مقدمه
تبلیغ از دیرباز در بین جوامع بشری، جایگاه کهن مهم و مؤثری داشته است. به طوری که زمین هیچ گاه از وجود مبلغ خالی نبوده و نخواهد بود و اولین موجود بشری به عنوان مبلغ و دارای پیام، پا به عرصه گیتی گذاشت. بهترین انسان های برگزیده شده و سفرای عالم بالا، وارسته به این صفت و حاملان پیام الهی برای بشریت هستند و در این راستا به عنوان پیامبران الهی و دعوت کنندگان به سوی حق ایفای وظیفه نموده و مأموریت خویش را به انجام رسانیدند. تبلیغ و ابلاغ به معنای رساندن و انتقال یک پیام و امر فکری است. ممکن است پیروان هر دین و مذهبی برای انتقال پیام و اندیشه خویش به دیگران، اهتمام ورزیده و با اسلوب و روش گوناگون و استفاده از دستگاه وابزار مختلف، تبلیغ نمایند، حال برای صدق این قضیه، مهم نیست که صاحب پیام و به طبع آن ابزار و مبلغین آ ن در مسیر حق و دارای پیام مثبت باشد، یا منحرف و دارای پیام منفی و نیز ممکن است پیام دهندگان برای تبلیغ تفکرات و اندیشه خویش دیگران را متهم به نقاط ضعف ونا کار آمدنموده واز خودش وعلیه دیگران تبلیغ نمایند.
نشر آموزههای وهابيت از ابتداي شکل گيری آغاز شد. ولی پيشينه ترويج آن در ايران و در ميان شيعيان اين سرزمين، به سالهای پس از شهريور 1320 برمی گردد که دست نشاندگانی همانند حکمی زاده، جزوهای به نام «اسرار هزار ساله» را که گزيدهای از افکار وهابیها بود، در ايران منتشر ساختند. بلافاصله کتاب «کشف الاسرار» در ردّ آن به رشته تحرير درآمد. پس از وی احمد کسروی، کتاب «شيعی گری» را با همين هدف شوم نوشت که مرحوم حاج سراج انصاری کتاب «شيعه چه میگويد؟» را در پاسخ آن نگاشت.
روشهای جذب
وهابيت برای رسيدن به هدف خود از روش، تکنيک و ابزارهای کهن و نوين بسياری استفاده میکند که به مهم ترين آنها اشاره میشود:
الف. در فهم قرآن و روايات:
1. جمود بر ظواهر آيات و روايات
2. برداشت نادرست از برخی از واژههای قرآنی و روايی همچون عبادت، بدعت، توسل و شرک و...
3. گسترش و تعميم يا محدود و تضييق نمودن محتوا و مصاديق آيات و روايات بدون استناد به هيچ دليل.
ب. در تبيين مطالب:
1. قيافه حق به جانب گرفتن
2. برای منفعل ساختن مخالفان، با حالت تهاجمی، طلبکارانه و از موضع اسلام با ديگران سخن گفتن.
ج. در برخورد با مخالفان:
1. تحقير و توهين و مخالفان خود را با الفاظی همچون جاهل، اعداء الله، اعداء التوحيد خواندن
2. تهمت زدن و متهم ساختن به امور مختلف مثل تهمت به شيعه در عقيده به تحريف قرآن، پرستش و عبادت اهل بيت(علیهم السلام)، تخلف گسترده از سنت و سيره رسول خدا(صلّی الله علیه و آله)، تقيه در اظهار مکنونات قلبی، لاابالی بودن و ...
3. تکفير و اهل بدعت و ضلالت شمردن ديگر مسلمانان
4. فتوای صريح به جواز قتل ديگران.
د. در اقدامات عملی:
1. عدم پذيرفتن مناظرات و گفتگوهای منطقی و مباحثات خردورزانه و استدلالی
2. اِعمال خشونت مذهبی و انجام اقدامات تروريستی و قتل و ترور مخالفان.
