجتهدی ، ج2 ، ص 113 ]
**********************************
خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟!
استاد محمد علی مجاهدی می گوید: هنگامی که سرگرم بررسی غزلیّات عالم بزرگوار و عارف نامدار شیعی، مرحوم محمد حسین غروی اصفهانی (کمپانی) بودم، نظرم به غزلی از ایشان معطوف شد ... غزلی که در دیوان مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، نظرم را به خود جلب کرد، این غزل بود که شامل ده بیت بود:
سینه تنگم مجال آه ندارد جان به هوای لب است وراه ندارد
گوشه ی چشمی به سوی گوشه نشین کن زان که جز این گوشه ،کس پناه ندارد
گرچه سیه رو شدم، غلام توهستم خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟
از شیوه ی کلام پیدا بود که مخاطب این عارف گران قدر شیعی باید یکی از ذَوات مقدس حضرات معصومین (ع) باشد، ولی کدام یکی از آن بزرگواران؟ برای من مشخص نبود!... لذا روزی که به محضرآیت الله کشمیری - ره شرفیاب شدم ... ماجرای آن بیت تکان دهنده و آموزنده را با ایشان درمیان گذاشتم و عرض کردم که نمی دانم طرف خطاب آن عارف بزرگوار دراین بیت کدام یک از حضرات معصومین (ع) بوده است؟! هنگامی که سخنان مرا شنیدند، بسیار منقلب شدند وفرمودند که : ... من شاهد بودم ، آن بزرگوار هر روز به هنگام اذان صبح به حرم مطهر علوی شرفیاب می شدند وپس از ادای نماز وتعقیباتی که داشتند متواضعانه درمقابل حضرت می ایستادند وسوره مبارکه قدر را با حالت حضور، هزار مرتبه می خواندند وبعد به امیر مؤمنان علی (ع) توسّل می جستند ودرحالی که قطرات اشک برمحاسن مبارکش جاری می شد، با شور وحال عجیبی خطاب به مولای خود حضرت امیرالمؤمنین (ع) این بیت را زمزمه می کردند:
گر چه سیه روشدم، غلام تو هستم خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟!
[ قاسمی ، علی ، رستگاران ، ص 101 ، انتشارات هنارس ،1392 ]
**********************************
مداومت در دوکار
شخصی از حضرت آیت الله بهاءالدینی (ره) در خواست کرد که توصیه ای بفرمایید تا عمل کنیم ؟ ایشان پاسخ دادند : اگر این دو کار را انجام دهید ، خیلی ترقّی می کنید : یکی این که نماز را اول وقت بخوانید، دیگر آن که دروغ نگویید.
[ نسخه های شفا بخش ، ص 36 ]
**********************************
می خواهم بدانم آیا حقی از ایشان بر گردن بنده است؟!
پاییز 61 بود . با موتور به سمت میدان آزادی می رفتیم.می خواستم ابراهیم را برای عزیمت به جبهه به ترمینال غرب برسانم. یک ماشین مدل بالا از کنار ما رد شد. خانمی کنار راننده نشسته بود. حجاب درستی نداشت. نگاهی به ابراهیم انداخت و حرف زشتی زد. ابراهیم گفت سریع برو دنبالش. من هم با سرعت به سمت ماشین رفتم. بعد اشاره کردیم بیا بغل، با خودم گفتم: این دفعه حتما دعوا می کنه. اتومبیل کنار خیابان ایستاد. ما هم کنار آن ایستادیم. منتظر برخورد ابراهیم بودم. ابراهیم کمی مکث کرد. بعد همین طور که روی موتور نشسته بود با راننده سلام و احوالپرسی گرمی کرد! راننده که تیپ ظاهری ما و برخورد خانمش را دیده بود، توقع چنین سلام و علیکی را نداشت. بعد از جواب سلام، ابراهیم گفت: من خیلی معذرت می خوام، خانم شما فحش بدی به من و همه ریش دارها داد. می خوام بدونم که .... راننده حرف ابراهیم را قطع کرد وگفت: خانم بنده غلط کرد، بیجا کرد! ابراهیم گفت: نه آقا این طوری صحبت نکن. من فقط می خواهم بدانم آیا حقی از ایشان بر گردن بنده است؟ یا من کار نادرستی کردم که با من این طور برخورد کردند؟! راننده اصلاً فکر نمی کرد ما این گونه برخورد کنیم. ازماشین پیاده شد. صورت ابراهیم را بوسید و گفت: نه دوست عزیز، شما هیچ خطایی نکردی. ما اشتباه کردیم خیلی هم شرمنده ایم. بعداز کلی معذرت خواهی از ما جداشد.
( خاطره ای از شهید ابراهیم هادی، سلام بر ابراهیم ، صص 173-174 )
**********************************
یک استفتاء
سوال: کارمند ادارهای هستم و گاه به دستور رئیس اداره، در گزارشها اعدادی را به صورت نادرست جابجا میکنم. این عمل چه حکمی دارد؟ آیا حقوقی که میگیرم حرام است؟
جواب: اگر دروغ محسوب شده و یا خلاف مقررات باشد، جایز نیست هر چند مجرد آنچه در سؤال مرقوم شده موجب حرمت حقوق دریافتی نمیشود.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.khamenei.ir