در منابع ديني به ويژه قرآن کريم، گاهي با سیاق ها و ساختارهايي مواجه مي شويم که به نظر مي رسد در صدد تعريف يک مفهوم يا پديده است. پرسش اين است که آيا در حقیقت مي توان از اين ساختارها به تعريف دقیق يک مفهوم دست يافت يا خیر؟ اگر پاسخ منفي باشد، اشکالات و چالش های اين ساختارها برای تعريف چیست و چرا نمي توان برخلاف ظاهر آنها که گويای تعريف است، توقع تعريف به معنای واقعي کلمه از آن داشت؟ اين سیاق ها و ساختارها گرچه که هم در متون روايي است و هم در قرآن کريم، اما در اين مقاله به بررسي برخي سیاق هايي پرداخته مي شود که در مورد مفاهیم اخلاقي در آيات به کار رفته است.
|