3. اقدام دیگر وهابیت که غالبا در مناطق اهل سنت اتفاق می افتد راه اندازی مکتب خانه به اسم اهل سنت و بعد گسترش فعالیت و جذب نیرو برای فعالیت های بعدی است.
تاکتيکها
1. تکيه بر توحيد برای ذبح نبوت و امامت: در انديشه ناب توحيدی اسلامی، هيچ چيز و هيچ کس، از هيچ گونه اختيار و اراده استقلالی در برابر خداوند برخوردار نيست.(1) بر اين اساس، تمام شئون معجزه و کرامت انبيا و اوليای الهی، تجلّی اراده خداوند و يکی از مجاری فيض و رحمت و نشانهای از نشانههای اوست،(2) به همين جهت قرآن کريم، به هيچ وجه جدا ساختن پيامبران از خداوند را بر نمیتابد: «إِنَّ الَّذِينَ يَکفُرُونَ بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَينَ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤمِنُ بِبَعض وَ نَکفُرُ بِبَعض وَ يُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَينَ ذلِکَ سَبِيلاً؛ کسانی که به خدا و پيامبرانش کفر میورزند و میخواهند ميان خدا و پيامبران او جدايی اندازند و میگويند؛ ما به بعضی ايمان داريم و بعضی را انکار میکنيم، میخواهند ميان اين دو، راهی برای خود اختيار کنند».(3) قرآن کريم، رفتن نزد پيامبر و استغفار آن حضرت را موجب برخورداری حتمی از مغفرت الهی می داند(4) و سر بر تافتن از آن را نشانه نفاق معرفی میکند؛ «وَ إِذَا قِيلَ لَهُم تَعَالَوا يَستَغفِر لَکُم رُسُولُ اللهِ لَوَّوا رُؤُوسَهُم وَ رَأَيتَهُم يَصُدُّونَ وَ هُم مُستَکبِرُونَ؛ و آن گاه که به آنان گفته میشود به نزد رسول خدا بياييد تا پيامبر برای شما استغفار کند، سرهای خويش را برگردانده استکبار میورزند.»(5)
آری بايد توجه داشت که ولايت تکوينی انسان کامل که بر اثر بندگی خداوند حاصل میشود، يکی از مسائل مربوط به انسان و استعدادهای ويژه انسانی است که فقط به اذن و اراده خداوند ظهور و بروز میيابد.(6) در قرآن نمونه هايی از آن، همچون زنده ساختن مردگان، شفای بيماران بدون علاج، ايجاد صورت پرندگان و دميدن جان در آن به اذن خداوند در مورد حضرت عيسی(7) و انجام اَعمال خارق العاده بر اساس اطلاع از حقايق امور توسط حضرت خضر بيان شده است.(8) بر اساس اين پيوند ناگسستنی است که انکار فرو فرستادن وحی به انسان، تنها انکار نبوت نيست؛ بلکه قدر ناشناسی از خداوند است: «وَ مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدرِهِ إِذ قَالُوا مَا أَنزَلَ اللهُ عَلَی بَشَر مِن شَيء؛ و آن گاه که گفتند: خدا چيزی بر بشری نازل نکرده، بزرگی خدا را چنان که بايد نشناختند.»(9) هم چنان که نپذيرفتن رسالت پيامبران، انکار آيات الهی است: «فَإِنَّهُم لاَ يُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللهِ يَجحَدُونَ؛ در واقع آنان تو را تکذيب نمیکنند، ولی ستمکاران، آيات خدا را انکار میکنند.»(10)
در برابر اين آموزههای اساسی قرآنی، وهابيت نه تنها بين خدا و پيامبران و اوليای الهی جدايی افکنده، بلکه آنها را در مقابل خدا قرار داده، به اسم نشر توحيد، توجه به جايگاه انسان کامل و ولايت تکوينی او بر نظام الهی را، شرک و پرستش معرفی میکند! آنها معجزه و کرامت پيامبران و اوليای الهی را دقيقاً بسط و تجّلی قدرت الهی ندانسته، گويا ميان آثار آنها و تجلّی اراده خداوند، نوعی جدايی و تفکيک وجود دارد و نافهميده، اعتقاد به ولايت مأذون پيامبران و اوليای الهی را شرک و خرافه میخوانند! آنان ندانسته با جدا پنداشتن علل و اسباب و مجاری فيض الهی، خود به نوعی شرک خفی مبتلا هستند! به راستی آيا آنها نمیدانند نه تنها هيچ آدم عاقلی، پيامبر يا امامان را پرستش نمیکند و اصلا به فکر هيچ مسلمانی چنين مطلبی خطور نمیکند، بلکه در نگاه همه مذاهب اسلامی به ويژه شيعه، اوليای الهی، بندگان محض و مخلَص خداوند هستند که به اذن او، گاه تجلی اراده و مجرای ارائه فيض الهی میشوند و به هيچ وجه، هيچ اراده استقلالی در آنها فرض ندارد.
به فرموده شهيد مطهری، اگر چه وجود وسائط و نسبت دادن تدبير و امور به غير خداوند ولی به اذن و اراده خداوند، مانعی ندارد: «فَالمُدَبِّرَاتِ أَمرا؛ و (فرشتگانی) که کار (بندگان) را تدبير کنند.»(11) ولی «ادب اسلامی اقتضا میکند که ما خلق و رزق و احياء و اماته و امثال اينها را به غير خدا نسبت ندهيم؛ زيرا قرآن میکوشد که ما از اسباب و وسائط عبور کنيم و به منبع اصلی اينها دست يابيم و توجهمان به کارگزار کل جهان باشد که وسائط نيز آفريده او و مُجری امر او و مظهر حکمت او میباشند.»(12) بدين سان بايد با فهم شمول و گسترش اراده الهی بر همه نظام هستی، معجزات انبيا و کرامات اوليای الهی را يکی از مجاری فيض و يکی از مصاديق اراده الهی دانست نه آن که يا راه افراط را پيش گرفت و اوليای الهی را دارای استقلال دانست و يا آن که چون وهابيون راه تفريط را پيمود و حتی توجه غير استقلالی به آنان را شرک نامید.
2. فريفتن مسلمانان با استناد آموزههای خود به آيات گزينشی و برداشت نادرست و مغالطهآميز از آنها بدون توجه به مفاد آيات ديگر و يا تطبيق نابجای اين آيات و روايات: وهابيون کليه آرای کلامی و فقهی خود را به يک آيه يا روايت استناد میدهند، بدون آن که دلالت آن آيه را بر مدعای خود اثبات کنند. آنان حتی از اشاره به آيات و روايات ديگر که به صراحت يا به ظاهر بر ضد رأی آنها دلالت میکند، چشم میپوشند!!
تطبيق آيات، به طور نا به جا هم يکی از تاکتيکهای آنها است. مثلا تطبيق آيه شريفه: «إِنَّکَ لاَ تُسمِعُ المَوتَی؛ البته تو مردگان را شنوا نمیگردانی.»(13) بر رسول خدا و اهل بيت پيامبر، برای اثبات اين که آنها پس از مرگ ديگر صدايی را نمیشنوند.(14) يا تطبيق آيات بسياری که در مورد بت پرستان و مشرکان نازل شده بر مسلمانان! بلکه آنها گام را فراتر گذاشته، چنين میگويند: «مشرکان زمان ما از مشرکان عصر پيامبر(صلّی الله علیه و آله)که آن حضرت با آنها جنگيد، بدترند! به دو دليل: اولا مشرکان زمان پيامبر، تنها در حال آرامش به غير خدا متوسل میشدند ولی هنگامی که گرفتار بلا، مثلا گرفتار امواج خروشان دريا میشدند، خالصانه خدا را میخواندند: «فَإِذَا رَکِبُوا فِي الفُلکِ دَعَوُا اللهَ مُخلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُم إِلَی البَرِّ إِذَا هُم يُشرِکُونَ؛ و هنگامی که بر کشتی سوار میشوند، خدا را پاکدلانه میخوانند، ولی چون به سوی خشکی رساند و نجاتشان داد به ناگاه شرک میورزند.»(15) ولی مشرکان زمان ما در هر دو حال به غير خدا متوسل میشوند، هم در رفاه و هم در بلا! ثانياً: مشرکان جاهليت، سنگ و چوبی را میپرستيدند که مخلوق و مطيع خدا است! ولی مشرکان عصر ما، افراد فاسق را میپرستند.(16) به اين ترتيب خون و مال و ناموس آنها مباح تر است»(17)
3. جاانداختن رهبران فکری خود: جا انداختن رهبران فکری خود همچون ابن تيميه، ابن قيم و محمد بن عبدالوهاب به عنوان شيخ الاسلام و شيخ حديث در ميان اهل سنت، يکی از شگردهای جديد وهابيون است.
اين تلاش که با چاپ و احياي کتب و ترويج آثار و عقايد آنان همراه است، در حالی صورت میپذيرد که اين رهبران، همواره هدف انتقاد علمای بزرگ اهل سنت واقع شده اند، ذهبی، آرای ابن تيميه را غلط و بدعت اعلام آميز دانسته و شوکانی از بخاری نقل میکند که او را تکفير کرده و گفته است: هر کس ابن تيميه را شيخ الاسلام بخواند، کافر است!»(18) ابن بطوطه او را دارای اختلال عقلانی و سفيه شناسانده (19) و معاصرانش به خاطر عقيده به تجسم او را به زندان افکندهاند.
4. احيا، چاپ و نشر دهها ميليون کتاب عليه عقايد و روش فقهی تشيع و توزيع گسترده و رايگان آنها: با هدف بدبين نمودن ديگران و به ترديد افکندن شيعيان و زدن تهمت های آشکار به زبان های مختلف به ويژه اخيراً که کتب بسيار زيادی به زبان فارسی و با به کار گرفتن روش های ملايم تر و استفاده از گفتمان رايج و ارجاع به کتب شيعی، به ترويج و تبليغ ديدگاه های وهابی میپردازند.
5. تأکيد بر اجتهاد برای تحميل ديدگاه های خود بر ديگر اهل سنت: يکی از تاکتيکهای جديد وهابيت برای ترويج تعصبات اهل حديث و تحميل ديدگاههای حنابله و خودشان بر ديگران و مبارزه با اعتقادات و فتاوای ديگر عالمان و انديشمندان اسلامی از شيعه و سنی، آن است که میگويند: ما نبايد مقلّد ديگران، بلکه بايد پيرو دليل باشيم و خود به اجتهاد بپردازيم، آن گاه مقلدانه رأی ابن تيميه را ارائه و تحميل می کنند!!
6. گرفتن ژست روشنفکری برای پوشاندن نقاط ضعف و چالش های اساسی خود: بدون ترديد، خشونت فوق العاده، تحميل عقيده، تعصب شديد و افراطی، عدم آشنايی به ارزش های فرهنگی، جمود و مخالفت با هر پديده نوين، ضعف منطق و برداشت های مغالطه آميز آنان از آموزه های اسلامی و تضاد شعارها با عملکرد، يعنی ادعای مبارزه با شرک از يک سو و دوستی بلکه صميميت هر چه بيشتر حکومت وهابيت با مشرکان جهان از سوی ديگر، وهابيت را به پايان عمر و راه خويش نزديک کرده است.(20) اما تاکتيک جديد آنها اين است که با گرفتن ژست های روشنفکر مآبانه همچون مبارزه با خرافات، پرهيز از تقليد پيشينيان و پرهيز از مرده پرستی و... بر ضعف های اساسی خود سرپوش نهند!
ابزارهای جذب
1. مباحثات مغالطهآميز کوتاه برای القای مطالب خود.
2. تدوين، چاپ و نشر کتب و مقالات؛ اخيراً ايجاد و القای شبهه در مراسم حج، ميان حاجيان به وسيله نشر کتب و جزوات فارسی مورد توجه خاصی قرار گرفته است و با موضوعات و عناوينی همچون «ديدگاه اهل سنت در مورد اصحاب»، «عقيده اهل سنت و جماعت»، «آموزش نماز»، «پناهگاه توحيد»، «درسهای عقيدتی بر گرفته از حج»، «خويشاوندی بين ابوبکر صديق و امام صادق»، «ماجرای غدير خم و رابطه آن با اصل امامت»، «گفتگويی آرام و دوستانه» و «ازدواج مجدد» در تيراژ بسيار زيادی چاپ و توزيع میشود. اگر چه برخی زائران کم اطلاع ایرانی هم با مطالعه این جزوات منحرف، نسبت به برخی مسایل دچار تردید می شوند، اما سست بودن استدلال ها، استفاده از منابع غیر معتبر و برداشت های عجیب و غریب از آیات قرآن سبب شده است که بیشتر زائران نسبت به این مسایل بی توجه باشند و حتی در بسیاری موارد دانش آموزانی که در قالب کاروان های دانش آموزی آمده اند به راحتی به شبهات آنان پاسخ می دهند که موجب ناراحتی این افراد می گردد. در کنار این موارد، برخی اوقات زائرانی که نسبت به مسائل آگاهی و بینش کافی ندارند با این افراد وارد مشاجره می شوند و از الفاظ نامناسبی استفاده می کنند که با واکنش دیگر زائران رو به رو می شدند.
علی اصغر رضوانی می نگارد: طبق اظهارات یکی از بزرگان، در کشور تاجیکستان از سوی وهابی ها باغ بزرگی تهیه و از فرهنگیان جهت تدریس در محیط دانشگاه و مدارس اقدام به ثبت نام نموده و پس از یک دوره سه ماهه، حدود 400 نفر از برگزیدگان را به سوی عربستان برده ودر دانشگاه «الاسلامیه» مدینۀ منوره طی دو سال دورۀ آموزش مبانی وهابیت وراه مبارزه با فرهنگ شیعه، آنان را به شهرهای مختلف تاجیکستان و دیگر کشور های آسیای میانه اعزام کرده اند . مشابه به این کار در آذر بایجان شوروی نیز انجام گرفته و حتی اسم کسانی را که همنام ائمه(ع) بودند، تغیر داده و سپس آنان را برای ترویج افکار وهابیت به کشور مبدأ اعزام نموده اند.(21) وی می افزاید: «فقط درایّام حج سال 1381 ،ده میلیون و 685هزار جلد کتاب به 20 زبان زندۀ دنیا، (غالباً بر ضد شیعه) توسط دولت سعودی در میان زائران خانۀ خدا، توزیع شده است یکی از روحانیون سر شناس شیعه در منطقه ی قطیف کشور سعودی، در شب12رجب سال جاری(1382) در مکّۀ مکرّمه اظهار داشت:کتاب «للّه ثمّ للتاریخ» که ضد شیعه است رابا کامیون های بزرگ در منطقۀ قطیف واحساء در میان شیعیان به رایگان توزیع کرده اند.(22)
هم چنين سخنراني بين نماز مغرب و عشاء در فاصلهاي حدود يك ساعت در جاهاي مختلف مسجد النبي(ص) مخصوصا در قسمت هاي توسعه يافته كه فضاي بيشتري دارد رونق زيادي گرفته است به طوري كه در برخي موارد تعداد افراد شركت كننده به بيش از دو هزار نفر ميرسد، البته اين سخنراني ها به زبان عربي بوده و مخاطبان آن نيز عرب زبانان هستند و هدف متزلزل نشان دادن مباني شيعي است.
3. تبليغ در فضاي مجازي:
1. سايت هاي اينترنتي به زبانهاي مختلف با داشتن محتواي هاي آموزشي، تبليغي، كتاب و مقالات
2. راه اندازي چت روم و انجام مناظرات حقيقي و مجازي مانند: Beyluxe
3. وبلاگهاي شخصي با پشتيبانيهاي گسترده
4. به كارگيري هكرهاي قوي و از بين بردن سايتهاي اهل بيت (ع)
5. شركت و فعاليت در سايت هاي جامعه مجازي و تشكيل انجمن
6. مسابقات اينترنتي
7. پرسش و پاسخ
4. توليد و توزيع و استفاده گسترده از نوار کاست، سی دی و فيلم های آموزشی و اينترنت برای گسترش افکار خود.
5. تشکيل و نفوذ در سازمانهای بين المللی اسلامی همچون رابطه العالم الاسلامی و ...
علي اصغر رضواني به بخشی از فعالیت های تبلیغی وهابی با بهره گیری از درآمد نفت ، تنها در مدت یک سال آماري را بدين شرح ارائه مي دهد :
1. فعالیت 500 مبلغ در موسوم حج سال 1417 هـ . ق.
2. دعوت از 1000 چچنی به عنوان میهمان در سال 1417 هــ . ق .
3. دعوت از 1400 حاجی از آسیای میانه به عنوان میهمان در سال 1418 هـ . ق .
4. تاسیس کتابخانه در دانشگاه های چین .
5. تبلیغ وهابیت در کنفرانس های جهان .
6. 2000 مبلغ و 290000 فعالیت تبلیغی در مدت یک سال .
7. 5200000 فعالیت تبلیغی در عربستان در سال 1418 هـ . ق .
8. 300 جلسه درس د ینی در مساجد بحرین در ماه صفر 1418 هـ . ق و 3650 سخنرانی و درس دینی و نشر 41176 نسخه نشریه های دینی در سال 1417 هـ . ق .
9. 3789 مورد فعالیت تبلیغی و پخش 11698 نسخه از نشریه های گوناگون در دبی .
10. 1418 سخنرانی و موعظه ونشر 13715 نسخه نشریۀ دینی در قطر .
11. 6000 فعالیت تبلیغی در فجیره امارات در ماه رمضان 1418 هـ.ق .
12. 165296 مورد فعالیت های تبلیغی در سال 1417 هـ.ق در پاکستان .
13. اعزام مبلغ در افغانستان ، ایران ،هند ، نپال ، موریتانی ، بریتانی ، پاریس وهلند .
14. 12990 فعالیت تبلیغی در بریتانیا در سال 1417 هـ.ق که شامل 10800 درس علمی در مدرسه ها، زندان ها ، بیمارستان ها و ... بوده است .
15. دورۀ آموزشی برای مبلغان اندونزی .
16. دورۀ آموزشی برای طلاب تاتارستان .
17. دوره فشردۀ عربی برای روسای جمعیت ها ومراکز اسلامی و نزوئلا .
18. دورۀ فشرده برای مبلغان امریکای لا تین در آرژانتین .
19. دوره برای مبلغان قزاقستان .
20. دوره برای مبلغان در کنیا .
21. بر پا یی همایش مبلغان در تا یلند .
22. بر پا یی همایش مبلغان در سنگال .
23. بر گذاری دوره ای برای ائمه جماعات ومبلغان در غرب آفریقا
24. بر گزاری دوره ای برای ائمه جماعات و مبلغان در قرقیزستان .
25. بر گزاری دوره ای برای ائمه جماعات ومبلغان در آمریکا .
26. برگزاری دوره ای تربیت مبلغ در اکراین .
27. تأسیس دانشسرای تربیت مبلغ در چچین .
28. دیدار دبیر کل «رابطه العالم الاسلامی» با مسئولان سیاسی کشور ها .
29. رسیدگی به مسجد های بوسنی .
30. ساخت 104 مسجد در فلپین .
31. ساخت وترمیم 90 مسجد دربوسنی .
32. سهیم شدن در ساخت 1359 مسجد در جهان .
33. کمک به 300 مسجد در بلژیک .
34. برگزاری دوره ای تربیت مبلغ در روسیه .
35. فعالیت در دانشگاه مسکو .
36. اعطای بورسیه تحصیلی به 34 کشور .
37. ایجاد دانش سرای علوم عربی و اسلامی در توکیو .
38. 3891 دانشجوی فارغ التحصیل از دانش سرای علوم اسلامی و عربی اندونزی .
39. به راه انداختن کاروانهای تبلیغی کردستان عراق
40. کمک رسانی به 100000 پناهنده آذر بایجانی .
41. چاپ 321000 نسخه کتاب برای بوسنی.
تلاشهاي وهابيت تکفيري از تبليغهاي گسترده تا قتل و عام مسلمانان:
دانشمندان وهابي خود را متوليان و مفسران جهان اسلام مي دانند و داعيه رهبري آن را دارند. آنان با فراخواني متفکران و دانشمندان جهان اسلام و با در اختيار گذاشتن امکانات(کتابخانه و بودجه) در راه اين هدف تلاش ميکنند. تربيت مبلغان مذهبي داخلي و خارجي در دانشگاههاي عربستان جايگاه ويژهاي دارد؛ مبلغاني که پس از طي دورههاي لازم، آيين و مرام وهابيت را فرا گرفته و براي معرفي وهابگري و مبارزه با افکار تشيع به خصوص ايران اسلامي به سراسر دنيا اعزام ميشوند. فعاليتهاي تبليغي وهابيان در مناطق شيعهنشين منطقه شرقي عربستان مانند قطيف، احساء، دمام و ظهران نيز کم نيست.
بنابراين تبليغ وهابيت در کشورهاي اسلامي مسأله اي واقعاً جدي است. در چند سال گذشته از سوي دستگاه هاي تبليغاتي و انتشاراتي و مراکز علمي و تبليغي وهابيت صدها و بلکه هزاران جلد کتاب و نشريه در تبليغ وهابيت و دشمني با تشيع و اهل بيت(ع) چاپ و در کشورهاي ايران (مناطق سنينشين شرق و غرب) پاکستان، عراق، سوريه، لبنان، هند، اردن و افغانستان، مصر، ليبي، الجزاير، مغرب، ترکيه، کشورهاي آسياي ميانه، تاجيکستان و کشورهاي اروپا و آمريکا توزيع و تبليغ شده و مي شود.
اما سر ديگر طيف عملکرد فرقه وهابيت، عملکرد ناصواب و همراه با خشونت اين فرقه است که به اسم اسلام و دفاع از دين خدا، در کشورهاي اسلامي شاهد هستيم. مفتيهاي اين فرقه به خود اجازه ميدهند که به دلايل واهي و به دور از عقل و منطق و حتي ديني که دم از اطاعت آن ميزنند خون هزاران زن و مرد و کودک و پير را بر زمين بريزند.
اقدامات اخير اين فرقه منحرف به خصوص در کشور سوريه بر کسي پوشيده نيست. از طرفي در کشورهاي مسلمان پاکستان و افغانستان و حتي عراق که حضور شيعه جدي و پررنگ است، سرکردگان وهابي با فتواي تکفير شيعه، مريدان به خواب رفته خود را تشويق به کشتار و قتل عام شيعيان ميکنند. البته فرقه ضاله وهابيت در کشور ما به دلايل امنيتي بالا و قرار داشتن شيعه در اکثريت، جولاني براي عملکرد سبعانه خود نيافته است، اما تلاش دارد با استفاده از تبليغات بر مردم کشور ما به خصوص ساکن در مناطق مرزي تأثير بگذارد. هموطناني که از تبليغات سعوديان وهابي در امان نيستند و اين مسأله پس از پيروزي انقلاب اسلامي تشديد شده است.
متأسفانه در کشور ما هم وهابيت از حسن نظر اهل سنت سوء استفاده کرده و در مدارس علميه آنان ديده شده است که کتاب هاي ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب به صورت آشکار براي طلاب تدريس و ديگر کتابهاي وهابيان به صورت اهدايي ميان طلاب و روحانيون منطقه توزيع مي شود. جزاير قشم و کيش به دليل نزديک بودن به کشورهاي خليج فارس و استفاده از راديو و تلويزيونهاي منطقه که مسلک وهابيت را تبليغ و از نظام شيعي حاکم بر ايران انتقاد و بدگويي مي کنند، نيز در معرض آسيب و حتي خطر گرايش قرار دارند. اما ظاهرا استان های شمالی کشور نیز از این تبلیغات بی بهره نبوده و نمونه هایی از پیامکها نیز در استان گلستان به دست جوانان رسیده است، خلیل حقی در این زمینه گفت: پیامک هایی مبنی بر تبلیغات فرقه های وهابیت و بهائیت در گرگان و شهرهای اطراف برای همشهریان ارسال شده، اما گروه های مورد نظر این افراد صرفا جوانان هستند و در استان ما این حرکت ها بسیار مخفیانه و سری تر از بخش های دیگر شکل میگیرد، آن هم به واسطه مذهبی بودن خانواده هاست. فرقه وهابيت در اين انديشه است که روزي بتواند از برادران اهل سنت در جهت تحقق بهرههاي سياسي خود استفاده کند که إنشاءالله به لطف خداوند و زيرکي اين عزيزان، دشمنان اين مرز و بوم به لحاظ آگاهي سياسي برادران اهل سنت هيچ گاه به آرزوي خود نخواهند رسيد.
...............................................
پی نوشت ها:
1. انسان: 30.
2. هود: 64 و... .
3. نساء: 150.
4. نساء: 64.
5. منافقون: 5.
6. مطهری، مرتضی؛ ولاء و ولايت ها، ص 68.
7. مائده: 110.
8. کهف: 82 – 71.
9. انعام: 91.
10. انعام: 33.
11. نازعات: 5.
12. مطهری، ولاء و ولايت ها، ص 64 - 65.
13. نمل: 80.
14. وهابيت بر سر دو راهی، ص 105.
15. عنکبوت: 65.
16. ظاهرا مقصود آنها بعضی از سران صوفيه هستند.
17. شرح کشف الشبهات، ص 100.
18. صرح محمد البخاری الحنفی المتوفی 843 بتبديعه ثم تکفيره ثم صار يصرح فی مجلسه: ان من اطلق القول علی ابن تيميه انه شيخ الاسلام فهو بهذا الاطلاق کافر، الغدير، ج 1، ص 247.
19. وکان فی عقله شی؛ الرحله، ص 95.
20. وهابيت، بر سر دو راهی، ص 15
21. سلفی گری ، ص197 .10
22. مجلّۀ میقات ، شمارۀ 43، ص 198 ، به نقل از روزانۀ عکاظ ، مورّخ 11/9/81
..............................................
منابع:
1. البتنونی، محمد لبيب، الرحلة الحجازيه، مکتبه الثقافة الدينيه، 1328، 1910، قاهره. (ترجمه شده: هادی انصاری، سفرنامه حجاز، مشعر، 1381، تهران.)
2. محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، الرياسة العامه للادارات البحوث العلميه، بی تا، رياض.
3. مطهری، مرتضی؛ ولاءها و ولايتها، صدرا، اوّل، 1359، قم.
4. مکارم شيرازی، ناصر؛ وهابيت بر سر دو راهی، اول، مدرسة الامام ﻋﻟﻰ بن اﺑﻰ طالب، 1384، قم.
5. الغدير، ج 1
6. درسنامه شناخت عربستان و وهابیت، علی محمدی آشنانی، مشعر، تهران.
7. اداره ي اطلاع رساني فرهنگي
8. رضوانی، علی اصغر،سلفی گری و پاسخ به شبهات، ص204و 205.
9. خبرگزاری ایکنا
|